به گزارش نما ، به نقل از khamenei.ir ، متن پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال 1375 هجرى شمسى به شرح زير است:
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّر الليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال.
عيد سعيد نوروز را به همه ملت عزيز ايران و ايرانيانى كه در سراسر جهان زندگى مىكنند و به ملتهاى فارسى زبان مانند - ملت افغانستان و تاجيكستان - و همچنين به ملتهايى كه عيد نوروز را بزرگ مىشمارند و گرامى مىدارند، تبريك عرض مىكنم. بدين ترتيب، عيد نوروز وسيلهاى براى احساس همبستگى ملتهاى متعدّدى است كه اميدواريم اين همبستگى، روز به روز ميان ملتهاى برادر و همسايه و مؤمن بيشتر شود.
همچنين اين عيد سعيد را به ايثارگران ملتمان، خانوادههاى عزيز شهيدان و نيز به جانبازان عزيز و آزادگان سرافراز و اسرا و مفقودان مظلوم ما كه در دست بيگانگان و دشمنانند و به خانوادههاى آنها و همچنين به همه كسانى كه در راه اين كشور و انقلاب، به تلاشى بزرگ و دشوار سرگرمند، تبريك عرض مىكنم. اميدوارم خداى متعال حلول اين سال جديد را براى ملت ما حلول بركت و خير قرار دهد و براى آنها - به معناى حقيقى كلمه - اين روز را روز نو و اين سال را سال مباركى گرداند.
در نگاهى كه به سال گذشته مىافكنيم، احساس مىشود كه بحمداللَّه سالى پركار و پربار بود و هم دولت و مسؤولان كشور و هم آحاد ملت، كارهاى بزرگى را انجام دادند. اميدواريم خداى متعال، اين خدمات و كارهاى بزرگ را از همهى آنها - به فضل و لطف خود - قبول فرمايد.
دولت و مجلس توانستند برنامه دوم را آغاز كنند، كارهاى مهمى را در كشور انجام دهند، قانونگزاران قانون وضع كنند و مسؤولان اجرايى، در زمينه آگاهى و پيشرفت امور كشور و سازندگى و كارهاى زيربنايى، آنچه را كه وظيفه آنهاست، به بهترين وجه انجام دهند.
همچنين وقتى به دستگاه قضايى كشور نگاه مىكنيم، امسال كارهاى خوبى براى مردم انجام گرفت كه اميدبخش بود: مبارزه با فساد و افراد فاسد و كسانى كه از بيتالمال سوءاستفاده كرده و دست چپاول به آن گشوده بودند، صورت گرفت و محاكمههايى انجام شد و خائنان به سزاى خودشان رسيدند. اين، هنر بزرگ قوّه قضائيّه است كه اميدواريم هميشه همينطور باشد.
مردم هم در سال گذشته، حقّاً و انصافاً كارهاى عظيمى را انجام دادند. مهمترين كار مردم، حضور در صحنه انقلاب و سازندگى است. هم به دولت در انجام كارهايى كه در پيش داشت، كمك كردند - كه بدون كمك مردم، هيچكس نمىتواند به طور موفّق، در اين كشور كار مهمى را انجام دهد - و هم در صحنه انقلاب، حضور خود را نشان دادند و در راهپيماييها و در هر جايى كه لازم بود حضورى از آنها محسوس باشد و بخصوص در اين برهه اخير - در امر انتخابات - حضور جانانهاى از خود به نمايش گذاشتند. در حالىكه تبليغات دشمن وانمود و اصرار مىكرد كه نسبت به انتخابات، فضا را تيره و تار نشان دهد و مردم را غايب از صحنه قلمداد كند. بحمداللَّه درصدى از مردم كه در انتخابات شركت كردند، نسبت به دورههاى اخيرى كه آمار آنها به درستى در ذهنمان است، كاملاً بيشتر بود. مردم به شكل چشمگيرى حضور پيدا كردند و در اين امر مهم شركت نمودند. البته نيمى از انتخابات هنوز باقى است كه اميدواريم آن را هم مردم به بهترين وجه انجام دهند.
ملت عزيز ما مىدانند كه سرنوشت كشور در دست آنها و بسته به اراده و همّت و ايمان آنهاست. بنابراين براى آينده، همه بايد به تلاش و كار و حضور و تصميمگيرى جدّى، عازم باشند. وقتى مردم در صحنه بودند و همّت كردند و خواستند، مسؤولان هم بهكار تشويق مىشوند و كار را بهتر و بيشتر و جدّىتر انجام مىدهند.
براى اينكه نسبت به كارهاى مهم اين سال و سالهاى آينده، سررشتهاى در دست باشد، دو سه سرفصل را در مورد تلاش مشترك مردم و دولت مطرح مىكنم:
من همه را به رعايت منابع مالى كشور توصيه مىكنم. كشور ما، كشور ثروتمندى است و مىتواند خود را بهخوبى اداره كند و بسازد. حتى مىتواند به غير از زمان حال، زمان آينده را هم پايهريزى كند و تضمين و تأمين نمايد؛ اما مشروط بر اينكه موارد ثروت، به شكل صحيحى مورد ملاحظه قرار گيرد و در آن، اسراف و زيادهروى نشود. اسراف بد است و از نظر شرعى، گناه و حرام محسوب مىشود. از نظر منطق عقلانى و اداره كشور هم، يك كار ممنوع و زشت است و مخصوص كسان خاصى نيست. همه موظّفند اسراف نكنند - هم مسؤولان و كارگزاران و كسانى كه مأمور انجام كارهايى در دولت هستند و هم آحاد مردم - بنابراين، اگر ما توصيه مىكنيم از اسراف جلوگيرى شود و به تعبير بهتر، با اسراف مبارزه شود؛ مخاطب ما همه - هم مسؤولان و هم آحاد مردم - هستند.
اسراف در ثروت عمومى و موجوديهاى اين كشور و منابع طبيعى و نيز در آنچه كه با زحمت زياد به دست مىآيد و اسراف در نان و آب و انرژى و نيروى انسانى، همه اينها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصيهاى است كه ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض كرديم كه عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهيم با اسراف مبارزه كنيم، بايد براى اين كار برنامهريزى انجام گيرد و آن را مسؤولان دولتى انجام دهند. بنابراين، توصيه اوّل من، مبارزه با اسراف و زيادهروى و نابود كردن اموال عمومى و اموال شخصى است؛ چون اموال شخصى هم، به نحوى به اموال عمومى برمىگردد.
توصيه ديگرى كه براى سال جديد دارم و هميشه مىخواهم آن را مطرح كنم، توصيه به «كار سازنده» است. خيلى كسان كار مىكنند كه سازنده نيست. بعضى هم كارهايى مىكنند كه مخرّب است. همه بايد تلاش نمايند كار سازنده بكنند. كار سازنده، مبارزه با دشمن است. اگر كسى براى علم و براى اداره كشور تلاش كند، با دشمن مبارزه كرده است. اگر كسى براى افزايش ثروت ملى تلاش كند، با دشمن اين ملت و اين كشور مبارزه كرده است؛ چون دشمن نمىخواهد اين كشور بهخوبى اداره شود و امور مردم به سهولت بچرخد. دشمن مىخواهد مشكل درست كند. بايد با اداره صحيح و كار سازنده و صحيح و منطقى، با دشمن مقابله كرد.
بنابراين، در هر كارى كه شما هستيد و در هر رشتهاى كه كار مىكنيد، بايد كوشش كنيد كار شما سازنده باشد. يعنى براى اين كشور و اين ملت و براى آينده، مفيد فايده باشد. البته فايدهى شخصى هم، براى كارهاى آحاد مردم، يك هدف است؛ اما به اين نبايد اكتفا كرد. بايد علاوه بر فوايد شخصى، به منافع عمومى هم توجّه شود. بنابراين، توصيه به كار سازنده هم، توصيه دوم است. يك توصيه مهم ديگر هم هست كه مىخواهم بخصوص به مسؤولان دولتى و هر كسى از مردم كه به آنها كمك مىكند، تأكيد كنم و آن، استنقاذ حقوق عمومى است. بسيارى هستند كه ثروتهاى بادآوردهاى دارند، ماليات نمىدهند، از اموال عمومى به نفع شخصى خود استفاده مىكنند و بدون استحقاق بسيارى هستند كه ماليات و حقى را كه متعلّق به مردم است، از درآمد و كسب خود منع مىكنند و نمىدهند. اين، كارِ ناروايى است. در جامعه ما بايد در همه ذهنها و فكرها جا بيفتد كه منع ماليات و منع اداى حقوق عمومى دولت و ملت، يك خلاف و يك گناه است. مسؤولان دولتى بايد تلاش كنند كه ماليات را - بخصوص - از كسانى كه ثروتهاى زيادى دارند و ماليات آنها در وضع كشور مؤثّر است، استنقاذ كنند؛ چون اين حقّ مردم است و بايد آن را به هر نحوى كه روا و شايسته است بگيرند. البته، طبقات متوسّط - كسانى كه آنطور ثروتها را ندارند - ماليات مىدهند و در دادن آن هم، آسانگيرتر هستند و سهلتر عمل مىكنند. كسانى هم هستند كه از امكاناتى كه در اختيار آنهاست و متعلّق به آحاد مردم است، ثروتهاى زيادى را به دست مىآورند. اينها، حقّ دولت را - كه حقّ اين مردم است - ادا نمىكنند. بنابراين، گرفتن ماليات و اداكردن آن و كمك به دولت و استنقاذ ماليات، يك وظيفه است.
من در سال گذشته، به نكتهاى توجّه كردم و آن اين است كه جوانان ما، در عرصههايى كه براى دشمنانمان هيچ خوشايند نيست، حضور جدّى و فعّالى دارند. مثلا در عرصه معنويّات، دشمن مىخواهد كه مردم ما - بخصوص جوانانمان - از معنويّات دور شوند. ما در سال گذشته، خبرهاى موثّقى داشتيم كه مجالس و اجتماعات دينى و عبادى و مساجد و نمازهاى جماعت، از حضور جوانان سرشار و مشحون است. حتّى مثلا اعتكاف كه يك مستحبّ بسيار مهمّى است و مخصوص كسانى بوده است كه در گذشته، به امور مستحبّه توجّه زيادى مىكردند. در سال گذشته ديديم كه جوانان - حتّى جوانان دانشجو - اعتكاف مىكنند و تعداد اعتكاف كنندگان زياد بودند. بنابراين، جوانان ما به معنويات توجّه كردند.
همچنين به علم روى آوردند. پيشرفت علم و تحوّل امور دانشجويى و افزايش تعداد دانشجويان در كشور، براى دشمنان ما هيچ خوشايند نيست و نمىتوانند ببينند كه در كشور، اينهمه طلب علم مىشود و به اين وسيله، آينده ميهن تضمين و تأمين مىگردد. حتّى در صحنه مسابقات علمى ديديم كه جوانان ما، پيشرفتهاى خوبى كردند كه همه اينها، مبارزه با استكبار محسوب مىشود و كمك به آينده كشور است.
همچنين در عرصههاى ورزش هم، جوانان ما تلاشهاى زيادى كردند و كارهاى خوبى انجام دادند كه اين را هم دشمنان ما نمىپسنديدند. بنابراين در سال گذشته، جوانان ما در همه عرصههايى كه براى دشمنان، عرصههاى مطلوبى در كشور نيست و حضور آحاد مردم - بخصوص جوانان - را در آن نمىپسندند، حاضر شدند و حضور برجستهاى از خود نشان دادند.
من مىخواهم عرض كنم كه اين حضور را ادامه و بلكه افزايش دهيد. همه مردم - بخصوص جوانان - بايد هم در صحنه علمى و هم در صحنهى معنوى و عبادى و هم در صحنههاى اجتماعى - مثل كمك به آحاد مردم، كمك به مستمندان، ورزش و كارهاى گوناگون ديگر - شركت كنند. اين هم توصيه ديگرى است كه اگر انشاءاللَّه مورد توجّه مردم قرار گيرد - كه انشاءاللَّه خواهد گرفت - يقيناً بر آينده ما اثر خواهد گذاشت.
مسأله انتخابات هم، مسأله مهمى است؛ چون در همين هفتههاى آينده، ما مسأله انتخابات را خواهيم داشت. تقريباً نيمى از انتخابات باقى است. همه آنچه را كه راجع به مرحله اوّلِ انتخابات عرض كرديم، در مورد اين مرحله، به قوّت خود باقى است و بلكه از جهاتى شايد اهميت بيشترى هم داشته باشد. مردم، مثل مرحله گذشته، به انتخابات اقبال نشان دهند و در صحنه انتخابات حضور پيدا كنند و كانديداهاى مناسب را انتخاب نمايند. البته، بهترين كسانى را هم كه مىشود انتخاب كرد، كسانى هستند كه انسان نسبت به آنها اطمينان دارد كه وقتى وارد مجلس شوراى اسلامى شدند، مورد اعتماد و اطمينانند و خداى نكرده، دچار انحراف و فساد نخواهند شد و براى مردم و اسلام و مسلمين و رفاه امور كشور و پيشبرد اهداف انقلاب و گسترش و تعميق ارزشهاى انقلابى، تلاش خواهند كرد و تحت تأثير دشمن قرار نخواهند گرفت. نيروهاى انقلاب را به مجلس شوراى اسلامى بفرستيد و انشاءاللَّه مجلس را كامل كنيد. آنچه كه تا كنون براى اين كشور كار شده، به بركت انقلاب بوده است. آنچه هم كه بعد از اين براى اين كشور كار شود، به بركت انقلاب و اسلام انقلابى و احكام نورانى اسلام و دين خواهد شد.
اميدواريم انشاءاللَّه خداى متعال توجّه كند و دعاهاى اين ملت را مستجاب نمايد و قلب مقدّس ولىّ عصر ارواحنافداه، بيش از گذشته به اين ملت متمايل و متوجّه باشد و توسّلات و توجّهات آنها، مورد قبول و رضاى آن بزرگوار قرار گيرد و راه نورانى امام بزرگوارمان - كه همان راه خدا و شهدا وايثارگران و جانبازان است - انشاءاللَّه ادامه پيدا كند و قلب مقدّس و روح مطهّر آن بزرگوار و روح شهيدان، از همه شما راضى باشد. بار ديگر اين عيد سعيد را به همه شما عزيزان تبريك عرض مىكنم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
همه با همّت؛ اما با حسن خلق و روشنبينى و اميد با عرصه انتخابات مواجه شوند/ آراى زيادى را در صندوقها بريزند
به گزارش نما ، متن پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال 1376 هجرى شمسى به شرح زير است:
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّرالّليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الىاحسن الحال (1)
عيد نوروز امسال، با يك عيد بزرگ و گرامى ديگر مصادف است كه عبارت از ولادت با سعادت حضرت ثامنالائمّه عليه الصلّاة والسّلام است. مردم شريف ايران به خاطر قرب جوار، نسبت به اين بزرگوار تعلّق خاطر مخصوصى دارند و شيعيان همه عالم، بلكه همه مسلمين عالم، از اين جهت بر مردم ايران غبطه مىبرند و ايران - بخصوص مشهد مقدّس - را قبله آمال خود قرار مىدهند.
هر دو عيد بزرگ را - هم عيد نوروز كه عيد تازگى و طراوت و شادى زمين و زمان است وهم اين ولادت بزرگ كه عيد مذهبى و دينى و اخلاقى و معنوى و عيد تاريخى است - به همه ملت شريف و عزيزمان و به ايرانيانى كه در خارج از كشور زندگى مىكنند؛ مخصوصاً به خانوادههاى معظّم شهيدان عاليقدر و به جانبازان عزيز و آزادگان و مفقودان و خانوادههاى آنها - كه اميدواريم انشاءاللَّه. از مفقودان عزيز ما هم هرچه زودتر خبرى به خانوادههاى آنها برسد تبريك عرض مىكنم. همچنين عيد نوروز را به ملتهاى ديگرى كه براى اين عيد و آغاز بهار، اهميتى قائل هستند و آن را عيد مىشمارند - مثل كشورهاى آسياى ميانه و بعضى كشورهاى ديگر - تبريك عرض مىكنم.
اميدوارم اين سال جديد كه با چنين روزى آغاز مىشود، براى ملت ما سال مبارك و به معناى حقيقى كلمه سال نيكى باشد. البته مباركى يك سال براى يك ملت، فقط به جنبههاى مادّى آن سال نيست؛ گاهى جنبههاى معنوى اهميت بيشترى دارند. اگر ملتى بتواند يك تحوّل اخلاقى در خود به وجود آورد؛ اگر بتواند رذايل اخلاقى را از درون خود پاكسازى كند و خود را به فضايل اخلاقى آراسته سازد، حقيقتاً براى آن ملت عيد است. شايد اساساً قرار دادن اعياد - چه اعياد ملى و چه اعياد دينى و مذهبى - براى ايجاد چنين تحوّلاتى در درون انسانهاست.
خوشبختانه در اين سالهاى اخير، ملت ما از لحاظ معنوى، پيشرفتهاى زيادى كردهاند. اقبال به معنويّات، اقبال به دين و عبادت، توجّه به ذكر و حضور و خشوع و به نماز و روزه و به طاعت حق و تقرّب به پروردگار در بين ملت ما؛ بخصوص جوانانمان رايج و شايع شده است؛ ولى تحوّل اخلاقى ، فقط اين نيست. شايد بشود گفت كه تحوّل اخلاقى براى ملت، دشوارتر هم هست و به همين جهت، در باب تحوّل اخلاقى هم مخاطب اوّل و مسؤول اوّل جوانان هستند كه براى آنها همه كارها آسانتر و راحتتر است. دلهاى جوانان، نورانى است و فطرتهاى آنان، سالم و دست نخوردهاست. آلودگى آنان به زخارف و آلودگيهاى دنيا؛ به بندهاى گرانى كه پولدوستى و مالدوستى و جاهطلبى و قدرت طلبى و اين چيزها بر پاى انسان مىزند، خيلى كمتر است؛ لذا تحوّل اخلاقى در جوانان آسانتر است. البته ميانسالها، بلكه كمسالها هم نبايد از امكان تحوّل اخلاقى در خودشان مأيوس باشند. تحوّل اخلاقى، يعنى اينكه انسان هر رذيلت اخلاقى را - هر اخلاق زشت، هر روحيه بد و ناپسندى كه موجب آزار ديگران يا عقبماندگى خود انسان است - كنار بگذارد و خويشتن را به فضايل و زيباييهاى اخلاقى، آراسته كند. در جامعهاى كه حقد و بددلى و كينه نباشد، اگر كسانى صاحب فكرند، آن فكر را در راه توطئه براى ديگران و تقلّب با ديگران و خدعه در كار ديگران به كار نبرند؛ اگر كسانى داراى سواد و معلوماتند، آن را در راه ضرر زدن به مردم و كمك كردن به دشمنان مردم به كار نبرند؛ بلكه همه افراد انسان در يك جامعه، نسبت به يكديگر خيرخواه باشند، به هم كينه نورزند، به هم حقد و حسد نداشته باشند،به بهاى نابودى ديگران، زندگى خود را سروسامان ندهند و دست يافتن به همه چيز را نخواهند. اين تحوّلِ اخلاقى است و حدّاقل قضيه است.
در جامعهاى كه بد عمل كردن نسبت به محرومان با بىاعتنا بودن نسبت به آنان همراه نباشد؛ مال مردم خوردن وجود نداشته باشد؛ اگر خُلقيّات اسلامى - همان چيزهايى كه در اسلام براى يك انسان فضيلت است، همان چيزهايى كه به تعبير روايات، جنود عقل است(2) - رواج پيدا كند؛ مردم اهل صبر و استقامت باشند؛ اهل توكّل و تواضع و حلم باشند، نسبت به يكديگر بدبين نباشند؛ نسبت به احوال يكديگر بىتفاوت نباشند؛ نسبت به سرنوشت جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ زيادهروى و اسراف و ريخت و پاش و اين چيزها نباشد و نشانى از حرص و افزون طلبى در امور مادّى نباشد، اين جامعه به بهشت و گلستان تبديل مىشود. گرفتارىِ امروز مردم دنيا، حتّى كشورهاى ثروتمند و پيشرفته، اين چيزهاست. تهيدستى از اخلاقيّات است كه انسانيّت را امروز در دنيا پريشان كرده است.
ملت ما به بركت اسلام، به بركت سنن كهن خود و به بركت فضايل اخلاقى كه در او وجود دارد، بحمداللَّه مقدارى از اين پريشانى جهانى بر كنار مانده است و غالب ملتهاى مسلمان نيز به بركت اسلام، امتيازاتى را دارند. البته اين به معناى آن نيست كه ما كمال اخلاقى داريم؛ نه. نقصهاى زيادى در ما هست، كمبودهاى زيادى در ما وجود دارد كه بايد اين كمبودها را جبران و برطرف كنيم. تنبلى، نوميدى، بىحوصلگى، بهانهجويى نسبت به انسانهاى ديگر و همان خصال ناپسندى را كه قبلاً اشاره كردم، هر كدام در ما هست، بايد دور بريزيم. اين، يك مبارزه و مجاهدت است.
جوان، به طور طبيعى اهلِ هماورد طلبى است. بسيار خوب؛ هماورد مورد علاقه ما كه مىخواهيم جوانان با آن دست و پنجه نرم كنند، نفس امّاره است كه انسان را به پستيها و زشتيها دعوت مىكند و او را از عروج و تكامل باز مىدارد. جوانان بايد در مقابل شهوات و هوسهايشان و در مقابل همه انگيزههايى كه آنان را به چنين رذايلى فرا مىخواند، مقاومت كنند. جوانان در درجه اوّل قرار دارند و غير جوانان نيز همين طورند. بر همه واجب است، بر امثال من هم واجب است؛ بلكه بيش از ديگران واجب است كسانى كه مسؤولند؛ كسانى كه مأموريت بزرگى را بر عهده گرفتهاند و كسانى كه تصميم و اقدام و حركت و رفتار آنان، فقط رفتار يك شخص نيست؛ بلكه رفتار يك مجموعه است، رفتار يك جامعه است و گاهى در چشم ديگران، رفتار يك كشور است، بايد خيلى مراقبت كنند. آنان بيش از ديگران مخاطب به خطاب الهىاند و موظّف به اين هستند كه دعاى شريف «حوّل حالنا الى احسن الحال» را در خودشان تحقّق بخشند.
عزيزان من؛ ملت شريف ايران! درست است كه تحوّل را در حقيقت خدا به وجود مىآورد و لذا در اين دعا ما از خدا مىخواهيم كه «حوّل حالنا الى احسن الحال»؛ يعنى حال ما را به بهترين حالها تبديل كند؛ اما در همه دعاها اين طور است كه از سوى انسان، تلاش و حركت و همّت لازم است. همه بايد در اقدام، در عمل و در خوب كردن خود، همّت بگمارند. در زمينه مسائل اجتماعى نيز همين طور است.امروز دوران ما، دوران بناى نوين كشور اسلامى ماست. ما بايد از نو ايران را بسازيم؛ به همان شكلى كه شايسته ملت بزرگ ايران است؛ به همان شكلى كه اسلام از ما خواسته است كه ما خانه و كشور و جامعه خود را بسازيم؛ به طورى كه ويرانيهاى وارد شده بر آن - ويرانيهاى جنگ، ويرانيهاى دوران ستمشاهى و دوران تسلّط حاكمان و زمامداران فاسد و مفسد و وابسته - برطرف شود. ويرانيهاى كشور را ما بايد بسازيم. ما بايد كشورمان را از نو بنا كنيم؛اما بناى ايران، فقط به معناى ترميم ويرانيها نيست؛ بلكه بايد همه چيز را كه خداى متعال در اين كشور به وديعه گذاشته است، احيا كنيم و در اختيار نسل كنونى و نسل آينده قرار دهيم. منابع طبيعى، منابع انسانى، امكانات اجتماعى ، طبيعت نيكويى كه در اختيار ماست، ميراث عظيمى كه گذشتگانمان در اختيار ما گذاشتهاند و خيلى از امكانات ديگرى كه هست را، بايد احيا كنيم و در واقع نعم الهى را استخراج نماييم. اميد كه سال جديد، براى اين گونه كارها سال مباركى باشد.
در اوايل امسال، مسأله مهمّى در مقابل مردم ماست كه آن، مسأله انتخابات رياست جمهورى است. من از همه ملت ايران تقاضا مىكنم كه با روشنبينى و هوشمندى و تيزبينى خود به اين مسأله به صورت يك مسأله ملّى و تاريخى نگاه كنند و آن را دست كم نگيرند. البته در شروع انتخابات، بخصوص در تبليغات، هر كسى و هر جمعيتى گزينهاى دارند؛ كسى را مىخواهند انتخاب كنند و او را بر ديگران ترجيح مىدهند. اين جا، جاى خطرناكى است و ميدانى است براى اين كه خداى نكرده صفات بد در انسان بروز پيدا كند. اين، خطرى در راه انتخابات است كه يك تجربه بزرگ محسوب مىشود. همه با همّت؛ اما با حسن خلق و روشنبينى و اميد و روى خوش و دل خوش با اين قضيه مواجه شوند؛ آراى زيادى را در صندوقها بريزند و رئيس جمهور را با رأى بالايى انشاءاللَّه انتخاب كنند تا دولت و رئيس جمهور آينده ، دستشان باز باشد و بتوانند با پشتوانه عظيم آراى ملّت، كشور را بسازند و ديگرانى كه در بيرون از مرزها هميشه منتظرند تا نقص كوچكى در ملت ما ببينند و آن را چند برابر بزرگ كنند، آنها هم از اين كه بتوانند اين كار را انجام دهند ، مأيوس شوند.
من امسال مىخواهم مثل سالهاى قبل، به همه مردم يك سفارش بكنم. بحمداللَّه سفارشهايى كه شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه كردهاند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من مىخواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه امسال همه سعى كنند اسراف را كنار بگذارند. متأسفانه در زندگيهاى ما اسراف وجود دارد. اسراف يعنى تضييع نعمت الهى؛ يعنى نشناختن قدر نعمت الهى. البته بيشتر، مخاطب ما در اين سخن، افراد متمكّنند. افرادى كه تهيدست يا متوسّطند، به نظر مىرسد كه كمتر اسراف مىكنند؛ اگر چه در بين آنها هم بعضاً اسراف هست. كنار گذاشتن اسراف در چيزهايى كه به نظر كوچك مىآيد؛ مثل اسراف در مصرف بىرويّه آب، ضرورى است. امسال قدرى بارندگى كمتر بوده است كه اقتضا مىكند «صرفهجويىِ» بيشترى بشود. البته بحمداللَّه آينده بدى در انتظار ما نيست. همه چيز بحمداللَّه و به فضل الهى، برطبق مصلحت ملت ايران پيش خواهد رفت؛ ليكن ما وظيفه داريم كه زندگى خود را بر طبق آنچه كه دين از ما خواسته است و عقل سليم از ما مىطلبد، تنظيم كنيم. اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در مواد غذايى، اسراف در وسايل زندگى، زيادهروى، زياد خريدن، زياد مصرف كردن، دور ريختن چيزهايى كه قابل استفاده است، اينها تضييع نعمت خداست.
در آمارها مىخوانيم و همه شما هم حتماً اطّلاع داريد كه بخش عظيمى از اين گندمى كه با اين همه زحمت و مرارتِ دهقان و كشاورز ايرانى به وجود مىآيد و خريدارى مىگردد و بعد آرد مىشود و از آن نان تهيه مىگردد، متأسّفانه دور ريخته مىشود. من نمىخواهم درصد معيّن كنم؛ اما مسؤولانْ رقمهاى خيلى بالا و وحشتآورى از مقدار نانى كه مثلاً دور ريخته مىشود، ذكر مىكنند.
اين فقط يك مثال است؛ اما در همه امور ما بايد به صرفهجويى عادت كنيم. صرفهجويى، يعنى آن چيزى را كه قابل استفاده است و مىتوانيم از آن استفاده كنيم، دور نريزيم. نسبت به امكانات، با هوس رفتار نكنيم. دائماً چيزهاى ماندگار را نو كردن و چيزهاى ضايع نشدنى را دور ريختن، روش درستى نيست. به نظر من بايد مسؤولان كشور، راه صرفهجويى و مقابله با اسراف را به مردم بياموزند. من به صورت كلّى اين را عرض مىكنم. خودِ مسؤولان دولتى هم نبايد اسراف كنند. اسراف مسؤولان دولتى، از اسراف مردم عادّى مضرتر است؛ زيرا كه اين اسراف در بيتالمال است. بنابراين مسؤولان، فهرستى از مثالهاى صرفهجويى و اجتناب از اسراف را رديف كنند و آن را به مردم بگويند و تعليم دهند كه چگونه مىشود صرفهجويى كرد.
سالى كه گذرانديم، سالى پركار و پرتلاش و سال عزّت هم براى ملت و هم براى دولت بود. علىرغم اين كه در سال گذشته، همه دستگاههاى استكبار و همه بوقهاى تبليغاتى، عليه ملت ايران تبليغات و تهديدها كردند؛ حرفها زدند و خوابهاى آشفتهاى را كه ديده بودند، براى ملت ايران بر زبان آوردند، بحمداللَّه با قوّت و ايستادگى و حضور شما و با راهپيماييهاى عظيمتان در ماه رمضان و بيست و دوم بهمن و در مراسم گوناگون ديگر و حمايت شما از نظام و مسؤولان، همه اين نقشهها خنثى شد. حضور ملت، معجزهگر است و آثار آن، معجزهآساست و حقيقتاً تأثيراتِ مثبتى مىبخشد.
سال پرتلاش و پركارى بود. در ميدان سازندگى،كار داراى پيشرفت بود. براى ملت هم كار پرحجمى وجود داشت. براى مسؤولان هم همينطور. بحمداللَّه سال خوبى بود؛ سال پيشرفتهاى بزرگ، سال عزّت بينالمللى، سال اميد مردم، سال اتّحاد و همبستگى مردم كه در اين اجتماعات عظيمشان پيدا شد. اميدواريم امسال هم از اين جهاتى كه گفته شد، مثل سال گذشته باشد؛ بلكه پيشرفتهايى هم داشته باشيم.
در سال گذشته متأسفانه حادثه زلزله را داشتيم كه نه فقط براى مناطق زلزلهزده - مثل اردبيل و بجنورد - بلكه براى همه ملت ايران كه دردهاى همميهنانشان و دردهاى مسلمانان براى آنها مايه آزار و ناراحتى است ، تلخ بود. من اميدورام كه خداى متعال براى اين بخش از كشور ما كه دچار آفت زلزله شد، خير اراده فرموده باشد و به ساكنان آن خير بدهد. مىخواهم از ملت عزيزمان خواهش كنم، همانطور كه تا بحال بحمداللَّه در راه كمك به زلزلهزدگان و آسيبديدگان خوب عمل كردهاند، باز هم اين كمكها را ادامه دهند. اين، همدردى است و لازم است. اميدواريم خداوند متعال، روح مقدّس امام عزيز و بزرگوار راحلِ عظيمالشّان ما را كه اين راه و اين درسها را به ما تعليم داد، شاد فرمايد و درجات آن بزرگوار را در اعلى علّيين با اولياء خودش قرار دهد.
من مجدّداً همه شما ملت عزيز را به خدا مىسپارم و براى همهتان شادى و بهروزى و خوشبختى و پيشرفت در همه كارها را - چه مادّى و چه معنوى - از خداى بزرگ مسألت مىكنم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته