بادامچیان: خانه احزاب باید صنفی شود

عکس خبري -بادامچيان: خانه احزاب بايد صنفي شود

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی با بیان اینكه خانه احزاب باید به یك باشگاه صنفی برای احزاب تبدیل شود، تصریح كرد: بسیاری از احزاب حزب محسوب نمی‌شوند، زیرا تعداد افرادشان بسیار كم است. دبیر كل حزب آزادی نیز معتقد است كه اختصاص ردیف بودجه‌ای‌ توسط دولت برای احزاب سم است.

به گزارش نما ، به نقل از فارس ، پس از اولین نشست مشترک وزیر کشور با 62 حزب و تشکل سیاسی، لایحه احزاب به منظور بررسی اشکالات احتمالی آن بر روی پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور قرار گرفت و مقرر شد تا ظرف مدت سه‌ماه، قانون جدید احزاب توسط کارشناسان این حوزه مورد بررسی و سپس به وزارت کشور اعلام شود، رحمانی فضلی وزیر کشور نیز در فرصت تعیین شده، جلسات دیگری را با برخی احزاب برگزار کرد تا نقاط ضعف این قانون را مورد بحث و بررسی قرار دهد.

در همین زمینه خبرگزاری فارس نشستی را با موضوع‌« نقد و بررسی لایحه احزاب و جایگاه تحزب در کشور» با حضور اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه اسلامی و مجید محتشمی دبیرکل حزب آزادی برگزار کرد.

اسدالله بادامچیان متولد 1320در تهران است، وی فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای روابط بین‌الملل دارد و با علوم حوزوی در حد سطح آشناست. با توجه به سابقه فعالیت سیاسی‌اش، از پایه گذاران موتلفه اسلامی است، بادامچیان تا کنون حدود 50 جلد کتاب تالیف و به چاپ رسانده است. وی درحال حاضر عضو شورای مرکزی و قائم مقام حزب موتلفه اسلامی است ، سابقه دبیر اجرائی، رئیس مرکز امور سیاسی، مدیر مسئول هفته نامه شما در این حزب را نیز درکارنامه عمر سیاسی خود دارد.

مجید محتشمی متولد 1340 در تهران است، وی دکترای اقتصاد دارد. محتشمی در حال حاضر دبیرکل حزب آزادی و سخنگوی جبهه اصلاح طلبان است.

در ادامه متن کامل این نشست که به «نقد و بررسی لایحه احزاب و جایگاه تحزب در کشور» می پردازد، می‌آید:

*اگر خانه احزاب صنفی شود می‌تواند از منافع کل احزاب دفاع کند

نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه در دور اول خانه احزاب پیرامون خانه احزاب به اشتراکاتی رسیده بودیم گفت: بنده پیشنهاد دادم که موسوی تبریزی به عنوان رئیس انتخاب شود و این در حالی بود که ما می‌توانستیم خودمان را انتخاب کنیم، در واقع اگر خانه احزاب صنفی باشد و واقعا از منافع کل احزاب دفاع کند، به نظرم خیلی موقعیت خوبی است.

بادامچیان ادامه داد: در دور دوم خانه احزاب وقتی اعضا مشاهده کردند که آنها (اعضای شورای مرکزی خانه احزاب) کاری را انجام نمی‌دهند و به وظایف خود به درستی عمل نمی‌کنند به این نتیجه رسیدند که اکثریت از ما حمایت کنند بعد از آن در خانه احزاب فعالیت زیادی از قبیل رسمیت دادن به خانه احزاب، تعیین مکانی مناسب و کسب اجازه از رهبری برای دریافت یارانه احزاب، البته باید این نکته را یادآوری کنم که مقام معظم رهبری در مورد یارانه احزاب فرمودند«شخصا موافق نیستند، اما اگر دولت و مجلس موضوع را تصویب‌کردند، مخالفتی ندارند»، بر همین اساس توانستیم از دولت و مجلس مجوزها را کسب کنیم و بعد با بودجه ای‌که از دولت آقای خاتمی گرفتیم، یک دفتر برای خانه احزاب خریداری کردیم.

وی با بیان اینکه در یکی از جلسات خانه آقایان کواکبیان و حشمتیان مدعی شدند که در دور سوم تقلب شده است گفت: بعد از این ادعا ما موضوع را بررسی کردیم، متوجه شدیم که تقلب شده است،‌ هنگامی که از اعضای شورای مرکزی دوره سوم پرسیدیم آنها پاسخ قابل قبولی ندادند، بنده به آنها تاکید کردم که خانه احزاب برای ما اهمیتی ندارد قصدما انجام وظیفه است اجازه نمی‌دهیم تقلب را در خانه احزاب حاکم کنید و در نتیجه کار به سرانجام نرسید.

محتشمی: تخلف بود!!

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی در پاسخ به این سوال اظهار داشت: شما بگویید تخلف!، اما من دقیقا می‌گویم تقلب و مدارک آن هم موجود است، مرحوم عسگراولادی که در آن زمان به حج مشرف شده بودند، به بنده گفتند که شما مشکل را حل کنید، من به ایشان گفتم اگر قرار باشد در خانه احزاب تقلب شود همه چیز بهم می خورد، لذا قرار شد رای گیری کنیم و این کار را نیز کردیم در آخر آنها رای آوردند در دوره بعدی نیز آنها مجددا بازی‌های سیاسی را شروع کردند و در آخرهم نتوانستند خانه احزاب را اداره کنند احزاب از آنها کناره گیری کردند و تکالیف قانونی خود را هم انجام ندادند و به صورت قانونی خانه احزاب بسته شد.

بادامچیان در سوالی از مجید محتشمی پرسید: شما چرا بحث 9 ، 9 و 3 را مطرح کردید؟

محتشمی: به این دلیل مطرح شد که در بین اعضای خانه تعامل بیشتری ایجاد شود.

*نباید خانه احزاب را از حالت صنفی به جریانی تبدیل کنیم

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه در قانون احزاب پیشین ما چیزی به نام "خانه احزاب" نداشتیم. اگر هم بحث NGO بودن یا غیردولتی بودن این نهاد است، باید در راستای سازمان‌های مردم نهاد درباره آن بحث شود گفت: حتی در پیش‌نویس‌ها هم چیزی درباره خانه احزاب نوشته نشده است، حالا اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، ابتدا باید تعریف خانه و یا تعریف حزب را بدانیم.

بادامچیان ادامه داد: البته بهتر است این نکته را نیز بگویم، زمانی که بنده رئیس خانه احزاب بودم به بیش از 200 حزب رای موافق و مثبت دادم (حتی حزب مشارکت)، اما نکته اینجاست که این احزاب اغلب 10، 15، 20 نفری و یا حداکثر 50 یا 100 نفری هستند بعضا آنها حتی هیچ فعالیتی هم ندارند.

وی افزود: برخی‌ها این احزاب را زیر مجموعه خانه احزاب ایجاد کرده‌اند که بتوانند بیش از 50 حزب را در خانه احزاب گرد آورند. فرض کنیم که آثاری هم داشت، اما حالا این احزابی که در این خانه جمع می‌شوند، چند نفر عضو دارند؟ حزبی مانند موتلفه اسلامی در بیش از 230 شهر شعبه و دفتر دارد. در شهرهای دیگر هم طرفدار دارد، بیش از 50 سال هم هست که سابقه دارد و افرادی مانند مرحوم عسگراولادی در آن بودند. این حزب با این سابقه و گستردگی یک رای دارد و حزب دیگری با سه عضو هم یک رای. ما چرا نباید به تشکیلات مختلف سهام بدهیم؟ چرا باید خانه احزاب را به جریان تبدیل و از حالت صنفی خارج کنیم؟ چرا باید بگوییم از میان جناح‌های سیاسی یک جناح این طرف و یک جناح طرف دیگر؟

محتشمی: شما منظورتان این است که شخصیت سیاسی و مذهبی یک رای و آن کشاورز روستایی هم یک رای؟

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی گفت: این تفاوت دارد، زیرا انتخابات ریاست جمهوری است که در آن امام (ره) هم یک رای دارد، مقام معظم رهبری هم یک رای دارد. اگر خانه ملت باشد، در مجلس هم هر کس یک رای دارد این یک انتخابات ملی است و برای ملت است، اما این جا مسئله خانه احزاب است، در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم به این صورت نیست که آمریکا یک رای و ژاپن هم یک رای و کشورهای دیگر هم هر کدام یک رای داشته باشند. بلکه سهامی است، مثلا آمریکا بر اساس مصرف نفت و انرژی خود حق رای دادن دارد.

محتشمی: منظور شما حق وتو است؟

بادامچیان پاسخ داد: نه من منظورم این نبود، حق وتو ظالمانه و دیکتاتوری غرب است. منظور من این است که اگر می‌گوییم خانه احزاب، اول باید حزب را تعریف کنیم. در همین پیش‌نویس تاکید شده که اگر حزبی قصد به رسمیت رسیدن داد، باید در یک سوم استان‌های کشور دفتر داشته باشد که معادل 10 استان می‌شود و اینکه باید 300 عضو داشته باشد هر حزبی که دارای 300 عضو باشد، باید در خانه احزاب حضور یابد این در شرایطی است که از تعداد260 حزب فعلی، تعداد اعضا برخی از آنها به 3 یا 10 یا 20 نفر عضو می رسد، حتی برخی احزاب تشکیل شدند که فقط از یارانه احزاب استفاده کنند این احزاب آدرس، حوز‌ه‌ و یا حتی دفتری هم ندارند، شما این مجمع روحانیون مبارز را در نظر بگیرید، به این‌ها مجوز داده شده است، اما عده و عده ندارند، تصویری هم که از آنها در زمان رفتن به مزار امام (به مناسبت دهه فجر) منتشر شد، تعدادشان کمتر از 10 نفر بود. آیا این حزب عده و عده دارد و تشکیلات محسوب می‌شود؟ حرف من علمی است.

*خانه احزاب باید باشگاه صنفی احزاب باشد

وی با جناحی دانستن ترکیب 9 اصولگرا، 9 اصلاح‌طلب و سه حزب هم از میان گروه‌های دیگر گفت: نتیجه این کار خانه احزاب، را به ابزاری برای جناح‌ها تبدیل می‌کند که به نظرم این موضوع نباید اتفاق بیفتد.

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی اظهار داشت : خانه احزاب باید به یک باشگاه صنفی برای احزاب تبدیل شود، بسیاری از احزاب حزب محسوب نمی‌شوند، زیرا تعدادشان کم است البته اینطور نیست که بگوییم حزبی وجود ندارد و فقط حزب موتلفه وجود دارد حزبی مانند نهضت آزادی اگرچه تعداد اعضایش کم است و پایگاه مردمی ندارد، اما حوزه و عضو دارد. حزب مشارکت هم یک حزب است، اگرچه منحل شده است، ولی آن هم حوزه دارد. حزب کارگزاران هم به همین ترتیب، جامعه اسلامی فرهنگیان در حدود 60 شهر هسته تشکیلاتی دارد، جامعه اسلامی مهندسین هم به همین صورت 200 هزار مهندس در آن عضو هستند اما تعداد اعضا برخی احزاب حتی به 10 نفر هم نمی رسد، البته بهتر است یک طرفه نگویم، زیرا مجوز آنان را خودم امضا کرده‌ام.

محتشمی: شما تاکنون درحزب موتلفه نتوانسته‌اید حتی یک نامزد معرفی کنید که بتواند در راس امور باشد، حتی آقای احمدی‌نژاد هم نماینده شما نبود.

بادامچیان:‌ خوب نمی‌خواهیم.

محتشمی: نه نمی‌توانید.

بادامچیان: نه نمی‌خواهیم.

محتشمی: حزب شما آیا این کار را کرده است؟

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی گفت: ما در انتخابات ریاست جمهوری حزبی عمل نمی‌کنیم بلکه جریانی عمل می‌کنیم. آقایان رجایی و باهنر عضو موتلفه بودند. شهید رجایی هنگامی که رئیس جمهور شد، عضو موتلفه اسلامی بود و مدل بسیار خوبی از ریاست جمهوری را در آن زمان ارائه داد، شهید باهنر و شهید بهشتی هم که در آن زمان نخست وزیر و رئیس قوه قضائیه بودند هردوی آنها نیز عضو شورای روحانیت حزب موتلفه اسلامی بود.

بادامچیان با بیان خاطره‌ای از شهید بهشتی گفت: ایشان زمانی که دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بود، در جایی‌گفته بود که این حزب از حزب موتلفه تشکیل شده است، امام(ره) به ما فرمود که به موتلفه برویم.

وی اظهار داشت: ما در طول این سال‌ها با جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، جبهه پیروان خط امام (ره) و با یا حتی جبهه اصولگرایی به طور جمعی کار کردیم. زیرا معتقدیم که اگر در ایران یک حزب بخواهد حرکت کند، لنگ می‌ماند.

محتشمی: پس می‌توان گفت موتلفه یک حزب کامل و تمام نشده است، زیرا شما مجبورید وارد ائتلاف‌ها شوید؟

بادامچیان: نه، هر حزبی می‌تواند ائتلاف کند.

محتشمی: اما اگر شما کامل بودید ائتلاف نمی‌کردید.

بادامچیان: چرا.

محتشمی: اگر شما در همه شهرها فعالیت داشتید، قطعا نیاز نبود جبهه پیروان یا جمعیت ایثارگران یا احزاب دیگر ایجاد شود.

*از هیچ دولتی نخواستیم به ما پست بدهند

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی گفت: حزب موتلفه حزب کاملی است، حزبی است که امام (ره) آن را تاسیس کرد، اکنون هم قوی‌ترین سازمان حزبی را دارد در عرصه بین‌الملل هم نقش موثری را ایفا می‌کند.

بادامچیان ادامه داد: ما در مسائل اداره و مدیریت جامعه نگاهمان به سمت رهبری است، اگر امام و رهبری نظرشان بر وحدت باشد، اینجا تکلیف می‌شود.

وی تاکید کرد: اگر یک حزب قدرت‌مدار تشکیل شود، هر کاری می‌کند برای حفظ قدرت است.

محتشمی: اگر اینطور بود شما باید در دولت آقای احمد‌ی‌نژاد پست می‌گرفتید؟

بادامچیان: ما خودمان نخواستیم.

محتشمی: شما نمی‌توانستید.

بادامچیان: نه ما در هیچ دولتی نرفتیم به آنان بگوییم به ما پستی بدهید.

محتشمی: چرا در دولت اول در اوائل انقلاب توانستید مرحوم عسگراولادی را وارد کنید اما حضرت امام (ره) به دلیل اینکه ممکن بود در این پست موفق نباشد وی را به کمیته امداد برد.





بادامچیان با بیان اینکه شما یا تاریخ را نمی‌دانید یا قصد دارید مسئله دیگری را مطرح کنید گفت: ما در دولت آقای بازرگان جایگاهی نداشتیم زیرا وی لیبرال بود و با وجود تاکید امام(ره) بر عدم انجام این‌کار، وی تمام اعضای کابینه خود را از حزب نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب‌کرد، ما در آن دوره با وی دعوا نکردیم. وی ادامه داد: ما راه انقلاب را در پشت سر امام رفتیم ایشان استعفا داد، در دولت آقای رجایی تنها مرحوم عسگراولادی نبود، شهید باهنر و آقای عباس‌پور هم بود و ما این افراد را در کابینه داشتیم.

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی افزود: آقای محتشمی! شما از این مسائل اطلاع ندارید، شما می‌بینید که رئیس قوه قضائیه آقای بهشتی بود، رئیس‌جمهور آقای رجایی و نخست‌وزیر آقای باهنر اینها هم هر کدام عضو موتلفه بودند.

محتشمی: آن‌ها به دلیل موقعیت حزب جمهوری و نزدیکی به امام در این مقام بودند.

بادامچیان: نه، حزب موتلفه هم جزء حزب جمهوری بود، این مسئله به دلیل موتلفه بودن نیست. بحث ما حزب موتلفه نیست، بحث ما درباره خانه احزاب است.

محتشمی: نه، الان شما از من بپرسید که اصلاح‌طلبی یعنی چه؟، من به شما توضیح می‌دهم. بنده قصد دارم تفاوت اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را مطرح کنم، درآیه« الَّذین یَسْتَمِعُون َالْقَوْل َفَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» به نظر من «فیتبعون» اصولگرایان هستند، اما کلمه «احسنه» به اصلاح‌طلبان تعلق می‌گیرد.

دبیرکل حزب آزادی ادامه داد: پیرامون تحقیق راجع به اقوال در هر دو مشترک هستیم، اما در مورد انتخاب کردن تفاوت داریم، مجموعه اصولگرایی خود را تابع نظریه استراتژیک می‌داند و ما هم تفکر و اندیشه خاص خود را داریم. دیدگاه شما بیشتر سمع و اطاعت از مرادتان است.

بادامچیان: مراد ما ولی فقیه است.

محتشمی: نه اینطور نیست.

بادامچیان: پس کیست؟

*اصلاحات ریشه در اعتدال دارد

محتشمی: در اصولگرایان زمانی آقای مصباح یزدی و زمانی آقای مهدوی کنی جریان اصولگرایی را مدیریت می‌کنند. آن چیزی که ما از اصلاحات داریم، ریشه در اعتدال دارد و یک نکته اساسی‌تر اینکه به آزادی و دین تعهد دارد.

بادامچیان: شما دارید از اصلاح‌طلبان تعریف می‌کنید؟

محتشمی: نه شما ورود کردید!

بادامچیان: تعهد شما به چه آزادی است؟

*محتشمی: اصولگرایان به دیدگاه "دین و نه آزادی" عقیده دارند/ بادامچیان: ما چنین موضعی نداریم

محتشمی: تعهد به آزادی و دین. ما در سه نگرش تقسیم‌بندی داریم. نخست دیدگاهی که می‌گوید "آزادی و نه دین"، که این جریان سکولار جامعه است. دوم طرفداران "دین و نه آزادی"، که متکی به استراتژی سمع و عدالت و اصولگرایی است.

بادامچیان: نه اینطور نیست.

محتشمی: باید گفت این هم در یک عده است. ولی ما معتقدیم که اصولگرایی این عقیده را دارد.

بادامچیان: این نظر شماست؟

محتشمی: بله. بر اساس تقسیم بندی که شما با توپ و تانک وارد شدید. و نگرش سوم آزادی و دین.

بادامچیان: لطفا درباره آزادی و دین شرح بدهید، مگر دین آزادی آور نیست، چه تفاوتی با هم دارند؟

محتشمی: دقیقا این‌ها لازم و ملزوم یکدیگر هستند، انسان اول آزاد به دنیا می‌آید و سپس دین خود را انتخاب می‌کند، اما دیندار به دنیا نمی‌آید.

بادامچیان: لازم و ملزوم یعنی یکی لازم است و دیگری ملزوم، یعنی دو چیز اند؟

محتشمی: انسان آزاد به دنیا می‌آید، بعد با آزادی انتخاب می‌کند.

بادامچیان: شما گفتید که "دین و نه آزادی" را قبول ندارید؟

محتشمی: نه قبول نداریم.

بادامچیان: می‌گویید آزادی و دین نیاز به تعریف دارد. زیرا این حرفی که شما می‌زنید، مبهم است. البته این ابهام را حق می‌دهم. اینکه شما می‌گویید "دین و نه آزادی" کدام یک از یاران ما در نوشته‌ها و یا گفته‌های خود گفتند؟

محتشمی: این مشخص است، در عملکردتان، برنتابیدن آزادی در حوزه نقد.

بادامچیان: نه اول این نکته را حل کنید، تاکنون کدام یک از اعضای ما گفته اند که دین و نه آزادی؟ از کدام یک از ما این دیده شده است؟ از من بادامچیان که بیش از 60 کتاب نوشته‌ام.

محتشمی: ما درباره مجموعه صحبت می‌کنیم، نه فقط شخص یا آقای بادامچیان.

بادامچیان: نه این درست نیست، مگر اینکه شما قائل به تفکیک باشید.

محتشمی: ما درباره سازمان فکری صحبت می‌کنیم.

بادامچیان: درباره مجموعه می‌گویید. آدم نباید از حرف خود بازگردد. این چیزی که شما گفتید سه گروهند. اما مسئله دین و نه آزادی توسط چه کسی گفته شده است، بهشتی، لاجوری، بادامچیان، عراقی، امام(ره)؟

محتشمی: البته ما با شهید بهشتی این قضیه را ندیدیم. ما منظومه فکری جبهه اصولگرایان را دیده‌ایم.

بادامچیان: کجا این مسئله گفته شده، در بیانیه‌ها؟

محتشمی: در رد صلاحیت‌ها و گزینش‌ها.

بادامچیان: نه بحث نکنید، درباره جبهه پیروان و موتلفه صحبت کنید. رد صلاحیت به ما ارتباطی ندارد، رد صلاحیت مربوط به شورای نگهبان است.

محتشمی: همان سازمان فکری است که تبلورش در نظارت استصوابی است.

بادامچیان: نه، ببنید، بحث نظارت استصوابی چه ارتباطی با دین و نه آزادی دارد، نظارت استصوابی یک امر فقهی، علمایی و عقلانی است، ارتباطی با این مسئله ندارد. شما به من بگویید، سه نوع تقسیم‌بندی کردید و ما را در تقسیم‌بندی دوم قرار دادید، یک بیانیه، مقاله، نوشته، کتاب یا جزوه درباره اینکه دین باشد و آزادی نباشد از سوی ما بیان کنید.

محتشمی: نه این مسئله درباره سیاست و عملکرد است، عملکرد بازخورد سیاست است. پس کتابی در این‌باره نداریم.

بادامچیان: پس پذیرفتید در بیانیه‌ها، کتب و حتی در مواضع ما چنین چیزی وجود ندارد.

*آزادی مد نظر اصلاح طلبان، آزادی نقد است

محتشمی: بله، در عملکرد، در رقیب را از صحنه خارج کردن، در اعتقاد به نظارت استصوابی، در رد صلاحیت کردن سه هزار نفر در انتخابات های مختلف مجلس، ‌این همان حبس آزادی است. البته آزادی که ما به آن اشاره می‌کنیم در سطح گسترده و بالا منظور آزادی نقد است.

بادامچیان: بسیار خوب، ببینید، من اصولگرا هستم اما در کمیسیون احزاب به تمامی این احزاب رای مثبت دادم بنده در نوشته‌های خود به این موضوع که "آزادی محدودیت‌آور نیست" تاکید داشته‌ام، معتقدم نباید آزادی‌های دیگران را محدود کنیم، این تعریف غلطی است در کجا شما چنین مواضعی را از ما دیده‌اید؟

محتشمی: در عملکرد شما.

بادامچیان: در کجای عملکرد ما!؟

محتشمی: اینکه در انتخابات مجلس حبس کنید.

بادامچیان: چه کسی را حبس کرده ایم؟

محتشمی: همان سازمان فکری که جریان اصولگرایی آن را مدیریت می‌کند.

بادامچیان: باز که می‌گویید سازمان فکری!

محتشمی: سازمان فکری که در مجلس به عنوان نظارت استصوابی نمود پیدا می‌کند.

بادامچیان: اینکه آدم بگوید یک چیز اجباری که از آسمان آمده است؟

محتشمی: نه! این یک موضوع رئال و واقعیت است، وقتی افراد ذبح می‌شوند یا رد صلاحیت می‌شوند، همین سازمان فکری عقبه آن است.

بادامچیان: حبس برای قوه قضائیه است و طبق قانون هم حبس می‌کند، به ما ارتباطی ندارد مسئله رد صلاحیت‌ هم مربوط به شورای نگهبان است و آنهم به ما ارتباطی ندارد.

محتشمی: درباره عقبه فکری صحبت می‌کنیم افرادی که جزء جبهه اصولگرایی هستند عین آب خوردن از صراط رد می‌شوند و افرادی که جزء اصلاح‌طلبی هستند حتی مجموعه نظارت بر نمی‌تابد.

بادامچیان: من نمی‌گذارم این حرف‌های شما منتشر شود، برای خود شما آسیب دارد، من می‌خواهم همه ما در این مملکت کار کنیم.

محتشمی: خیر بنده شفاف بحث می‌کنم.

بادامیچان: بله، شفاف بحث کنیم شما انتقادتان به قوه قضائیه است که چرا حبس می‌کند یا شورای نگهبان چرا رد صلاحیت شورای نگهبان است.

محتشمی: نخیر، اشتباه نگیرید، منظورم از حبس به معنای زندانی کردن نیست، من می‌گویم این سازمان فکری است که این نگاه را در دیدگاه ذهنی خود حبس کرده است.

بادامچیان: کجا حبس کرده است؟

محتشمی: نمودش را داریم نشان می‌دهیم.

*بادامچیان : ما پاسداران آزادی در این مملکت هستیم

بادامچیان: ما چه کسانی را که به این عقیده اعتقاد دارند را حبس کرده‌ایم؟ ما اعتقاداتمان را مطرح کردیم، اصلا این صحبت‌های شما را قبول ندارم ما خود را پاسداران آزادی در مملکت می دانیم، به نظرشما بنده بادامچیان، عسگراولادی، لاجوردی، عراقی، همه این‌ها برای چه برخاستیم؟ برای چه آن شکنجه‌ها را تحمل کردیم؟

محتشمی: ما گام‌های اولیه را با عملکرد فعلی شما مطابقت دادیم.

بادامچیان: بسیار خوب شما در مورد عملکرد توضیح بدهید.

محتشمی: همین بازتاب این مسئله است، وقتی در انتخابات مجلس جمعیت زیادی رد صلاحیت می‌شوند و عمدتا...!

بادامچیان: این مربوط به شورای نگهبان است، شورای نگهبان مربوط به ما نیست. آنجا شش فقیه منصوب امام و ولی امر دارند.

محتشمی: این سازمان فکری

بادامچیان: باز می‌گویید سازمان فکری

محتشمی: بله این دیدگاه باعث این مسئله شد.

بادامچیان: ما یک مجموعه اصولگرایی هستیم، حزب نیستیم.

محتشمی: شما در منصب تصمیم‌گیری نیستید، آن سازمان فکری به میزان رد صلاحیت‌ها کمک می‌کندتا افزایش پیدا کند، تا جریان اصولگرایی کرسی‌های بیشتری در مجلس به دست آورد.

بادامچیان: حالا درباره رد صلاحیت‌ها صحبت کنم؟ آقای خوئینی‌ها اصلاح‌طلب است، دور اول همه این افراد را رد کرد.

محتشمی: من دارم درباره منظومه فکری صحبت می‌کنم.

بادامچیان: او هم منظومه فکری‌اش همین است؟ شما که درباره منظومه فکری صحبت می‌کنید، این منظومه فکری را بیان کنید، فکر چه کسی؟ حالا درباره فکر شورای نگهبان که عامل قانونی رد صلاحیت‌ها و احراز صلاحیت‌هاست. درباره آن بحث کنیم.

*محتشمی: شورای نگهبان معتقد به اصولگرایی است/ بادامچیان: شورای نگهبان با اصولگرایی ارتباطی ندارد

محتشمی: شما نمی‌توانید کتمان کنید که اعضای شورای نگهبان معتقد به اصولگرایی نیستند.

بادامچیان: من در این‌باره بحث ندارم، شورای نگهبان کارش ارتباطی با اصولگرایان ندارد.

محتشمی: نه، متعلق به آن تفکر است.

بادامچیان: در شورای نگهبان شش نفر فقیه هستند و شش نفر حقوقدان.

محتشمی: مگر فقیه نمی‌تواند متعلق به یک جریان فکری باشد؟

بادامچیان: در رد صلاحیت‌ها یا قانونی عمل می‌کنند، یا غیرقانونی. درباره قانون اساسی اصلاح‌طلبان ملتزم به آن هستند یا خیر؟

محتشمی: صد در صد، شما هستید؟

بادامچیان: بله. اجازه بدهید ابتدا بحث شورای نگهبان را حل کنیم طبق قانون اساسی کسانی که قصد دارند در مسئولیت‌های حساس کشور مانند نمایندگی مجلس قرار بگیرند، شورای نگهبان وظیفه بررسی و احراز صلاحیت و هویت آنها را دارد، زیرا در هیچ کجای دنیا افرادی را که به اسرار مملکت دسترسی و قدرت قانونی تغییر مرزها، معاهدات و تعهدات را دارند بی‌رویه انتخاب نمی کنند. شما هم این را قبول ندارید و می‌گویید باید آدم‌های منضبط بیایند. این بحث درباره نظارت است، اما بحث استصواب را باید درباره شورای نگهبان تفسیر کرد. شما هم این را قبول دارید.

وی ادامه داد: آیا آقای خاتمی که از طرف اصلاح طلبان رئیس جمهور شد بر این باور بود که برای وزارت هر فردی را انتخاب کند؟ اگر در وزارت اطلاعات که زیر نظر رئیس‌جمهور است بخواهد فردی را انتخاب کند، آیا هرکسی را بدون گزینش انتخاب می‌کند؟ نه در آمریکا هم اینطور نیست و در آنجا خود رئیس جمهور اول باید به قانون اساسی التزام داشته باشد و بعد ورود کند پس این تایید صلاحیت باید در جایی اتفاق بیافتد.

محتشمی: اما یک جا شورای نگهبان نیست، شورای نگهبان نقش نظارتی دارد.

بادامچیان: پس کجاست؟ شما تصور می‌کنید که دولت باید این نقش نظارتی را داشته باشد؟ در قانون اساسی ایران این اختیار از دولت گرفته شده است، زیرا در هر مرحله‌ای ممکن است جناح‌های مختلف رای بیاورند و قدرت اجرایی را در دست بگیرد و ممکن است اعمال نظر کنند، کما اینکه شما برای عملکرد دولت آقای خاتمی با آقای احمدی‌نژاد و رفسنجانی و از آن تفاوت قائل هستید. خوب نظارت این را به شورای نگهبان سپرده‌اند. آیا باید این مسئله دستخوش این‌ موضوعات باشد؟ خیر، قانون اساسی می‌گوید ولی فقیه عادل باید شش فقیه حقوقدان اسلام‌شناس را برای این شورا قرار دهد. شورای نگهبان را امام(ره) ایجاد کرد و ناظر آن بود. شما اگر به امام اعتراض دارید علنی به مردم بگویید.

محتشمی: ما مخلص امام هم هستیم.

بادامچیان: بسیار خوب شما امام را قبول دارید، اما انتخاب شورای نگهبان را قبول ندارید؟ اگر قبول دارید خوب این را امام تعیین کرده است . خودش هم نظارت کرده، درباره آن بحث شده و در قانون اساسی هم آمده است پس حق قانونی شورای نگهبان است عملکرد این شورا طوری است که در همین مملکت آقایان خاتمی و موسوی از همین شورا تایید صلاحیت شده است.

محتشمی: بله درست است، اینها به جای خود.

بادامچیان: نه صبر کنید من جواب این بحث‌های شما را بدهم، چون شما این صحبت‌ها را می‌کنید و نسل جوان ما تصور می‌کنند درست است، در حالی که درست نیست. زیرا در همین شورای نگهبان آقای خاتمی تایید صلاحیت شده، آقایان موسوی وکروبی، احمدی‌نژاد، معین و عارف همگی تایید صلاحیت شده‌اند. درست است، این‌ها کارهای خوبی است. اگر شورای نگهبان عملکردش جناحی و یکطرفه بود، این‌ها نباید رای می‌آوردند، زیرا ذهنیت آن‌ها و سازمان فکری‌شان با شورای نگهبان نمی‌خواند. تاکنون 9 دوره مجلس شورای اسلامی برپا شده است، در تمام این 9 دوره از هر دو گروه حضور داشتند که در دو دوره نیز مجلس کامل در دست اصلاح طلبان بوده است.

محتشمی: اما دوره هفتم و هشتم و نهم که دیگر اصولگرایان شدند.

بادامچیان: نه این عیبی ندارد، در مجلس ششم این‌ها اکثریت بودند، در مجلس هفتم هم حضور داشتند، اما مردم رای ندادند، در انتخابات حضور داشتند، اما رای نیاوردند. در مجلس هشتم که بنده بودم 40 نفر از آنان هم بودند. آقای تابش هم رئیس آن‌ها بود، مجلس نهم هم در حدود10 یا 11 نفر رای آورند این ارتباطی با شورای نگهبان ندارد.

وی ادامه داد: به عنوان مثال من و آقای خباز هر دو تایید صلاحیت شدیم ولی هیچکداممان رای نیاوردیم پس ارتباطی ندارد، بنابراین اگر کسی بگوید عملکرد شورای نگهبان یک طرفه است، اشتباه می‌کند.

محتشمی: اما الان اصلا بحث عملکرد نداریم، شما گفتید اصولگرایی یعنی حمایت از انقلاب، اسلام و گفتید اصلاح‌طلبی‌یعنی‌چه؟ اصلاح‌طلبی یعنی حمایت از شعار بنیادین انقلاب اسلامی، یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، استقلال یعنی آزادی از یوغ بیگانه. آزادی یعنی آزادی از استبداد داخلی. جمهوری اسلامی هم یعنی نظامی بر اساس اراده مردم و با رعایت ارزش‌های اسلامی برای صیانت از استقلال و آزادی و یا آزادی و آزادی، آیا شما با این مخالفید؟

بادامچیان: خوب این چه ارتباطی با اصلاح‌طلبی دارد؟

محتشمی: اصلاح‌طلبی یعنی همین.

بادامچیان: اصلاح یعنی چه؟

محتشمی: اصلاح یعنی ارتقای وضعیت موجود به وضعیت مطلوب.

بادامچیان: اینکه اصلاح نیست، این ارتقا است، بالا رفتن سطح است، اصلاحات یعنی وضعیتی که می‌خواهیم در جهت وضع مطلوب آن تغییراتی ایجاد کنیم.

محتشمی: ما که نمی‌خواهیم بر سر ارتقا و اصلاح با هم بحث کنیم، چرا دچار ملا لغتی شده‌ایم؟

بادامچیان: نه این ملالغتی نیست، واژه‌ها مطرح است. شما می‌گویید اصلاحات یعنی چه و من می‌گویم یعنی این. ببینید آقای محتشمی، شما اگر بگویید شهادت حضرت زهرا(س) یا بگویید وفات حضرت زهرا(س) این دو واژه متفاوت است، دومفهوم دارد، دوگرایش دارد پس لغت‌گرایی نکردیم، اینکه شما یک عنوان روی خود می‌گذارید، در احزاب هم به همین صورت است. وقتی شما می‌آیید عنوان می‌گذارید مثلا حزب مهندسین، تکنسین نمی‌تواند آنجا بیاید.

محتشمی: نه، اگر شما یک صنف را معرفی کردید، دیگر آن حزب نیست. چون یکی از مشخصات حزب فراگیر بودن آن است. حزب موتلفه فراگیر است. حزب جامعه مهندسین یک تشکیلات است یا یک NGO؟

بادامچیان: باید زیرمجموعه ها با عنوان منطبق و مصادیق این عنوان باشند. مگر در قانون اجازه داده شده برای قومیت‌ها احزاب تشکیل شود؟ همان‌طور که برای قومیت‌ها تشکیل احزاب نادرست است.

محتشمی: ما در اینجا داریم بحث اصلاح‌طلبی می‌کنیم.

بادامچیان: اما مشخص نیست شما این موضوع را رد می‌کنید یا تایید!؟

محتشمی: شما این را رد کردید که ما هم رد کردیم.

بادامچیان: اینکه شما می‌گویید شعار بنیادین استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، این طبیعی است، برای ماست برای همه است. آقای بازرگان که اصلاح‌طلبان وی را قبول دارند و در مراسم سالگرد اخیر هم خیلی شلوغ کردند، می‌گفت "جمهوری دموکراتیک اسلامی".

محتشمی: اما آقای بازرگان در اردوگاه اصلاح‌طلبی نبود. آقای بازرگان دیدگاه‌های خاص خود را داشت.

بادامچیان: می‌گویید نبوده؟

محتشمی: خیر

بادامچیان: بسیار خوب، اصلاح‌طلبان چه کسانی هستند؟ مجموعه احزاب و گروه‌هایی که چنین اعتقادی دارند. درباره جمهوری اسلامی ما همه آن را قبول داریم، برای آن جان داده‌ایم، انتخابات هم برگزار کرده‌ایم، کتاب هم درباره آن نوشته‌ایم پس ما در این باره حرفی با یکدیگر نداریم.

محتشمی: شائبه اینکه می‌گویند دخالت بیگانه در کشور، استقلال است را باید از بین برد و زمینه‌های استبدادخواهی، حبس رای، به حاشیه کشاندن مردم و استبداد در جامعه را هم باید از بین ببریم. "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" هم شعار اصولگرایان است و هم شعار اصلاح‌طلبان، شعار همه است.

دبیر کل حزب آزادی افزود: ممکن است شما بگویید برداشت‌های ما با هم متفاوت است، البته ما مشترکات فراوانی با یکدیگر داریم و در مشترکات برداشت مختلفی نداریم. البته مشترکات ما با اصولگرایان قانون اساسی است.

محتشمی ادامه داد: در مسئله استقلال ما وسیع‌تر از شما فکر می‌کنیم، آزادی از یوغ بیگانه یعنی یک استقلال سیاسی، اما استقلال تفکر، استقلال برنامه، استقلال اقتصادی، البته منظور من از یوغ منظومه فکری بیگانه اگر شما فکر می‌کنید که به این معتقدید، یا علی.

بادامچیان: شما چطور معتقد هستید؟

محتشمی: بله مسلم است.

*بادامچیان:مرعشی گفته من دموکرات مسلمان هستم/محتشمی: نظر مرعشی، نظر اصلاح‌طلبان نیست

بادامچیان: خوب شکر خدا که به هم نزدیک شدیم! ما یکی از مشکلاتمان غرب‌گرایی در زندگی است. این همه بحث ما درباره این است که غربزده و غرب‌گرا نباشیم، چپ زده نباشیم، چپ گرا نباشیم. آقای مرعشی جزء اصلاح طلبان هست؟

محتشمی: بله هست.

بادامچیان: خوب به ایشان می‌گوییم شما از نظر اقتصادی چه عقیده‌ای دارید، گفت من لیبرال دموکرات مسلمان هستم، اخیرا هم که می‌گوید من معتقدم در احزاب تفکرات ایدئولوژیک نباید باشد. ایرادی ندارد، آزادی است و در نهایت آزادی این حرف را می‌زند. من به وی گفتم که شما می‌گویید در خط امام هستید، گفت بله. گفتم خط امام خط لیبرال دموکراتی نیست.

محتمشی: گفت من به لیبرال اسلامی اعتقاد دارم؟

بادامچیان: گفت من دموکرات مسلمان هستم.

محتشمی: این نظر ایشان است، نظر اردوگاه اصلاح‌طلبی نیست.

بادامچیان: درست است، قبول دارم. من فقط دارم نام می‌برم. با خانم آذر منصوری چند سال پیش مصاحبه کرد و در نشریه ذکر هم چاپ شد.

محتشمی: شما درباره آقای احمدی‌نژاد و آقای مشایی هم نام ببرید.

بادامچیان: باشد، آن‌‌ها را هم می‌گویم.

*بادامچیان: عده ای خط امام را به یک بزرگراه چند بانده تبدیل کردند

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: خانم آذر منصوری مسئول آموزش حزب اعتماد ملی بود، آن زمان که این مصاحبه را گرفتیم از وی پرسیدیم چه اعتقاداتی دارید، گفت ما سوسیال دموکرات هستیم. مشخص شد که این خط امام (ره) یک بزرگراه چند بانده است، در آن هم لیبرال دموکرات کاپیتالیست جای می‌گیرد، هم سوسیال دموکرات، هم چپ اما خط امام خط ارزش‌های الهی است که از اسلام ناب محمدی (ص) برمی‌خیزد و بالاترین فردی که ما معتقدیم دیدگاهش در قرن معاصر با آن آزادی‌ها و ارزش‌ها و انسانیت و به دور از تحجر، دور از جمود، دور از تفکرات روشنفکرمآبانه، دور از این‌ها، این امام خمینی(ره) است.

بادامچیان افزود: ما تمام تفکرات امام را قبول داریم ایشان به لحاظ ایدئولوژیک پیوند دهنده آزادی و دین است و به لحاظ ساخت سیاسی پیوند دهنده اسلامیت و جمهوریت.

محتشمی: بله، امام به لحاظ سیاسی پیوند دهنده جمهوریت و اسلامیتا ست ، یعنی دین را به عرصه آوردند.

بادامچیان: این تعریف شما ناقص است و امام هم آن را قبول ندارد. چون جمهوریت را یک چیز بگیرید، و اسلامیت را یک چیز، بعد بگوییم امام جمهوریت را به اسلامیت وصل کرد، در حالی که این نیست. من یک چنین برداشتی ندارم.

محتشمی: اگر شما منظورتان ماهیت اسلام است، بله ماهیت اسلام ریشه در مردم دارد.

بادامچیان: من حرف شما را تکمیل کنم، بگویید امام آمد در این کشور نظام جمهوری اسلامی را بنیان گذاشت، اما در خود اسلام مردمیت هست، جمهور یعنی تمام مردم، یعنی ناس، اگر لغت قرآنی آن را بخواهید، یعنی ناس، بنابراین قرآن، اسلام یعنی ناس.

محتشمی: راشد الغنوشی، رهبر نهضت تونس در مصاحبه‌ای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ما می‌گوید، ما جوانانی در تونس بودیم، که تلاش می‌کردیم با حاکمان وقت مبارزه سیاسی کنیم، بررسی کردیم و دیدیم که دین فاقد قدرت ایجاد خیزش و جنبش سیاسی و اجتماعی در جامعه است. آمدیم احکام عبادی را از اسلام و احکام مبارزاتی را از مارکسیسم گرفتیم (همان اتفاقی که پیش از انقلاب در سازمان منافقین رخ داد) بعد ایشان می‌گوید همان زمان یکدفعه یک انقلابی در آن سوی خاورمیانه به نام انقلاب اسلامی رخ داد. دیدیم یک شخصی به نام (حضرت امام) خمینی پیدا شده است که احکام عبادی اسلام را با جنبش اجتماعی پیوند زده است، یعنی یک خیزش اجتماعی را با اندیشه و منظومه اسلامی پیوند زده است و ما بلافاصله جوانانمان را به این سمت سوق دادیم که از این ایده جدید تأسی بگیرند و پیروی کنند این اتفاق در نهضت تونس توسط راشدالغنوشی همان‌طور که خودش مدعی است، رخ داد.

بادامچیان: این چیزی که شما می گویید، در ذات و باطنش اسلام است و آن جمهوری است.

محتشمی: درست است، امام جمهوریتی را که در اسلام بود در صحنه مبارزات و در صحنه اداره نظام و در صحنه سیاست تحقق بخشید.

بادامچیان: واقعی‌اش کرد.





محتشمی: درباره این موضوع با یکدیگر موافق هستیم، اگر از این بعد که امام این کار را کرد، شما می‌گویید ما تبعیت داریم.

بادامچیان: بله درست است، ما تعبیت کامل از دیدگاه‌های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری داریم البته نه به عنوان یک کار سیاسی، بلکه به عنوان یک کار دینی. یعنی وقتی امام در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کرد، چه کسانی متن صحبتهای امام را چاپ و توزیع کردند و به خاطر آن کتک خوردند، چون ما تابع امام بودیم بله میان تیپ متدین‌ها و مسلمانان عده‌ای بودند که معتقد بودند امام شخصیت برجسته‌ای است، ولی نباید هر آنچه که امام می‌گوید گوش کنیم.

محتشمی: حجتیه!؟

بادامچیان: نه غیر از آن‌ها هم بودند، من نمی‌خواهم تنها آنان را بگویم.

محتشمی: حجتیه متعلق به اردوگاه شما هم می‌شود؟

*بادامچیان: حجتیه ارتباطی با جبهه اصولگرایی ندارد

بادامچیان: نه، نکته ای که اثبات می‌کند آنها از ما نیستند این است که انجمن حجتیه دخالت در سیاست را جایز نمی‌دانند، پس با ما ارتباطی ندارند.

محتشمی: چون مجموعه اصولگرایی از اینجا آغاز می‌شود که یک سرش از موتلفه گرفته شده و یک سر دیگرش آقای احمدی‌نژاد و تساهل و تسامح و مهدویت است.

بادامچیان: آقای احمدی‌نژادی‌ که شما می‌گویید،‌ یک بحث جدا است، اول این را حل کنیم. پس ما اگر آزادی را قبول داریم، اگر استقلال را قبول داریم، اگر به خاطر آن شکنجه‌های دوران شاه را تحمل کردیم، اگر جمهوری اسلامی را قبول داریم، به تبعیت از امام خمینی و به تعبیت از ولی فقیه زمان که در حال حاضر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای است، به عنوان یک وظیفه دینی و تکلیف شرعی، هر جایی که عمل ما و حرفمان مغایر با این دو بود، تصحیح می‌کنیم.

وی ادامه داد: هر کسی هم به ما بگوید از او تشکر می‌کنیم، زیرا این‌ها را محور آزادی به معنای کامل می‌دانیم، نه آزادی که آقای بازرگان، دوستان لیبرالش و دوستان چپ ما مطرح می‌کردند.

محتشمی: آن آزادی که ما می‌گوییم بیشتر در حوزه آزادی نقد است.

بادامچیان: عرض می‌کنم، بنابراین ما به آن آزادی اعتقاد داریم، زیرا معتقدیم عمل و بیان ما باید حجت شرعی داشته باشد، حجت شرعی را یا از مبنای دین و فقه می‌گیریم، یا از مبنای ولایت فقیه. "اطیعوالله و اطیعوالرسول". اگر هم رسول نبود "اولی‌الامر منکم"حتی این ولی فقیه را هم خبرگان انتخاب می‌کنند و خبرگانی که مردم انتخابشان می‌کنند پس این می‌شود آزادی.

محتشمی: اما یک عده ذیل این مجموعه تلاش می‌کنند که رگ و پی استبداد و ریشه‌هایی از استبداد را با حبس دیگران (حبس منظورم قوه قضائیه نیست)، یعنی به حاشیه کشاندن، حذف کردن و تضعیف کردن، جلو ببرند.

بادامچیان: در طول این 35 سال کسانی که منطبق با افکار امام و مردم نبودند، حذف شدند به عنوان مثلا سازمان منافقین یکی از آنها است، در آغاز نهضت در زندان به ما پیغام دادند، "خمینی کیست؟ ما در آستین خود صد تا خمینی داریم" ما با این‌ها بودیم. من خودم شریک همه جانبه این‌ها بودم. موسی خیابانی در سال 57 توسط لاهوتی برای آقایان پیغام فرستاد با عنوان پیام مجاهد به روحانیت که "‌راه ما از راه شما جداست و ما معتقدیم خلق‌ها راه ما را می‌روند" اما سال 57 این‌ها آمدند و حضور داشتند و امام میدان داد، نکته‌ای که خود امام هم به آن اشاره دارد اگر بحث مربوط به احزاب را مطالعه کنید، می‌بینید که این‌ها ظرف دو ماه بیش از 200 حزب و گروه راه‌اندازی کردند حزب توده که متعلق به شوروی‌ها بود، جاسوسی می‌کرد و آن خیانت‌ها را مرتکب شده بود 60 نشریه منتشر می‌کرد که در حال حاضر بخشی از این نشریات را نگهداری کردم.

محتشمی: چه نتیجه‌ای می‌خواهید بگیرید؟

بادامچیان: می‌خواهم این را بگویم که نظام اسلامی به این‌ها میدان داد و همه‌شان آمدند، اما چه اقدامی انجام دادند؟ همین نهضت آزادی که در گذشته نقش های بسیار زیادی را در بحث توطئه ها داشت برای دریافت مجوز به کمیسیون 10 احزاب رفت.

محتشمی: بنده درباره نظارت استصوابی صحبت کردم و شما من را تهدید کردید که مراقب باش!

بادامچیان: من چه زمانی چنین سخنی گفتم؟

محتشمی: در صحبت‌هایتان

بادامچیان: من گفتم طوری صحبت‌کنید که مردم بفهمند، من کی تهدید کردم؟

محتشمی: خیر به نوعی گفتید که این اظهارات کار دستتان می‌دهد.

فارس: خیر، آقای بادامچیان گفتند اگر این اظهارات منتشر شود، کار دستتان می‌دهد.

بادامچیان: گفتم مردم، من نگفتم "کار دست شما می‌دهد".

محتشمی: "آزادی نقد، آری نفی آزادی هرگز"، این در دل شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی است.

بادامچیان: این شعار ماست

محتشمی: شعار ماست.

بادامچیان: اگر شعار شما باشد مال ما هم هست

محتشمی: بسیار خوب در این زمینه مشترک هستیم

بادامچیان: شعار ما با دولت‌ها و در کل استراتژی موتلفه "حمایت حکیمانه، ‌نقد مشفقانه و انتقاد خوب" است، در این‌ها که بحثی نیست، درخواست من این است که به نوشته‌هایم پیرامون مبانی روش تحلیل سیاسی، مسئله تحذب نگاه بیاندازید، بویژه کتابی که درباره اندیشه سیاسی امام (ره) نوشته‌ام.

محتشمی: اما اکنون این دو گفتمان 26 سال است که جریان دارد.

بادامچیان: نخیر، از پیش از پیروزی انقلاب هم بود.

محتشمی: آزادی و دین را که اشاره کردید، دین از نظر ما موجب اخلاقی کردن آزادی است و آزادی موجب خرافه‌زدایی از قامت دین است اجازه دهید آزادی نقد در جامعه به صورت مطلوب ایجاد شود.

بادامچیان: چه کسی اجازه دهد؟

*محتشمی: دستگاه های مرتبط با اصولگرایی کسی را برای آزادی نقد نکنند

محتشمی: مجموعه شما، به دستگاه‌هایی که مرتبط با شما و موثر هستند بفرمایید کسی را به خاطر آزادی نقد نکنند.

بادامچیان: اخیرا در دانشگاه فردوسی مشهد بودم فردی از آزادی سخن گفت که آزادی نیست گفتم در این جلسه با آزادی کامل نشسته اید و هر چه دوست دارید، می‌گویید، این آزادی نیست؟ چاره‌ای نداشت و گفت چرا این آزادی است.

محتشمی: ما اسم این آزادی را گذاشته‌ایم آزادی نجوا، آزادی ساختاری در جامعه.

بادامچیان: از 40 روزنامه 29مورد متعلق به اصلاح‌طلبان است

محتشمی: الان وضع بهتر شده است.

بادامچیان: خیر، قبل از این هم همین‌طور بود، مگر روزنامه شرق قبلا منتشر نمی‌شد؟

محتشمی: اواخر ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد هم خوب بود.

بادامچیان: اواخر نه، اوائل هم به همین صورت بود بله صحیح است، در برخی روزنامه‌ها تخلف می‌شود مانند روزنامه اعتماد من در نشریه‌ای مطلبی نوشتم و عکسی زدم آقای ابراهیم یزدی از آن شکایت کرد رفتیم در هیئت منصفه‌ای که آقای مهاجرانی تعیین کرده بود، در حالی که بنده معتقدم مشکلی نبود، آن‌ها گفتند شما مرتکب خلاف شده‌ای یک مورد را تبرئه کردند و در مورد آقای یزدی من را 300 هزار تومان جریمه کردندکه آقای عسگراولادی گفت ما از هزینه حزب نمی‌دهیم، من گفتم نشریه مال شماست، چرا من باید بدهم، اما ایشان گفتند باید شخصا قرض بگیری و بپردازی و من هم همین کار را کردم.

*محتشمی: باید بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان منشوری نوشته شود/بادامچیان: در خانه احزاب دوره دوم آنرا نوشتیم

محتشمی: آقای دکتر موافق هستید که منشوری بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان درباره رقابت‌های سیاسی نوشته شود؟

بادامچیان: ما این را در خانه احزاب دوم نوشتیم.

محتشمی: بپذیریم که با هم از چیزهایی پرهیز کنیم و یک چیزهایی را تعهد داشته باشیم که به آن عمل کنیم.

بادامچیان: من از اصلاح‌طلبان فقط یک چیز می‌خواهم و آن این است که اعتقادات ما را با تفسیر خودشان مطرح نکنند.

محتشمی: چه اعتقاداتی؟

بادامچیان: هر چیزی، اعتقادات ما را از خودمان بپرسند اینکه به چیزی که می‌گویند عمل کنند آقای خاتمی بر سر کار می‌آید و شعار آزادی مخالف من می‌دهد چندهزار مدیر این مملکت را به جرم "عقیده" که تو چرا پیام دوم خرداد را نفهمیدی کنار گذاشت و به همه آنان توهین کرد و گفت شما نفهم هستید.

محتشمی: آقای احمدی‌نژاد همین کار را نکرد؟

بادامچیان: شما اول مشکل اصلاح‌طلبان را حل کنید من در نشریه شما این مسئله را نوشتم که نام 800 نفر از مدیران و جایگزین‌های آنان نیز مطرح شده بود مرحوم عسگراولادی به من گفت اگر از این حد بگذرد دیگر تبیین نیست،‌ بلکه تضعیف دولت است اما چند هزار مدیر را کنار گذاشتند.

وی ادامه داد: من به شما می‌گویم چیزی که می‌گویید عمل کنید ما از خدا می‌خواهیم در این مملکت بیایند و شعار آزادی را فراتر از همه ما سر دهند.

محتشمی: شما دل پری داشتید.

*آیا لایحه احزاب، مشکل احزاب را حل می‌کند یا خیر؟

فارس: لطفا وارد بحث لایحه احزاب بشویم. با توجه به پیش‌نویسی که ارائه شده و بر روی پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور قرار گرفته، یک آسیب‌شناسی داشته باشیم و اینکه آیا این لایحه تصویب شده مشکل احزاب را حل می‌کند یا خیر؟

بادامچیان: قانون احزاب شهریور سال 60 مصوب شد و هنوز همه دوستان به آن اعتماد دارند زیرا لایحه‌ای است که توانسته حقوق احزاب را حفظ کند. حتی آقای عبدی هم که اخیرا با یکدیگر برای جلسه‌ای به وزارت کشور رفته بودیم، گفت این لایحه می‌تواند حقوق احزاب را حفظ کند. اما اینکه بعد از گذشت زمانی نزدیک به 30 سال، باید بر اساس تجربیات مورد بازنگری قرار بگیرد.

نائب رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی افزود: در سال 73، در کمیسیون احزاب طرح بازنگری را نوشتم که یک لایحه مفصل شامل همه اشکالات و نکات بود. بعد در دوره هشتم مجلس که بنده از سوی مجلس نماینده در کمیسیون احزاب بودم، با وزارت کشور و کمیسیون احزاب برنامه‌ریزی کردیم که این طرح کامل شود.

بادمچیان ادامه داد: بر این اساس طرحی ارائه شد که برای آن از فارغ‌التحصیلان دانشگاه استفاده کردیم این طرح برای بسیاری از احزاب ارسال و از آنها خواسته شد که نظراتشان را اعلام کنند. درنهایت طرح را به صورت پیش‌نویس به مجلس ارائه کردیم در درون مجلس هم بعضی افراد سه طرح در کنار هم داشتند و نهایتا به طرح سه قلو مشهور شد.

وی با بیان اینکه یکی از این طرح‌ها مربوط به احزاب بود و دیگری برای انتخابات و .... گفت: در آنجا بود که لایحه احزاب در کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس مورد بررسی قرار گرفت.

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی گفت: بنابراین در آنجا ما با این نوع بحث‌ها مخالفت کردیم و جالب بود که برخی از همین دوستان مجلس از جمله آقای دهقان که به عنوان عضو هیئت رئیسه به جلسه می‌آمد، خیلی بحث کرد و می گفت: "چرا شما که همه عمرت را در احزاب بودی مخالفت می‌کنی؟" گفتم برای اینکه احزاب و تشکل‌ها می‌خواهند دیدگاه مردم را بیان کنند هر چه قدر که ما میدان را باز بگذاریم که این‌ها قانون‌مند و ضابطه‌مند شوند و اگر در این میان کسی خلاف کرد قانون با او برخورد کند، نه وزارت کشور یا دیگران، این خیلی مفیدتر است.

*دیکتاتوری حزبی خطرناک‌تر از دیکتاتوری شخصیت‌ها است

عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری اظهار داشت: در جای دیگری بر سر حزب بحث شد و گفتم دیکتاتوری حزبی خطرناک‌تر از دیکتاتوری شخصیت‌ها است، شما اگر دقت کنید می‌بینید که دیکتاتوری حزبی برای حزب کمونیست است. حزب کمونیست حزب آزادی نیست، بلکه حزبی برای پلورتاری‌ها است از لنین و استالین و سایرین گرفته تا ویتنام و کره و... درباره همه این‌ها می‌گویند دیکتاتوری پلورتاری و سلطه‌گری یک حزب خیلی خطرناک‌تر از سلطه‌گری یک دیکتاتوری شخصی است. این‌ها برای ما خیلی عجیب بود. اکنون آقای محتشمی می‌گفت اصولگرایان با آزادی مخالف هستند، در حالی که ما با این نوع قدرت مخالفیم.

بادامچیان ادامه داد: وزارت کشور دوباره در حال بررسی این مسئله است و بازتابش این است که قصد دارند دیدگاه‌های یک طیف دیگر را هم وارد کنند این عیبی ندارد و چیز خوبی است. ما باید در مجموع این قانون را به صورت کامل انجام دهیم و باید در حقوق احزاب، حقوق نظام، حقوق مردم و حقوق منفردین درکنار همدیگر در نظر گرفته شوند.

وی با بیان اینکه عده ای تصور می‌کنند وقتی نظامی حزبی باشد فرد نمی‌تواند نماینده مجلس و یا نامزد ریاست جمهوری شود و باید از طریق حزب اقدام کند و هر حزبی پیروز شد رهبر آن حزب به قدرت می‌رسدگفت: این حق افراد مستقل و منفرد را ضایع می‌کند،

*همه دیدگاه‌ها، سلایق و احزاب در امر تدوین قانون احزاب فعال و جدی عمل کنند

نائب رئیس حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: باید در تدوین این قانون به گونه‌ای عمل شود که انشاءالله حقوق همه از جمله "حق الله"، "علی العباد" و "حق العباد علی الله" رعایت شود. بنده اطلاعات و تجربیاتم را در اختیار قرار خواهم داد و دوستان نیز همگی تلاش می‌کنند، لایحه را تنظیم کنند. درخواستم به عنوان کسی که عضو کمیسیون احزاب بوده و با احزاب کار کرده این است که هر جا احساس می‌کنند حقوق آن‌ها از زاویه دید طراحان این طرح مغفول مانده است، این را حتما ارائه بدهند.

*پیشنهاد نامگذاری هفتم شهریور ماه به "روز احزاب"

در ادامه این گفت‌وگو مجید محتشمی، دبیر کل حزب آزادی با بیان اینکه دموکراسی پنج رکن دارد که در مباحث پیرامون دموکراسی به نوعی مغفول واقع شده است گفت: البته این چیزی که ما در جمهوری اسلامی بومی کردیم به نام نظام مردم‌سالار دینی یعنی اعتقاد به این واژه داریم. در ارکان دموکراسی رکن اول قانون اساسی است. خوشبختانه ما یکی از زیباترین قوانین اساسی دنیا را داریم. بنده امروز مقایسه کردم که چقدر جالب است اولین نویسندگان قانون اساسی نگاه جامع و جالبی به خصوص درباره حقوق ملت در فصل سوم 24 اصل داشتند و یکی از آن‌ها مربوط به بحث احزاب است.

محتشمی ادامه داد: من نمی‌خواهم درباره قانون اساسی صحبت کنم، بلکه می‌خواهم درباره احزاب صحبت کنم رکن دوم دموکراسی، مجلس و تاسیس پارلمان است البته ریشه تفکر دموکراسی در کمونیسم و سکولاریسم است. می‌گویند اداره جامعه بر اساس قراردادهای اجتماعی که ژان ژاک روسو آن را مطرح می‌کند، بنای فکری است که پس از رنسانس در غرب بنیان گذاشته شد که در آن اداره جامعه بر اساس اراده مردم، رای مردم و خرد جمعیع صورت می‌پذیرد.

وی افزود: مجلس شورای اسلامی بر اساس ارزش‌های اسلامی اقدام به قانونگذاری در کشور می‌کند. رکن سوم دموکراسی نیز احزاب است، تقریبا به رکن سوم دموکراسی در نظام ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است، هرچند که یکی از بهترین قوانین مربوط به تشکیل احزاب را در هفتم شهریور 1360 در اوج چالش‌های سیاسی که با منافقین در آن مقطع وجود داشت داریم. برای مثال قبل از هفت شهریور ما حادثه هفتم تیر را داشتیم و بلافاصله بعد از هفت شهریور و تصویب بحث احزاب در مجلس حادثه هشت شهریور اتفاق می‌افتد، در واقع در اوج این چالش‌ها قانون در هفت شهریور مصوب می‌شود.

دبیر کل حزب آزادی با بیان اینکه به وزارت کشور دولت آقای روحانی پیشنهاد می‌دهم که هفتم شهریور هر سال را به عنوان روز احزاب نامگذاری کنند، گفت: رکن چهارم دموکراسی، مطبوعات است در ارتباط با مطبوعات باید گفت به دلیل اینکه از ابتدای انقلاب مطبوعات به اشکال و تیراژهای مختلف در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی و هنری کشور حضور داشته، قانون مطبوعات خوبی در مجلس به تصویب رسید.

محتشمی رکن پنجم دموکراسی را سازمان‌های مردم نهاد یا NGO ها دانست و گفت: احزاب زیرساخت نهادها و بنگاه‌های سیاسی را فراهم می‌کنند، اگر بنگاه حرف بی‌ربطی نبوده باشد. NGO ها نیز زیرساخت نهادهای اجتماعی را در کشور ایجاد می‌کنند و در واقع احزاب و NGO ها زیرساخت‌های سیاسی و اجتماعی کشور را به وجود می‌آورند.

وی با بیان اینکه قانون احزاب باید اسمش مانند قانون مطبوعات تک عنوانی باشد گفت: در واقع همان قانونی که تحت عنوان قانون احزاب در شهریور 1360 تصویب شد، کفایت می‌کند و یک قانون تقریبا جامعی است ولی تنها اصلاحاتی نیاز دارد که بنده در اینجا ارائه می‌دهم.

*دولت با لایحه جدید قانون احزاب، دستش را از روی دوش احزاب بردارد

سخنگوی جبهه اصلاح طلبان افزود: اگر چیز جدیدی نوشته شود بعدها تلنباری از مشکلات را ایجاد خواهد کرد. یک روز وزیر صنایع دست بر دوش یک سرمایه‌گذار گذاشته بود و از وی پرسید "من برای شما چه کار کنم؟" او گفت: "شما دستتان را از روی دوش ما بردارید". ما از دولت می‌خواهیم که با طرح لایحه جدید قانون احزاب دستش را از روی دوش احزاب بردارد، همان قانون احزاب با یک سری اصلاحات کفایت می‌کند.

محتشمی ادامه داد: علت این تاکید آن است که قانون جدید می‌گوید باید قانون قبلی کنار گذاشته شود و یک چیز جدید نوشته شود بگذاریم قداست آن قانونی که در هفت شهریور سال 60 توسط بزرگان و اولین شهدای بزرگ انقلاب و در اوج چالش‌های کشور و اوج فعالیت‌های منافقان طراحی شد، حفظ بشود.

وی تصریح کرد: بنده پس از 35 سال در ساختار جمهوری اسلامی معتقد به "دیریگولیشن " هستم، دیریگولیشن یک واژه فرانسوی است به معنای مقررات زدایی. به این معنا که ما مقرراتی را که از ابتدای انقلاب حتی قبل از انقلاب روی هم انباشته و تبدیل شده به انباشتی از مقررات که بعضا باری بر دوش ملت شده را بررسی کنیم ما باید مقررات زیادی را برداریم یعنی هر چیزی که ممکن است، حتی باید قانون مربوط به سال 60 را هم کمی از مقررات مازادش را کاهش دهیم نه اینکه چیزی جدیدی مطول در 20 صفحه بنویسیم، چیزی که در چند صفحه نوشته شده بود و ایشان (بادامچیان)هم در کمیسیون ماده 10 سال‌ها حضور داشتند و اذعان کردند که همان قانون قانون تقریبا کاملی است و قابل استفاده است، منتها باید تغییرات جزئی را به آن داد.

دبیر کل حزب آزادی اعمال مقررات زدایی بر همه قوانین از جمله قانون احزاب را مثبت دانست و گفت: این موضوع می‌تواند مارا به جای آن که با انباشت جدیدی از مقررات روبرو کند و تحت عنوان لایحه احزاب، آن را کاهش دهیم. و همان قانون را ملاک قرار دهیم و به نظرم بهتر است دولت همان قانون احزاب سال 60 را اعمال کند.

فارس: درباره نقاط قوت و ضعف لایحه احزاب توضیح دهید. کجاهای آن ضعف دارد و کجا قوت دارد؟

*بازنویس قانون جدید احزاب نوعی سم محسوب می شود

محتشمی: در مجموع قانون سال 60 احزاب مملو از نقاط قوت است، اگر یک سیاهی هم در قانون احزاب هست، ما باید این سیاهی را خارج کنیم، به اعتقاد بنده در شرایط موجود کل قانون را کنار گذاشتن و قانون جدید نوشتن مضر و به نوعی سم است و پیچش‌ها و حدود و صغوری که در لایحه احزاب دیده شده به اعتقاد من کار را برای نظارت بیشتر کمیسیون ماده 10 احزاب دشوارتر می‌کند.

وی گفت: پیشنهاد مشخص من این است که در همان قانون سال 60 ، "کمیسیون ماده 10 احزاب" به "هیئت نظارت بر احزاب" تغییر نام پیدا کند و نام کمیسیون از این قانون خارج شود و تحت عنوان هیئت نظارت بر احزاب لحاظ شود.

دبیر کل حزب آزادی ادامه داد: به تبعیت از قانون مطبوعات، که یک نفر از مدیران مسئول روزنامه‌ها و نشریات حضور دارند. پیشنهاد من این است که دو نفر نماینده از بین احزاب در هیئت نظارت بر احزاب که همان کمیسیون ماده 10 است، حضور داشته باشد، پیشنهاد بعدی این است که فرایند انحلال احزاب سختگیرانه‌تر شود و برای برگزاری تجمعات آن چیزی که در قانون سال 60 پیش‌بینی شده است که کمیسیون ماده 10 مجوز برگزاری تجمعات را بدهد، به نوعی این‌ها صرفا برده شود به استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و آنان هم موظف شوند بلافاصله اقدام کنند. زیرا معضلی پیش می‌آید و یک حزبی می‌خواهد در شهرستانی و یا استانی در مرکز کشور تجمع داشته باشد.

*اختصاص ردیف بودجه‌ای و خط اعتباری توسط دولت برای احزاب سم است

فارس: در تهران تجمع داشته باشد یا در شهرستان؟

محتشمی: فرقی نمی‌کند، به طور کلی می‌گویم، یا در شهرستان یا در استان یا در مرکز کشور. این‌ها بتوانند به راحتی و با سرعت هر چه تمام‌تر مجوز را در اختیار آن حزب قانونی قرار دهند. تسهیلاتی برای برگزاری تجمعات در همان قانون 60 داده شود که خیلی کوتاه باشد. برای کمک‌های دولتی که قبلا در این‌باره مفصل صحبت کردیم، به اعتقاد من اختصاص ردیف بودجه‌ای و خط اعتباری توسط دولت برای احزاب سم است. می توان این پیشنهاد را داد که به عنوان مثال تسهیلات بانکی در قالب وام با سود 4 درصد در اختیار احزاب قرار گیرد.

فارس: بالاخره این هم حمایت مالی است؟

محتشمی: حمایت مالی نیست، یک کمک است که اختصاص داده می‌شود، مثلا هر حزبی به لحاظ استانی بودن یا ملی و سراسری بودن بین 500 میلیون تا یک میلیارد داده شود و ساختمانی که در این قالب برای احزاب خریداری می‌شود، به نام حزب باشد، نه به نام شخص و در صورتی که روزی حزب منحل شد، این ساختمان در اختیار بیت‌المال قرار گیرد. در اساسنامه احزاب آورده شده که در اختیار شخص نیست.

بادامچیان: چه دلیلی دارد که این انجام شود؟

محتشمی: جزء اموال عمومی تلقی می‌شود.

بادامچیان: اگر دولت ساختمان بدهد که مبنایش این است که متعلق به خودش باشد.

محتشمی: ساختمان ندهد، وام دهد.

بادامچیان: وام را که خودش می‌تواند از بانک بگیرد و بانک پیشنهاد دهد که سود دهد. زمینه برای سوءاستفاده خیلی باز می‌شود.

محتشمی: استفاده از رسانه ملی به صورت یکسان پیشنهاد دیگر ماست. ایجاد یک شبکه رسانه‌ای توسط صدا و سیما که این‌ها در قالب برنامه‌های متعدد احزاب و گروه‌ها بتوانند با آزادی نقد به تبیین سیاست‌ها و عملکرد دولت و کارگزاران نظام بپردازند. این شبکه می‌تواند در اینجا حتی پیش‌بینی شود. نکته دیگری که می‌توان در این قانون لحاظ کرد، دریافت پروانه نشریه برای احزاب بدون طی کردن فرایند اخذ پروانه است. بر اساس قانون مطبوعات افرادی که مراجعه می‌کنند یک فرایندی برای دریافت پروانه دارند و بعد نظارت دارند بر عملکرد صاحب پروانه و مدیر مسئول. این فرایند برای احزاب حذف شود. در این قانون اینگونه لحاظ شود که هر حزبی می‌تواند یک نشریه برای خود به صورت ماهنامه، فصلنامه، هفته‌نامه، روزنامه داشته باشد.

بادامچیان: اکنون احزاب نشریه داخلی دارند.

محتشمی: خیر به صورت رسمی داشته باشند.

بادامچیان: این نیاز به مجوز وزارت ارشاد دارد.

محتشمی: این نیاز به مجوز وزارت ارشاد دارد در اینجا می‌توان پیش‌بینی کرد که احزاب از طی کردن فرایند...

بادامچیان: سرعت کار به آن بدهند؟

محتشمی: خیر اصلا نیازی نیست

بادامچیان: خارج از نوبت؟

محتشمی: خارج از نوبت هم خیر

فارس: یعنی به ارشاد ارتباطی نداشته باشد؟

محتشمی: خیر قانون مطبوعات هست

بادامچیان: یعنی حق انتشار نشریه برای هر حزب؟

محتشمی: هر حزب آزادی می تواند با درخواست به وزارت ارشاد برای پروانه نشریه به نامه فلان. اگر نامه را تایید کرد پروانه را صادر کند. بعد بقیه موارد قانونی، قانون مطبوعات برای رعایت اصول و مبانی که در آن پیش‌بینی کرده است، سر جای خود باقی بماند. یعنی نظارت وزارت ارشاد و هیئت نظارت بر مطبوعات سر جای خود باقی خواهد ماند، بعد از صدور پروانه. این هم یک پیشنهاد است.

وی ادامه داد: دریافت مجوز برای راه اندازی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی پیشنهاد دیگر است. برای مثال موتلفه می‌خواهد یک پایگاه اطلاع‌رسانی به نام "موتلفه دات کام" داشته باشد، نیازی به مجوز نداشته باشد، درخواست خود را به اطلاع وزارت ارشاد برساند و پایگاه اطلاع‌رسانی در فضای مجازی ایجاد کند. همچنان که نشریه را دارند.

*قوه قضائیه باید لایحه هیئت منصفه جرائم سیاسی و مطبوعاتی را تنظیم کند

محتشمی: ما تقریبا به هیچ‌وجه با لایحه جدید برای تعیین تکلیف و دستی که به دوش احزاب گذاشته موافق نیستیم و معتقدیم که همان قانون احزاب کفایت می‌کند با اصلاحاتی که در درون همان قانون است.

دبیر کل حزب آزادی اظهار داشت: چیزی را که می‌توان در قانون احزاب سال 60 لحاظ کرد، تشکیل ائتلاف‌ها و جبهه‌هاست، می توان با اضافه کردن یک بند یا یک ماده مبنی بر تشکیل ائتلاف‌ها یا جبهه‌ها با حداقل سه حزب رسمی، این موضوع هم در آنجا به رسمیت شناخته شود.

وی با بیان اینکه ائتلاف‌های موسمی افراد در ایام انتخابات مشکلاتی را هم برای اصولگرایان و هم برای ما اصلاح‌طلبان ایجاد کرده است گفت: افرادی تک نفره یا سه چهار نفره دور هم جمع می‌شوند و در انتخابات فعالیت می کنند، باید در قانون مانع این شویم که جبهه‌ها و ائتلاف‌های قارچ‌گونه ایجاد شود، پیشنهاد ما این است که در اصل 168 قانون اساسی رسیدگی به جرائم سیاسی مطبوعاتی با حضور هیئت منصفه در محاکم دادگستری به صورت علنی برگزارشود.

محتشمی تاکید کرد: بنده به عنوان سخنگوی جبهه اصلاح‌طلبان از رئیس قوه قضاییه درخواست دارم تا ترتیبی را اتخاذ کندکه به سرعت لایحه تعیین هیئت منصفه جرائم سیاسی تهیه شود، به هر حال این موضوع یک نکته مغفول و جا افتاده از قانون اساسی است. به عنوان مثال انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بر اساس اصل 109 قانون اساسی موضوعی بود که مغفول واقع شد و در سال 79 که برگزار شد.

محتشمی: خیلی‌ها می‌گفتند که این در دوره اصلاحات موی دماغ اصلاح‌طلبان خواهد شد ولی عملا دیدیم که حکومت‌های محلی یا تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا کمک زایدالوصفی را به دولت کردند و در واقع ساخت مدیریت‌های محلی از پایین به بالا تحقق پیدا کرد. پیشنهاد مشخص ما به قوه قضاییه این است که در جهت تحقق اصل 168 قانون اساسی هیئت منصفه جرائم سیاسی و مطبوعاتی را هر چه سریع‌تر لایحه‌اش را تنظیم کنند و آن را در اختیار مجلس قرار دهند و انشاءالله مجلس هم با فوریت این کار را انجام دهد.

بادامچیان: با تشکر از شما به خاطر برگزاری این نشست، از آقای محتشمی هم تشکر می‌کنیم به خاطر بحثی که با هم داشتیم.

* باید نکاتی از قانون فعلی احزاب اصلاح شود

بادامچیان: نسبت به مسئله قانون احزاب نکات مثبت بسیار فراوانی وجود دارد که یکی از آن نکات اصلی حضور سه قوه در آن است، در دولت گذشته اصرار می‌شد در کمیسیون ماده 10 احزاب یک نفر به نمایندگی از وزارت اطلاعات در آنجا حضور داشته باشد که من مخالف بودم و می‌گفتم که سهم قوه مجریه را زیاد نکنید زیرا همه قدرت در دست آنهاست و همه نوع کارشکنی می‌تواند انجام دهد.

وی ادامه داد: مشخص است که اگر وزارت کشور دست این گروه باشد، کارشکنی می‌کنند. یا برای مثال زمانی که قصد پرداخت یارانه احزاب را دارد به آن طرفی بیشتر می‌دهد که مورد میل آن‌ها است و به سایرین کمتر می‌دهد که این امر روشنی است. برای مثال در آن چند سال به موتلفه تنها 18 میلیون بودجه داده شد و به یک گروهی نزدیک 38 میلیون دادند و دعوا بالا گرفت و مشخص است مسئله مشکل دارد.

نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری افزود: درباره اصل دوم مبنی بر تضمین ثبات احزاب، ‌یعنی کمیسیون ماده 10 احزاب حق قانونی‌اش این است که به متقاضی مجوز پروانه فعالیت ندهد، اما اگر این مجوز را داد، خودش نمی‌تواند آن را منحل کند. باید به قوه قضاییه برود، و در آنجا قوه قضاییه و دادگاه رای بدهد که این یک حسن است، اینجا طبق حکم قضایی می‌شود منحل شود.

بادامچیان با اشاره به نقطه قوت سوم گفت: قانون همه تشکل‌ها را دیده است. یعنی در قانون احزاب فعلی تشکل سیاسی، تشکل انجمن‌های اقلیت‌ها، انجمن‌های اسلامی ادارات که در نظام اداری باید دیده شود، انجمن‌های صنفی این‌ها همه را دارد. در حالی که در قانون احزاب فعلی دوستان فقط دارند به حزب سیاسی می‌رسند و این نقص است. وزارت کشور می‌گوید ما کاملش می‌کنیم. خوب ما نگاه کامل می‌خواهیم، یعنی حتی سازمان‌های مردم‌نهاد هم در این‌جا باید در نظر گرفته شوند. نقاط ضعفی که دارد این است که تعاریفش کامل نیست، اصلا فرق انجمن و سازمان و حزب و دیگران چیست؟

وی به تکالیف احزاب اشاره کرد و گفت: مسئله بعدی آن این است که در رابطه با تکالیف احزاب کمتر شفاف است و در بعضی از مواردش شفافیت کمتری دارد که این‌ها باید شفاف باشد. درباره مسئله جبهه و ائتلاف که آقای محتشمی گفتند، در آنجا بحثی ندارد و در واقع در آنجا منع دارد از اینکه اشخاص نام جبهه بر خود بگذارند، زیرا جبهه تعریفش این است، متشکل از تشکل‌های گوناگون، شخصیت‌های حقوقی.

محتشمی: پروانه‌دار!؟

*احزاب نباید حقوق بگیر دولت شوند

بادامچیان: جبهه تشکیل‌شده از چند شخصیت حقوقی است، نه شخصیت حقیقی. به همین علت حزب جبهه مشارکت وقتی از ما درخواست جبهه مشارکت کرد، من به آقای محمدرضا خاتمی و دوستانشان گفتم که ما نمی‌توانیم به شما جبهه بدهیم، زیرا بند اول این قانون این است که حزب از اشخاص حقیقی تشکیل می‌شود عنوان «جبهه» را نمی‌توانیم به شما بدهیم و شما نام حزب را «مشارکت» بگذارید، گفت نه ما قطعا می‌خواهیم جبهه مشارکت بگذاریم. گفتم ایرادی ندارد اگر می خواهید بگذارید بیایید و کارهای قانونی خود را انجام دهید. سپس دو سه راه‌حل به آن‌ها گفتم و یکی از این راه‌حل‌ها این بود که به آن‌ها گفتم بگذارید حزب جبهه مشارکت، محمدرضا خاتمی خندید و گفت همین خیلی خوب است. من گفتم این دلیل بی‌سوادی شما است که می‌پذیرید، از نظر سواد اسمی. زیرا اگر جبهه است که دیگر حزب نیست و اگر حزب است که دیگر جبهه نیست. گفت ما همین را قبول داریم، گفتم تو اگر این را قبول داری ما حرفی نداریم و به شما می‌دهیم، زیرا مشکل قانونی ما را حل می‌کنید.

عضو اسبق‌خانه احزاب ادامه داد: مرحوم موحدی ساوجی گفت این می‌شود مثل مسئله کمک دندانپزشکان تجربی که این‌ها کلمه کمک را ریز و کلمه دندانپزشک را درشت می‌نویسند. این‌ها بعد می‌گویند جبهه، که من گفتم بگویند. ما می‌خواهیم مجوز بدهیم و قانون مشکل ما را حل کند. ، جبهه مشارکت بگویند خلاف قانون است.در این‌جا قانون را هم دیدیم که جبهه قرار است از چند حزب تشکیل شود، مشکلی نیست، اما یک حزب نمی‌تواند یک جبهه تشکیل دهد. و آن‌هایی که چند شخصیت حقوقی هستند و به نام جبهه فعالیت می‌کنند، قانون جلوی آن‌ها را بگیرد و به آن‌ها اجازه فعالیت ندهد. به همین دلیل این‌ها لحاظ کرده‌اند.

بادامچیان گفت: من مثل آقای محتمشی معتقدم که احزاب اگر حقوق‌بگیر دولت باشند، چند اشکال دارد. اول اینکه دولتی می‌شوند، دوم اینکه چون می خواهند از دولت بودجه بگیرند، دچار مشکل می شوند زیرا بالاخره دولت یک امتیازی می‌گیرد. شما می‌خواهید از ورزات کشور پول بگیرید، حداقل باید یک تعارف و خضوعی کنید. از سوی دیگر موجب چانه‌زنی میان احزاب می‌شود. مثل آن دفعه که هرکس به میزان دریافت خود اعتراض می‌کرد. مثل کسی که می‌گفت من یک خانه دارم که شش میلیون عضو دارد. گفتم تو نه می‌دانی عضو چیست؟ نه حزب. یک خانه گرفته‌ای و هر چه کارگر و کشاورز است میگویی عضو ماست، اما این نمی‌شود از سوی دیگر در مورد اختلاف در زمینه گرفتن پول مصیبت‌های بزرگی ایجاد می‌شود.

*باید به احزاب اجازه فعالیت اقتصادی داده شود

وی در رابطه با مسئله بررسی نظارت گفت: این مسئله احزاب را زیرمجموعه دولت می‌کند، زیرا بودجه دولتی حتما حسابرسی می‌خواهد خوب به جای این‌ها یک کار دیگر انجام دهیم، در حال حاضر طبق قانون، احزاب نمی‌توانند فعالیت اقتصادی کنند، خوب این اجازه را به آن‌ها بدهیم که فعالیت‌های اقتصادی مشروع در رشته‌های مشخص انجام شود و این در قانون بیاید. هر حزبی توانایی دارد، کار کند وگرنه حق عضویت تامین‌کننده هزینه یک حزب نیست. این را من بر اساس تجربه‌هایی که دارم می‌گویم. الان هم وزارت کشور اختیارات خود را به استانداری‌ها می‌دهد که آن‌ها در اجتماع کار کنند. در مسئله مربوط به تسهیلات بانکی، ‌این‌ها موجب سوءاستفاده می‌شود، در رابطه با رسانه ملی آن یک بحث دیگری است. اصلا سیاست هیئت نظارت مورد مسئله است. عنوان نظارت را من از آقای محتشمی خواهش می‌کنم پس بگیرند. زیرا اگر قرار شد کمیسیون احزاب ناظر بر احزاب شود، استقلال احزاب از بین می‌رود. آزادی‌عملشان از بین می‌رود. یکی از اشکالات در حال حاضر کمیسیون احزاب، این است که آن آیین‌نامه‌ای که نوشته‌اند....

محتشمی: یعنی شما معتقدید هیئت نظارت بر مطبوعات...

بادامچیان: خوب در آنجا هم همین مشکلات را داریم. هیئت نظارت هر جا تخلف می‌شود رسیدگی می‌کند.

محتشمی: یعنی در بحث نظارت استصوابی تداخلی می‌بینید؟

بادامچیان: من که بیشتر از شما طرفدار آزادی هستم و بودم وخواهم بود به عنوان یک اصولگرا از همه اصلاح‌طلبان آزادی طلب‌تر هستم.

محتشمی: خوشحال می‌شوم این را در آثارتان بیشتر ببینیم.

بادامچیان: من نوشته‌ام، اما شما نخوانده‌اید که ببینید.

محتشمی: نه آثار رفتاری.

بادامچیان: حتما، آثار رفتاری هم همین است، با همه همین‌طور هستیم. هیئت نظارت اگر ایجاد شود، نظارت به تداخل می‌انجامد. الان در آیین‌نامه گفته شده که احزاب تمام درآمدهای خود را در صورت‌حساب به کمیسیون احزاب بدهند. اما هیچ‌کس نمی‌دهد زیرا اگر مثلا کسی به موتلفه کمک کند و مشارکتی‌ها بر سر کار باشند، با او مقابله می کنند که البته این از باب آزادی است.

محتشمی: و برعکس.

بادامچیان: و برعکس، اگر غیرموتلفه دوستان دیگر ما در اصولگرایی باشند، با آن کسی که به مشارکت کمک کرده مقابله می کنند شما باید یه جایی برسید که اگر در جایی تخلف شد گزارش شد فقط به تخلف برسید. پس اگر قرار باشد این هیئت گذاشته شود، هیئت شورای رسمیت احزاب است.

محتشمی: اگر قرار است چنین چیزی بگذاریم، باید وظایفش را تشریح کنیم.

بادامچیان: بله همه باید کار کنیم. همین نگرانی آقای محتشمی را من هم دارم که در این نقل و انتقالات بیشتر ما محدود شویم. به خصوص از اصلاح‌طلبان می‌ترسم. این‌ها می‌گویند زنده باد مخالف من، اما بعد چند هزار مدیر را کنار می‌گذارند.

۱۳۹۲/۱۲/۱۹

اخبار مرتبط