به گزارش نما، هر چند در یک دهه اخیر و به ویژه جنگ بالکان و حمله نظامی به لیبی، عراق، نقش منفعلانه روسیه در تقابل با غرب سبب شد تا انتقادهای بسیاری به این ابرقدرت سابق وارد شود، از نگاه دکتر محمد مهدی سنایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، هم زمان کنونی با زمان درگیریهای بالکان و عراق متفاوت است و هم رویکرد پوتین در دو سال گذشته با سیاستهای یک دهه پیش از آن بسیار متفاوت است.
در ادامه شما را به گفتوگوی تابناک با نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دعوت میکنیم.
* روند تقابل روسیه و آمریکا درباره سوریه به کجا خواهد کشید؟
ـــ تقابل میان روسیه و آمریکا در سه سطح و زاویه متفاوت قابل تحلیل است؛ نخست از نگاههای راهبردی روسیه به مسائل بینالملل و عرصه جهانی، که اقدامات یکجانبه آمریکا در جهان به هیچ وجه برای روسیه پذیرفته نیست و با اصول کلی سیاست خارجی روسیه همخوانی و هماهنگی ندارد. روسیه صریحا در زمینه امنیت ملی و سیاست خارجی، خود به این امر اذعان دارد و در مواضع و اظهارنظرهای پوتین و مقامات روس در سالهای اخیر نیز این را دیدهایم که نظم تک قطبی و یکجانبهگرایی را در عرصه بینالملل نمیپذیرند و در این چهارچوب، چین را نیز در کنار خود میداند.
رئیسجمهور روسیه در دو سال اخیر، بارها اعلام کرده است که اقدامات یکجانبه آمریکا ـ که به نام مبارزه با تروریسم و گسترش دمکراسی و دفاع از حقوق بشر انجام میشود ـ همه در راستای گسترش منافع آمریکاست و دلیل آن نیز برخورد دوگانه آمریکا با مسائل گوناگون است؛ مثلا برخورد دوگانه آمریکا با انقلاب تونس و بحرین و مواردی از این دست.
بنابراین نگاه راهبردی و سیاست خارجی روسیه، اجازه همکاری با آمریکا در اقدامات یکجانبه گرایانه را نمیدهد و در مقابل سیاست آمریکا قرار گرفته است.
اما در سطح دوم؛ اگر از نظر منطقهای نگاه کنیم، روسیه به هیچ وجه به اقدامات آمریکا در شمال آفریقا و خاورمیانه اعتماد ندارد و به رغم این که روسیه در مورد عراق سکوت کرد و یا درباره حمله به لیبی ـ که قطعنامه آن در دوره مدودوف تصویب شد ـ برداشت پوتین این است که همراهی روسیه، باعث شده آمریکا قطعنامهای از شورای امنیت بگیرد و به شکل گستردهای از آن سود جوید و تنها اهداف خود را دنبال کند؛ به همین دلیل برای تصویب قطعنامه علیه سوریه، نه تنها موافقت نکرد، بلکه در دو سال گذشته، به همراهی چین، سه بار قطعنامه علیه سوریه را وتو کرده است.
برداشت روسیه در این باره این است که در سالیان گذشته، به ویژه در مورد عراق و لیبی، منافع منطقهایش از دست رفته و اقدامات آمریکا و متحدین اروپاییاش به گونهای بوده که منافع روسیه را نادیده گرفتهاند و عملیات در عراق و لیبی، باعث کاهش حضور روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا شده است و به همین دلیل، اجازه نمیدهد دوباره چنین سناریویی تکرار شود.
اما در سطح سوم؛ باید روابط دوجانبه روسیه و آمریکا در دو سال اخیر و روابط شخصی پوتین و اوباما نگاه کرد. پس از پایان ناکام و ناموفق دوره ریاستارت در روابط روسیه و آمریکا که در دوره چهار ساله حکومت مدودوف و اوباما تعریف شده و به نتیجه نرسیدن هیچ یک از توافقاتی که در این دوره صورت گرفته بود، در دوره جدید حکومت پوتین و همچنین دوره دوم حکومت اوباما، دستور کار مشخصی برای روابط این دو کشور نیست و هنوز خطوط اصلی روابط دو کشور تعریف نشده و ملاقات دوجانبهای بین طرفین صورت نگرفته است. البته بنا بود دیدار دوجانبهای در حاشیه اجلاس سنپترزبرگ انجام بگیرد که این ملاقات نیز پس از دادن پناهندگی به اسنودن از سوی روسیه و تصمیم اوباما مبنی بر لغو سفر به مسکو در قالب روابط دو جانبه، منتفی شد. کارشناسان دو کشور در حاشیه اجلاسهای گوناگون، گفتوگوهایی داشتهاند، اما ملاقات دو جانبهای بین رؤسای جمهور دو کشور اتفاق نیفتاده است.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که حتی منتفی شدن سفر اوباما به مسکو، به دلیل پناهندگی اسنودن به روسیه نیز صرفا بهانه بوده و علت اصلی لغو این دیدار این است که دستور کار مشخصی برای روابط دو کشور و توافقی بین دو کشور وجود ندارد. مجموع این عوامل، بیانگر میزان روابط روسیه و آمریکاست.
* روسیه در سالیان اخیر به رغم تعیین خط قرمزهایی در سیاست خارجی خود، این خط قرمزها را اجرا نکرد و به نوعی با آمریکا سازش کرد و چراغ سبز برای حمله به عراق و لیبی نشان داد؛ اما در مورد سوریه، رئیسجمهور روسیه مواضع محکمی در پیش گرفته است. آیا این ایستادگی ادامه خواهد داشت یا آن که در صورت همکاری و همراهی نکردن در جنگ، بیتفاوت خواهد ماند؟
ـــ این موضوعات را باید در ظرف زمانی خود نگاه کرد. اتفاقی که در عراق افتاد، مربوط به اوایل هزاره سوم است و سالها از آن گذشته است. در این مدت هم شرایط جهان تغییر کرده؛ هم شرایط داخلی روسیه و هم نگاه روسیه به مسائل بینالمللی. البته سیاست خارجی روسیه، سیاستی عملگرایانه است که در چهارچوب منافع ملی روسیه تعریف میشود و روسیه در حد ظرفیت خود در عرصه جهانی هزینه میکند.
همچنین بدبینی و بیاعتمادی روسیه به اقدامات آمریکا افزایش یافته و مداخلات آمریکا و غرب در مسائل پس از انتخابات ریاست جمهوری روسیه و مسائلی از این دست، وضع تحریمها و واکنشهایی که برخی در اتفاقات داخلی روسیه از خود نشان دادند، روسیه را به این برداشت نزدیک کرد که غرب به عنوان یک شریک برابر با روسیه رفتار نمیکند؛ بنابراین، عمق بیاعتمادی نسبت به غرب در روسیه افزایش پیدا کرده است.
موضوع دیگر آن که نگاه روسیه به سوریه، نگاهی استراتژیک است. روسیه سوریه را جزو حوزه نفوذ استراتژیک خود میداند و برداشتش این است که سقوط سوریه، میتواند زمینهساز اقدامات بعدی آمریکا در خاورمیانه و پس از آن در حوزه اورآسیا باشد. روسیه نه تنها خاورمیانه را در معرض تهدید آمریکا و متحدین غربیاش میبیند، بلکه برداشتش این است که این جریانی است که در صورت گسترش، سرانجام به مرزهای اورآسیا خواهد رسید؛ بنابراین، با جدیت و همت بیشتری در موضوع سوریه ورود کرده و نقش بازدارندگی بازی میکند.
البته شاید روسیه وارد مقابله نظامی با آمریکا و دیگر کشورها در موضوع سوریه نشود، ولی قطعا همه توانش را برای جلوگیری از وقوع چنین جنگی به کار خواهد برد و در پایان نیز همراهی نخواهد کرد. برداشت روسیه این است که در مورد لیبی همراهیاش غلط بوده و تکرار چنین تصمیمی اشتباهی است که این موضوع را به یک رویه در عرصه بینالمللی تبدیل میکند؛ افزون بر اینکه روسیه در سوریه، قراردادهای نظامی و امکانات نظامی دارد و سقوط سوریه، سقوط یکی از پایگاههای اصلی روسیه در خاورمیانه خواهد بود.
* آمریکا از سال گذشته استفاده از سلاحهای شیمیایی را به مثابه خط قرمز خود مطرح کرده بود و هماکنون مدعی است که سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده است و در نشست اخیر جی-۲۰ هم بر این موضوع تأکید داشت. تا چه اندازه محتمل میدانید که آمریکا به رغم مخالفت روسیه اقدام به حمله نظامی کند و دیگر آن که با این روند هژمونی که آمریکا میخواهد در سطح منطقه و جهان اعمال کند، به هم نخواهد خورد؟
ـــ روسیه نیز مانند بخش اعظم افکار عمومی جهان، این موضوع را که سلاح شیمیایی توسط سوریه به کار برده شده باشد، نمیپذیرد و آن را بخشی از یک دسیسه میداند؛ اما شیوه اجرای این دسیسه نیز جای بحث دارد.
روسیه این اظهارات و مواضع را بهانهای برای حمله به سوریه میداند و دلایل متعددی نیز برای آن میآورد. برداشت تحلیلگران بینالمللی این است که اوباما با انداختن توپ به زمین کنگره، فرصتی برای گفتوگو فراهم کرده و روسیه نیز امیدوار است از این فرصت برای منتفی کردن جنگ و حل و فصل موضوع سوریه از طریق سیاسی، استفاده کند. موضعگیری پوتین پس از اجلاس جی ۲۰ در سن پترزبورگ، نشان داد که این اجلاس نیز نتیجهای برای حل و فصل موضوع سوریه در بر نداشته است. در عین حال، هر گونه اقدام آمریکا در مورد سوریه پیامدها و عوارضی خواهد داشت و موجب خسارات سنگینی برای خود آمریکا خواهد شد.