در دیدار اخیر ایشان با مردم قم نیز که به مناسبت قیام ۱۹ دیماه برگزار شد، بخشی از سخنان ایشان به این موضوع اختصاص یافته است. رهبری در اغلب این سخنرانیها که مخاطبان متنوعی نیز داشته است در تبیین تکیه بر توانمندیهای داخل بیان داشتهاند که منظور ایشان از این امر عدم توجه به ارتباط با دنیای خارج نیست که در دیدار اخیر نیز به این مهم چنین اشاره شده است «بنده توصیّهام همیشه به مسئولان محترم این است که براى رفع مشکلات کشور به نیروى درونى این کشور توجّه کنند؛ چشم به بیرون نباید دوخت؛ البتّه مسائل بیرون را باید حل کرد، در این شکّى نیست؛ یک ملّت فعّال، یک دولت فعّال، [یک] حکومت فعّال، در همه زمینهها فعّال است؛ در مسائل بینالمللى، در مسائل منطقهاى، در مسائل دیپلماسى این فعّالیتها لازم است؛ منتها امید ما بایستى به پشتیبانى و کمک الهى و به نیروى داخلى ملّت و کشور باشد؛ این است که کشور را بیمه میکند.»[۹] اما نیروی درونی و قدرت داخلی ملت چیست!؟ که مسئولان باید بدان توجه ویژه داشته باشند.
از آنجا تعریف برخی موضوعات با تبیین متضاد آنها بیشتر مفهوم پیدا میکند، شاید لازم است تا نقطه مقابل نیروی درونی را نیز تعریف کنیم. در مقابل توجه به ظرفیت های داخلی، وابستگی و ولع دستیابی به نیروهای به ظاهر قدرتمند خارجی گزینهای است که به ذهن میرسد. یادم میآید در یک همایش تبیین یکی از روشهای تحلیل بازار سرمایه، استاد کارگاه یکی از تکنیکهای موفقیت در این بازار را دوستی با غولهای سرمایه میدانست، بدین معنا که مخاطبان خود را به عنوان سرمایهگذاران خرد تشویق مینمود تا رفتار غولهای سرمایه را در بازار مورد تحلیل قرار دهند و در مقابل آن مقاومت نکنند بلکه رفتار خود را با آنان تنظیم و هماهنگ نمایند تا دچار زیان مالی نگردند.
در رویکرد توجه به خارج، با این استدلال که دنیای بیرون دارای توانمندیهای متعدد است و در بسیاری از زمینهها امکان دستیابی به موفقیتها و توان رقابت با آن در داخل وجود ندارد، اصرار بر استفاده حداکثری از توان ابرقدرتها در عرصههای مختلف اقتصادی و علم و فناوری است. در مقابل رویکرد بهرهمندی از توان داخلی با تعریفی متفاوت از عزتمندی معتقد است که باید زیرساختهای لازم برای استفاده حداکثری از توان داخل را فراهم نمود. کلماتی نظیر خودکفایی زاییده این تفکر است. شاید بتوان ادعا کرد که وجه دیگری که توجه به اقتدار درونزا را حداقل در کشور ما بیش از پیش ضروری مینماید، آرمانهای انقلاب اسلامی، استکبارستیزی، حمایت از مظلومان عالم و مواجهه با جریان صهیونیزم جهانی است که در عمل منجر به تحریمهای اقتصادی، علمی و… در سالهای بعد از انقلاب شده است.
سیاستهای تحریم به ویژه در سالهای اخیر منجر به تعمیق بیاعتمادی میان ایران و دنیای به اصطلاح غرب شده است، این عامل و موانعی که در دستیابی به بسیاری از تعاملات جهانی برای ایران اسلامی ایجاد شده باعث ضرورت توجه به تقویت توان داخلی و بهرهمندی بیش از گذشته از آن شده است. اما در این میان رهبری بر دو حوزه بیش از سایرین برای تقویت توان داخلی تاکید دارند. «باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم. برخى عناصر همیشگى است، برخى هم عناصر فصلى است.
آنچه که جزو عناصر همیشگى است، عزم راسخ است؛ … هم عزم راسخ مسئولان لازم است، هم عزم راسخ مردم لازم است… اما آنچه که فصلى است – آنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت دارد – به نظر من مسئله اقتصاد و مسئله علم است.»[۱۰] در عرصه اقتصاد ایشان با تاکید بر حداکثر استفاده از نیروی انسانی، منابع طبیعی و سایر سرمایهها به تبیین رویکردهایی نظیر اقتصاد مقاومتی پرداختهاند.
در عرصه علم و فناوری نیز تاکیدات ایشان بر توجه به نخبگان جوان، شرکتهای دانشبنیان و اقتصاد دانشبنیان از کلید واژههایی است که مورد توجه و تکرار قرار گرفته است.
حکمت تاکیدات بیشتر رهبری به ویژه در ماههای اخیر بر اتکا به توان داخلی بر مطلعان از فضای عمومی کشور پوشیده نیست؛ اما به نظر لازم است تا تشکلهای دانشجویی و مردمی و حاکمیت اعم از مجلس و دولت، صدا و سیما و… تامل ویژهتری در تبیین این نگاه مقام معظم رهبری حداقل در دو عرصه دارای اولویت اقتصاد و علم نمایند و مصادیق این عرصهها را کشف و مورد تاکید قرار دهند.