به گزارش نما؛ این پرسشی است که شاید خیلیها دنبال دریافت پاسخ آن باشند. وبسایت بیبیسی اخیراً مقالهای را به قلم یکی از اصلاحطلبان فراری منتشر کرد که هدف رفتار رسانهای معطوف به دروغ را توضیح میدهد؛ هر چند که در همین مقاله نیز بیبیسی در موضع تخطئه دیگران است.
علیاصغر رمضانپور معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت خاتمی که اکنون به عنوان کارمند جزء شبکه دولتی انگلیس (بخش فارسی) فعالیت میکند در این مقاله مینویسد: در فرآیند انتشار اطلاعات نادرست، هدف محدود به ایجاد باور نسبت به اطلاعات نادرست نیست (اگرچه از تکنیکهای رایج باور پذیر کردن دروغ مانند گفتن دروغهای بزرگ که کسی احتمال دروغ به آن بزرگی را نمیدهد یا دادن جزئیات به ظاهر فرعی که مخاطب احتمال دروغ بودن آن را نمیدهد یا دادن اطلاعات درست و مشهور در لابلای اطلاعات نادرست، استفاده میشود) بلکه هدف اصلی مخدوش کردن اطلاعات درست یا آن نگرش یا باوری است که از نظر دستگاه پروپاگاندا ناپسند است.
وی میافزاید: از نظر روانی لازم نیست مخاطب دروغی را باور کند تا بر او اثر نهد، شگرد قدیمی همه دروغگوها این است که فقط روی باور کردن دروغ توسط مخاطب حساب باز نمیکنند، آنها روی اثر فردی و جمعی دروغ حساب باز میکنند.
به تعبیر دیگر اثر دروغ یا اطلاعات نادرست فقط باور کردن آن نیست. دروغ بدیلهای تازهای در برابر حقیقت در ذهن مخاطب میسازد و از شدت اعتماد مخاطب به حقیقت میکاهد.
از این طریق یک دروغ همیشه سنگ بنای دروغ بعدی است که هدف آن سازمان دادن نگرش تازه است. مجموعهای از دروغها همراه با استنتاجهای درست از نظر صوری نظام تازهای از مفاهیم را شکل میدهد که شبه حقیقت است.
بیبیسی ادامه میدهد: نظامی از باورها و نگرشهای تازه که صرفاً به دلیل جاخوش کردن در ذهن و در نقلهای رسانهای، جایگزین نظامی از باورها و نگرشهایی میشود که حقیقت نامیده میشود یا از نظر حرفهای یا اخلاقی معتبر است.
در سطحی کلیتر،هدف از انتشار این اطلاعات خاکستری استفاده از حساسیتهای مخاطب برای شکل دادن به برداشتهایی است که زمینه را برای توجیهپذیر کردن اقدامهای دستگاه سازنده پروپاگاندا یا نظامواره دروغ فراهم میکند.
این دروغها آتش تهیه توپخانهای است که پیش از وارد عمل شدن نیروهای پیاده نظام به کار برده میشود.