به گزارش نما اعتماد در مطلبی با عنوان «شوك درماني در روابط ايران و انگلستان» به قلم سيدجلال دهقاني فيروزآبادي نوشته است: تجارب تاريخي نشان مي دهد كه يكي از شباهت هاي بازي فوتبال و بازي سياست، شوك درماني است. معمولادر بازي فوتبال وقتي كه تيمي نتايج مطلوبي نمي گيرد با تعويض مربي و تيم مربيگري به تيم شوك رواني وارد مي كنند تا با توقف روند نامطلوب جاري، تيم به رويه عادي خود بازگردد. در بازي سياست نيز استفاده از اين روش درماني براي جلوگيري از نتايج نامطلوب و هزينه هاي هنگفت ناشي از روندهاي معيوب، رواج و رونق دارد. به ويژه در سياست خارجي از اين روش براي بازسازي و عادي سازي روابط بين كشورها استفاده مي شود. بهره گيري از روش شوك درماني در روابط ايران و اروپا نيز سابقه دارد. به گونه يي كه پس از فراخواندن سفراي 15 كشور اروپايي در جريان بحران ميكونوس، كشورهاي اروپايي از فرصت انتخاب رييس جمهور جديد در ايران براي بازگشت سفراي خود به تهران و بازسازي روابط با ايران استفاده كردند.
به نظر مي رسد با شوك انتخاب دكتر حسن روحاني به رياست جمهوري اسلامي ايران، شرايط مشابه سال 1376 براي استفاده از شوك درماني توسط انگلستان و اروپا براي عادي سازي روابط با جمهوري اسلامي ايران به وجود آمده است. به طوري كه مواضع اخير مقامات گذشته و حال انگلستان، مانند ابراز تمايل جك استراو، وزير خارجه پيشين براي ديدار از ايران و اظهارنظر ويليام هيگ، وزير خارجه فعلي براي بهبود روابط با ايران، حاكي از آن است كه انگلستان درصدد است تا از فرصت تغيير دولت در ايران براي عادي سازي روابط با جمهوري اسلامي ايران استفاده بهينه كند. پيش از اين نيز فرانسه از احتمال و امكان دعوت از رييس جمهور منتخب براي حضور در اجلاس ژنو2 سخن گفته بود. از اين رو، مي توان ادعا كرد كه اظهارات رسمي و غيررسمي مقامات انگليسي و اروپايي نشانه يي از آغاز چرخش ديپلماتيك در روابط انگلستان و سپس روابط ايران و اروپا در دوران دولت اعتدال است.
همین روزنامه در گفت و گو با ناصر هاديان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مركز تحقيقات استراتژيك شنیده است که: به هر حال در حال حاضر براي حل مساله هسته يي بهترين چارچوبي كه مي توان انتخاب كرد همين 1+5 است. اما براي موضوعات ديگر نه. من خيلي موافق يك گفت وگوي دو طرفه هستم من مخالف آن هستم كه ما رابطه با امريكا را با واسطه انجام دهيم. ما احتياجي به ميانجي نداريم و بايد رودررو بنشينيم و گفت وگو كنيم.
آرمان جنبه دیگری از مساله را از زبان یک تاجر مورد اشاره قرار داده است. عضو اتاق ایران عنوان کرده که حاضر است برای تاسیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا تا دفتر مقام معظم رهبری و دفتر باراک اوباما هم برود. اسدا... عسگراولادی در مورد تاسیس اتاق مشترک ایران و آمریکا تاکید کرده است: اگر اتوریته شوم، کفشهایم را ور میکشم و این کار را به سامان خواهم رساند. اما الان این اختیار و قدرت را برای این کار ندارم. وی ادامه داد: شاید بتوانم پیشنهاد دهم و برای شکلگیری اتفاقی که فکر میکنم آیندهساز است، فریاد هم بزنم، اما هنوز در رابطه با تاسیس اتاق ایران و آمریکا نمیتوانم قدمی به جلو بردارم به این علت که اجازه این کار را ندارم. وی اظهار کرد: اتاق بازرگانی ایران خودش مستقلاً تصمیم میگیرد و هیاترئیسه و هیات عامل و رئیس و سخنگو و دبیر دارد و من در این نهاد سمتی ندارم که بروم خودم را وارد معرکه کنم. عسگراولادی گفت: هر وقت که از من خواستند، با جان و دل پا به میدان میگذارم و برای تاسیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا تا دفتر مقام معظم رهبری و دفتر باراک اوباما هم میروم. وی معتقد است که از هر دری باید وارد شد و از همه اهرمها باید استفاده کرد. وی عنوان کرد: یکی از محورها تماس با اتاقهای بازرگانی آمریکاست که انجامشدنی است. دیگری رایزنی با ارکان مختلف در داخل کشور است. وی ادامه داد: با بانک مرکزی، با وزارت امور خارجه، با وزارت اطلاعات، با همه میتوانیم صحبت کنیم. صحبت با دفتر رئیسجمهوری قطعاً اثرگذار است. حتی با نهاد مقام معظم رهبری. وی خاطرنشان کرد: همه جا راه به عنوان بخش خصوصی ایران، بسته نیست، مهم این است که قدرت و اختیار کامل داده شود تا بتوان اتاق بازرگانی ایران و آمریکا را تاسیس کرد.
این در حالی ااست که شرق، «سنگ بزرگ کنگره پیش پای روحانی و اوباما» را دیده است و نوشته: تندروها دست به کار شدهاند؛ پیش از آنکه محمود احمدینژاد دولت را تحویل دهد و پیش از آنکه حسن روحانی رسما بر صندلی ریاستجمهوری ایران تکیه بزند. تندروها در حال خارجشدن از شوک هستند؛ شوک انتخاب حسن روحانی به عنوان رییسجمهوری منتخب ایران؛ هم در داخل هم در خارج.
البته سرعت عکسالعمل تندروها در خارج از کشور بیشتر بود و آنها زودتر توانستند خود را جمعوجور و آماده نشاندادن واکنش برای شرایط جدید کنند. اگر تندروها در داخل کشور وقت خود را درگیر تفسیر رای و مصادره پیروز یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و بعد خطونشانکشیدن برای رییسجمهوری منتخب به دلیل آنچه نگرانی از حضور چهرههای اصلاحطلب در کابینه کردهاند، تندروهای خارجی عملگرایی را در دستورکار قرار دادند و با بالازدن آستینها زمینه تهیه طرحی را فراهم کردند تا در مسیر توافق بینالمللی با دولت روحانی مانع ایجاد کنند؛ مانعی در مسیر توافق احتمالی دولت روحانی با دولت اوباما.