به گزارش نما به نقل از تماشاگران امروز، دو هفته پیش در بوستون، مسئولان مرد جوانی که می خواست حمله ای تروریستی را آغاز کند، دستگیر کردند. یک هفته پیش در چاتانوگا، داستان به گونه دیگری پایان یافت. نیروهای ویژه قانون در حال تلاش برای یادگیری این موضوع هستند که آیا راهی وجود دارد تا جلوی این فعالیت ها را بگیرند یا خیر؛ اما در بسیاری از موارد، همه چیز از کامپیوترهایی با کدهای مشکوک صفر و یک آغاز می شوند؛ این همان پروپاگاندای دیجیتالی است که همه ما با آن مواجه هستیم.
در سال ۲۰۰۷، زمانی که توئیتر یکساله بود و برنامه WhatsApp دو ساله، من لایحه ای ارائه دادم که در آن درخواست راه اندازی یک کمیسیون ملی به منظور بررسی راه های جدیدی که گروه های تروریستی با افراد ناامید، ناراضی و روانی تماس برقرار می کنند، صورت بگیرد.
لایحه «افراط گرایی خشونت آمیز و پیشگیری از تروریسم داخلی قانون در سال ۲۰۰۷» با ۴۰۴ رأی موافق و ۶ رأی مخالف در مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا تصویب شد اما پیش از آن این طرح توسط گروه های خارجی به نادرستی تعبیر شده بود.
زرنگی و دانایی بی سابقه دولت اسلامی داعش - دست یافتن ترسناک آنها به «خلاقیت دیجیتالی» - باعث شد این موضوع از همیشه مهمتر شود. در واقع ما بسیار آرام حرکت می کنیم و راه های بسیار بسیار کمی برای مبارزه با نسل جهادگران وب می دانیم. ما در برابر داعش در رسانه های اجتماعی در استفاده از تکنولوژی و استعداد پیغام فرستادن شان شکست خورده ایم. کشور ما بود که دره سیلیکون را ساخت. ما نباید از قاتلان قرن هفتمی، کامپیوتر یاد بگیریم. زمان آن رسیده تا به خودمان بیاییم.
در واقع این مشکل ظرفیت است. سازمان ها با کارزار پیغام فرستادن می جنگند، به طور مثال مرکز استراتژیک ارتباطات مبارزه با تروریسم وزارت امور خارجه به طور چشمگیری منابع محدودی دارند. کمپین «دوباره فکر کن و بازگرد» که جواب کاربران داعشی را می دهد و علیه آنها فعالیت می کند با ۶ هزار توئیت بمباران شد. علی شکری امین، پسربچه ۱۷ ساله ویرجینیایی که ماه گذشته به خاطر حمایت از داعش گناهکار شناخته شده بود، به تنهایی بیش از ۷ هزار توئیت در مورد داعش منتشر کرده است.
تحقیقات اخیر سازمان بروکینگ نشان داده که ده ها هزار مبلغ داعش همچون امین در توئیتر فعال هستند و کمک می کنند تا فعالیت های داعش ترند (trend) شوند. ما پیش تر می پرسیدیم آیا ما حق نوشتن پیام را داریم اما حالا داعش با منابع گسترده اش این شبکه اجتماعی را در دست گرفته است.
تصور کنید اگر تصویر گردن زدن افراد همچون تبلیغات در صفحات اینترنت فراوان بود یا توئیت های انفجاری مجاهدان به شما امان نمی داد تا در توئیتر نفس بکشید، چه می کردید.
تا اینجا، شکست در کنترل اطلاعات و اینترنت برای ما منجر به شکست استراتژیک در برابر داعش شده است. اینجاست که پای شرکت های دره سیلیکونی به وسط کشیده می شود. باید از آنها خواست به جمعیت مبارزه با داعش بپیوندند و راه های تبلیغات آنها را تا جای ممکن محدود کنند.
البته هوشمندی و مشارکت زیرکانه کلید این مشکل خواهد بود. در حال حاضر تلاش هایی همچون «شبکه اینترنتی علیه افراط گرایان خشونت طلب» افرادی را به هم متصل می کند که می توانند آزادانه در مورد این مسائل صحبت کنند، افرادی از جمله مجاهدین و افراطی های سابق و همچنین نجات یافتگان از خشونت های افراطی گری.
زمانی که سیاست های دولت از بالا به پایین درست از آب درنمی آید کافی است آن را سر و ته کرد و خواهیم دید که از پایین به بالا مشکلات حل خواهد شد، این موضوع بدین معناست که به جای مبارزه با دولت داعش از گروه های کوچک و افراد و ریشه تفکرات شان آغاز کنیم تا جلوی مقبولیت این سازمان تروریستی را بگیریم.
البته دولت هم همچنان نقش پررنگی دارد. دلارها، هزینه ها و اطلاعاتی که صرف قضیه مبارزه با داعش می شود، می تواند به این کمپین های کوچک مردمی نیز کمک کند اما همه چیز باید آرام و زیرکانه مدیریت شود.
باید رهبران دینی، مشاوران سیاسی و شرکت های تکنولوژی را در یک اتاق بنشانیم و از آنها بخواهیم با هم برای مبارزه با افراط گرایی به یک نتیجه واحد برسند. برای مبارزه با داعش نیاز به تلاش جمعی است.
این روزها جنگ ما بر سر قلب و ذهن افراد به صورت آنلاین است و کلید پیروزی در واشنگتن نیست بلکه کافیست تکنیسین ها، اپلیکیشنی برای آن بسازند.
آمریكا جنگ دیجیتالی را به داعش باخت
هفته پیش در بوستون، مسئولان مرد جوانی كه می خواست حمله ای تروریستی را آغاز كند، دستگیر كردند. یك هفته پیش در چاتانوگا، داستان به گونه دیگری پایان یافت. نیروهای ویژه قانون در حال تلاش برای یادگیری این موضوع هستند كه آیا راهی وجود دارد تا جلوی این فعالیت ها را بگیرند یا خیر.
۱۳۹۴/۵/۳