به گزارش نما به نقل از سایت نیروی انتظامی، تحقيقات نشان داده است كه گرايش به خرافهها ريشه در هزاران سال گذشته داشته و به جوامع اوليه و ابتدايي باز ميگردد. در قبيلههاي سرخپوستي، جادوگران و رمالاني وجود داشتند كه از آينده خبر ميدادند و نقش مهمي در تصميمگيريهاي آيندهي قبيلهي خود ايفا ميكردند.
بنابراين ريشه خرافهگرايي را نه در قرن 21 و در ايران، بلكه بايد در هزاران سال پيش و در سراسر جهان جستجو كرد. اين موضوع ريشههاي بسيار عميقي در همهي فرهنگها از جمله فرهنگ ما دارد. به عقيدهي جامعهشناسان، منشاء بيشتر خرافهها، آموزههايي است كه در طول قرون متمادي وارد ذهن ما شده و به اين سادگي از بين نميرود. بدون شك برخورداري از تحصيلات، آگاهي، درك و شناخت، دشمن خرافه و خرافهگرايي است. اگر چه نميتوان گفت همهي كساني كه اين مؤلفهها را دارند ضد خرافه هستند، اما بايد پذيرفت برخورداري از آنها حداقل در كيفيت و كميت خرافهگرايي مؤثر ميباشد.
يكي از مصاديق خرافهگرايي در جامعهي ما، مراجعهي افراد به فالگيران، رمالان، جنگيران، و مدعيان انرژيدرماني است. آنچه باعث حساسيت ويژهي پليس نسبت به اين موضوع در سالهاي اخير شده است، افزايش پروندههاي اغفال و كلاهبرداري به ويژه بر عليه زنان و دختران ميباشد كه با اين روشها صورت گرفته است.
نيروي انتظامي برحسب وظيفهي قانوني خود با متهمين اين پروندهها برخورد ميكند. چرا كه طبق قانون، افرادي كه از طريق رمالي و پيشگويي در منزل يا مغازه اقدام به فريب مردم كنند و اين كار را بهعنوان كسب و پيشه خود قرار دهند، مرتكب جرم شده و قانون براي اين افراد مجازات حبس و جزاي نقدي را پيشبيني كرده است. ضمن اين كه اگر رمالي منجر به تحصيل مال نامشروع بشود، متهم تحت عنوان كلاهبردار نيز تحت پيگرد قرار ميگيرد و ماده يك قانون تشديد مجازات ارتشاءو كلاهبرداري، در مورد او اعمال ميشود كه در آن تصريح شده است:
»هركس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركتها يا تجارتخانهها يا كارخانهها يا مؤسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي فريب دهد يا به امور غيرواقع اميدوار نمايد، يا از حوادث و پيشامدهاي غيرواقع بترساند و يا اسم و يا عنوان مجعول اختيار كند و به يكي از وسايل مذكور و يا وسايل تقلبي ديگر وجوه و يا اموال يا اسناد يا حوالجات يا قبوض يا مفاصاحساب و امثال آنها تحصيل كرده و از اين راه مال ديگري را ببرد، كلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از يك تا 7 سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است محكوم ميشود.«
با اين حال چرا با وجود پيشبيني مجازات قانوني براي مرتكبين اين قبيل جرايم، باز هم شاهد وقوع آن در جامعه هستيم؟ پاسخ اين سؤال به شروع بحث ما باز ميگردد و آن سادهانديشي و گرايش برخي افراد به خرافه ميباشد.
بسياري از افراد ميخواهند از آينده باخبر شوند، همين موضوع از زمينههاي اصلي روي آوردن آنان به فالگيري، رمالي، جنگيري و مشابهين نوين آنها مانند انرژيدرماني است.
عامل مهم ديگر، معرفي فالگيران و رمالان توسط دوستان و آشناياني است كه خود به افراد فوق مراجعه کرده و تصور ميكنند نتيجهي مثبتي گرفتهاند.
متأسفانه آنطور كه باورهاي غلط نسل به نسل در برخي از افراد رسوخ يافته است، عبارات ژرف و پُرمغز در آنها اثر نميگذارد؛ اگر اينگونه بود، كمي تأمل در اين ضربالمثل قديمي كه «از گيرِ دزد در آمد، گيرِ رمال افتاد»! براي پيشگيري از اندوه و حسرتِ تقديم پول بيزبان به اين شيادان كفايت ميكرد؛ و اي كاش در اين جولانگاه فقط بحث خسارت مالي خرافهگرايان مطرح بود....
نگاهي به شگردهاي مورد استفاده توسط رمالان و فالگيران
مشاهده نشانههاي رضايت در چهرهي فرد، فالگيران را تشويق به ادامهي صحبت يا تغيير گفتارشان ميكند و اغلب حرفهاي تكراري است كه بر زبان آنها ميآيد، مانند: «به زودي پولي به دست ميآوري»، «سندي را امضاء خواهي كرد»، «به مسافرت ميروي»، «يك زن (يا يك مرد) به تو حسادت ميكند»، «كسي در زندگي همسر تو وجود دارد» يا «بهزودي به خانهي بخت خواهي رفت»...
فرد مراجعهكننده به فالگير، پارهاي از مسائل مطرح شده از طرف وي را ميپذيرد و بخش ديگر را نميپذيرد. قسمت پذيرفته شده بدون تفكر درست و منطقي صورت ميگيرد و قسمت پذيرفته نشده نيز به فراموشي سپرده ميشود.
معمولاً ناكامي فرد در زندگياش از طرف فالگيران به شانس و اقبال بد، قسمت و دستهاي نامرئي حسودان و جادوگران نسبت داده ميشود. البته فالگيران بيشتر آيندهاي روشن و بهتر را نويد ميدهند. به هر جهت فرد با مراجعه به فالگير از خود سلب اختيار ميكند و خود را به يافتههاي فالگير ميسپارد تا او آن چه را كه ميخواهد برايش رقم بزند.
بازگو كردن گذشته اگر چه به آيندهي مراجعهكننده كمك نميكند و حتي ممكن است باعث حسرت و افسوس او شود، اما اعتمادش را به فالگير جلب ميكند. چرا كه در جريان فالگيري تنها چيزي كه فرد نيازي به آن احساس نميكند، تأمل، ژرفانديشي، بازنگري، درايت و تشخيص است.
دليل عقلي بر رد خرافهگراييها
خداوند متعال با مفتخر كردن بشر به عقل و ارائهي راه درست از طريق پيامبران، او را سازندهي سرنوشت و مسئول اعمال خود و در نتيجه مستوجب كيفر يا پاداش ميداند و اين موضوع با مسئلهي فالگيري و رمالي كه جايگاهي براي «اختيار» در آن نيست، كاملاً منافات دارد.
امروزه با توجه به اين كه بهترين مشاوران مذهبي، خانواده و روانشناسي در جامعه ما در دسترس ميباشند، ديگر زمان رمالي و پيشگويي براي حل گرفتاريهاي مردم گذشته است و كارشناسان امر ميتوانند اين مشكلات را به خوبي حل كنند؛ اتفاقي كه هرگز در مراجعه به يك فالگير و رمال نميافتد.
شگردهای كلاهبرداران در ایران/ هشدار پلیس به قربانیان
یكی از مصادیق خرافهگرایی در جامعهی ما، مراجعهی افراد به فالگیران، رمالان، جنگیران، و مدعیان انرژیدرمانی است.
۱۳۹۳/۷/۲۳
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)