به گزارش نما - آسمان نوشت:
محمدعلی سبحانی، سفیر سابق ایران در لبنان و سوریه، در رابطه با تحولات اخیر کردستان سوریه میگوید دو دلیل برای تحویل این مناطق کردنشین به احزاب کردی از جانب دولت بشار اسد وجود دارد؛ نخست بحث عدم توانایی نسبی دولت در کنترل آن سرزمین است که نیاز به امکانات و هزینههای زیادی داشت. نکته دوم نیز به مناقشات داخلی سوریه و حمایت ترکیه از مخالفین و انقلابیون بازمیگردد. در آن زمان دولت سوریه توانایی عوض کردن معادله را نداشت لذا با سیاستهای اخیرش سعی کرد موضوع کردستان را وارد معادله داخلی خودش و معادله منطقهای بین ترکیه و سوریه کند.
ابتدا کمی راجع به ماهیت کردها در سوریه و جریان شناسی این گروه توضیح دهید؟
کردهای سوریه در یکی از استانهای شمال شرق سوریه تمرکز دارند اما در گذشته حضور پراکنده و فعالی در کل کشور حتی در دمشق داشتند. منطقه کردنشین سوریه، استان محرومی در سوریه به حساب میآمد که با کردستان ترکیه و عراق همسایه بوده و لذا متصل به محیط کردی هستند. این قشر 15 تا 18 درصد جمعیت سوریه را به خود اختصاص دادهاند. کردهای سوریه به خاطر شرایط خاصشان در گذشته نسبت به کردهای عراق، ترکیه و حتی ایران تحرکات کمتری داشتند.
با پیش آمدن بحران در سوریه به نوعی شاهد این مساله بودیم که بشار اسد تمرکزش بر منطقه کردنشین سوریه کاهش یافت. ارزیابیتان از این موضوع چیست؟
در شرایطی که برای سوریه پیش آمد دولت اسد به دلیل مشکلات تأمین امنیت مناطق مختلف و همچنین دشمنی که با ترکیه پیدا کرد، کردستان سوریه را رها کرد. کردستان سوریه هم در این فرصت استثنایی ایجاد شده در چارچوب فعالیتهای کردی، آرزوها و تلاشهایی که بخشی از آن در جهت تجزیهطلبی بود، یک شبه ره صد ساله را طی کرد و به لحاظ آزادی عمل در تشکیل دولت و کیان در مقام اول قرار گرفتند. اکنون جایگاهشان به گونهای است که خواهان تشکیل یک دولت مستقل شدهاند مسالهای که مورد انتقاد آقای بارزانی هم قرار گرفت.
آیا این امر را میتوان نوعی جیزیهطلبی کردها قلمداد کرد؟
بدون شک کم کاری دولت سوریه، لطمه و صدمه بزرگی به دولتهایی وارد آورد که با موضوع تجزیهطلبی کردی مواجه هستند حتی اگر بخواهیم خود سوریه را نیز به عنوان کشوری یکپارچه در آینده تصور کنیم، شاید این مساله برایش مشکلساز شود. در حقیقت این موقعیت آرمانی برای کردها در خلال جنگ داخلی در سوریه پیش آمد. به بیان دیگر در پی مشکلات و درگیریهایی که در سوریه بهوجود آمد دولت مرکزی تا حدودی از کنترل و حفظ تمام مناطق کشور بازماند. بنابراین کردهای سوری هم از این جهت که باید امنیت کردستان و شهروندها را تأمین کنند هم به جهت اینکه دیگر مانعی در برابرشان وجود نداشت، به سمت تجزیه کردستان پیش رفتند.
البته نمیتوان گفت به دنبال هرگونه خلا منطقهای و بینالمللی امکان تجزیه بالا میود، بلکه بدون شک تجزیهطلبیها در چارچوب اقدامات بینالمللی و با توجه به شرایط و قدرت نیروهایی که در هر منطقهای هستند، شکل میگیرد. امروز بحثهای مختلفی در مورد سوریه وجود دارد؛ به عنوا نمونه تجزیه کامل، کنفدرال و بازگشت وحدت اراضی سوریه همهشان مطرح هستند که هر کدام شرایط مشکلات و سیاستهای خودشان را دارند.
در شرایط فعلی مهمترین اهدافی که کردها در سوریه دنبال میکنند، چیست؟
مهمترین هدفشان همانا تشکیل دولت است؛ میتوان گفت امروزه کردهای سوریه حتی از کردهای عراق نیز ذهنیتشان بیشتر به تشکیل دولت مستقل نزدیکتر شده است. تشکلهای کرد کردستان سوریه طی یک سال و نیم گذشته که دولت سوریه آنجا را ترک کرد و در اختیار کردها قرار دارد، تا به حال تلاشهایشالن در جهت دولتسازی و ایجاد شرایط مناسب در مسیر حرکت مستقل کردستان در حال انجام است. برخی از جریانهای خارجی هم که سنتا از موضوع کردی حمایت میکنند برخی در اروپا یا خود رژیم اسرائیل قاعدتا فعالیتهایی را در همین جهت انجام میدهند.
کمی بیشتر راجع به پیشینه کردها در سوریه توضیح دهید؟
موقعیت بهوجود آمده را کردها حتی در خواب هم نمیتوانستند ببینند که بتوانند یک دولت مناسبتری نسبت به قبل قرار بگیرند. به واقع کردهای سوریه در گذشته در عسرت و مشکلات زندگی میکردند. کردهای سوری مدعیاند تنها در فاصله زمانی بین جنگ اول و دوم جهانی تا بهوجود آمدن دولت مستقل سوریه یعنی بعد از شکست عثمانیها و افتادن سوریه به دست فرانسویها یکسری آزادیها داشتند؛ اما بعد از آن یعنی به دنبال تشکیل دولت سوریه خصوصاً از وقتی حزب بعث روی کارآمد، سیاستهای آنها باعث سرکوب و عقبماندگی اجباری کردها شد. این سیاست بعثیها هم در عراق و هم در سوریه بود که کردها را عقب نگه دارند تا امکان تقاضاهای سیاسی بیشتری نداشته باشند. در تمام این مدت کردها در عسرت به سر میبردند و درگیر مشکلات اقتصادی و امنیتی بسیاری بودند. لذا پیدا کردن این آزادی عمل را باور نمیکردند به همین جهت خواستههای کنونیشان بازمیگردد به موقعیت تاریخی و خواستههای عمومی کردها و شرایطی که امروز در جامعه وجود دارد. در نهایت شرایط خاصی که اکنون برای کردهای سوریه وجود دارد آنها را در موقعیت مناسبتری نسبت به سایر مناطق از لحاظ امنیتی و به لحاظ جهتگیریهایی که احزاب کردی دارند، قرار داده است.
آیا انگیزههای بشار اسد برای تحت فشار قرار دادن ترکیه از جانب کردها، نیز در سیاستهای اخیرش نقشی داشته است؟
همانطور که در ابتدا اشاره کردم دو دلیل برای تحویل کردستان به احزاب کردی وجود دارد؛ نخستی بحث عدم توانایی دولت در کنترل آن سرزمین است که نیاز به امکانات و هزینههای زیادی داشت که دولت این توان را نداشت. نکته دوم نیز به مناقشات داخلی سوریه و حمایت ترکیه از انقلابیون بازمیگردد. در آن زمان دولت سوریه توانایی عوض کردن معادله را نداشت و فشارهای زیادی به آن وارد میآمد.
لذا با سیاستهای اخیرش سعی کرد موضوع کردستان را وارد معادله داخلی خودش و معادله منطقهای بین ترکیه و سوریه کند. هرچند وضعیت کردها برای اسد از این نظر قابل توجه بود اما در نهایت موضوع کردی و انگیزههای تجیزهطلبی پیش آمده در سوریه که تاثرش بر کل کردها وجود دارد، مساله کردها را 10 سال به پیش راند. در حال حاضر در کردستان سوریه بدون هیچ مقدمه و شرایطی در زمانی بسیار کوتاه پیشرفت قابل توجهی برای کردهای استقلالطلب و خواهان تغییر وضعیت و تجیزه بهوجود آمده است. در نتیجه وضعیت فعلی کردها هم تاحدودی به دلیل ضعف دولت مرکزی بود و هم برای ضربه زدن به دولت ترکیه. البته در انتها چنین مسائلی به ضرر کشورهایی خواهد بود که بخشهای کردنشین دارند.