به گزارش نما- علی بیگدلی در یادداشتی با عنوان پیامدهای دوجانبه در روزنامه شرق نوشت:
اذعان «1+5» به حق غنیسازی توسط ایران، رخدادی مهم است اما مهمتر از این رخداد، پیامدهای آن برای تهران و غرب است. مشخص بود، غرب نمیتواند از طریق ناکامگذاردن مذاکرات، ، سدی در برابر فعالیت هستهای ایران ایجاد کند. بهویژه آنکه جهان غرب با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و از سوی دیگر، ایران کشور ثروتمندی است و گشودن دروازههای صنعت نفت و گاز و صنایع دیگر کشورمان به روی سرمایهگذاران و مشتاقان خارجی، میتواند به اقتصاد بحرانزده هر دو طرف کمک کند. علاوه بر این، با توجه به قدرت ایران در منطقه، غرب، از قطع کامل مذاکرات استقبال نمیکرد و قصد نداشت ایران را از «روند» مذاکرات ناامید کند. همچنین باید به این مساله توجه داشت که تیم مذاکرهکننده و دولت پس از این توافق میتوانند در برابر برخی تندروها در داخل بایستند. ناکامی احتمالی این مذاکرات، شاید، گزینه برافروختن جنگ و حمله نظامی را تقویت میکرد و این در شرایطی است که منطقه، پتانسیل و تحمل جنگ دیگری را ندارد. نکته دیگر آنکه فشار زیادی در داخل آمریکا علیه اوباما وارد شد، اما کاخ سفید با وجود این فشار و ضمن رویارویی با برخی همپیمانان خود در منطقه، به پیشبرد مذاکرات ایران و «1+5» کمک زیادی کرد.
اوباما در دوره پایانی ریاستجمهوری خویش است و به جلب نظر لابی اسراییل در انتخابات بعدی، نیازی احساس نمیکند و بر این اساس، توانست دیپلماسی هستهای متفاوت با مطالبات تلآویو را در پیش گیرد و در حالی که متحدان آمریکا در منطقه- اسراییل و عربستان- بهشدت از احتمال توافق هستهای ایران و «1+5» خشمگین بودند، اوباما توانست با ایفای نقش جدی در نهاییشدن توافقنامه و بیانیه مشترک ژنو، اعتباری برای خود و امتیازی برای حزب دموکرات به دست آورد؛ امتیازی که در رقابت انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا، شاید از عوامل تاثیرگذار باشد.