به گزارش نما به نقل از «جهان صنعت» مدتی است که نیروی انتظامی و شهرداری اقدام به جمعآوری ضربتی دستفروشان مترو و منطقه بازار کردهاند. این در حالی است که حضور دستفروشان فقط به مترو و منطقه بازار محدود نمیشود.
دستفروشان در محدوده ترمینال پایانه آزادی، محدوده فلکه اول و دوم صادقیه و بسیاری از دیگر خیابانهای تهران همیشه بوده اند و هنوز هم فعالیت میکنند. نباید فراموش کرد که حضور دستفروشان در مناطق پر تردد، محدود به امروز و امسال و چند مدت اخیر نیست.
بخش وسیعی از این فروشندگان درآمد دیگری برای هزینههای جاری زندگیشان ندارند و این روزها با نزدیک شدن به خریدهای سال نو میتوانستند درآمد مناسبتری داشته باشند.
از سویی دیگر، شهرداری مدعی است، در منطقه بازار با شکایتهای کسبه و مغازهدارها مواجه است که حضور دستفروشان را مانعی برای فعالیت خود میدانند. همچنین بعضی از مسافران مترو از شلوغی حاصل از فعالیت دستفروشان ابراز نارضایتی میکنند. اما راهکار درست و منطقی چیست؟ حذف صورت مساله یا حل کردن مساله؟
خانمی میان سال که در مترو فروشندگی میکند با ابراز ناراحتی از وضعیت اقتصادی موجود، فشارهای روحی و استرسی که هنگام فروشندگی در مترو متحمل میشود به «جهان صنعت» میگوید: «خیلی از خانمهایی که دارن تو مترو فروشندگی میکنند سرپرست خانوار هستند. من خودم تو همین خط چند تا دختر رو میشناسم که دانشجو هستند و خرج درس خوندنشون رو از این کار درمیارن. من شوهرم کار میکنه، بچههای بزرگ دارم، باید کار کنم که خرج زندگیم دربیاد. این کار برای ما هم به خدا راحت نیست. هر بار که قطار ترمز میکنه و دوباره راه میفته صدای استخوونهای زانوم رو میشنوم. اما چه کار کنم؟ مجبورم. خدا میدونه شبها از زانو درد و دست درد خوابم نمیبره.»
برخورد با دستفروشان مترو سلبی نیست، بلکه ایجابی است
وضعیت معیشت خانوادههای متوسط دشوار شده است. از سویی دیگر هزینههای این قشر جامعه هر روز فزونی مییابد تا جایی که امکان اجاره مغازه را ندارند. این در حالی است که چندی پیش، محمدرضا علیپور، فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران از اجرای طرح «ممنوعیت تردد و فعالیت دستفروشان» در مترو و منطقه بازار خبر داد و گفت: تامین آسایش، امنیت مسافران و تسهیل تردد، جلوگیری از ارائه محصولات بهداشتی قاچاق و زمینههای اخاذی، کاهش آلودگی بصری و ممانعت از سوءاستفاده «ابزاری» از کودکان و زنان از اهداف اجرای این طرح به شمار میآید. این طرح از نیمه دوم آذر ماه عملیاتی شد به گونهای که هیچ دستفروشی اجازه فعالیت در متروی تهران را ندارد.
محمدرضا علیپور با اشاره به فعالیت روزانه بالغ بر چهار هزار دستفروش تردد سه میلیون مسافر در متروی تهران عنوان کرده: مترو محل خرید و فروش و فعالیت دستفروشان نیست، ایستگاههای مترو دارای غرفههای غذایی، پوشاک و خدمات مطلوبی است.
بنابراین هیچ نیازی به فعالیت این افراد نیست. به گفته وی برخورد با دستفروشان مترو سلبی نیست بلکه ایجابی است و این طرح در راستای ارتقای انضباط شهری اجرا میشود.
از پاکسازی شهری تا پاکسازی جیب خانوادههای ضعیف
با فرض اینکه بنا به گفته فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران؛ برخورد با دستفروشان مترو و بازار سلبی نیست، بلکه برخوردی ایجابی است و در راستای ارتقای انظباط شهری اجرا میشود.
آیا هنوز هم برخوردهای ضربتی راهکار مناسبی است؟ آیا میتوان با حذف بخشی از جامعه تلاش کرد که ظاهر شهر از منظر بصری بهبود یابد؟ با فرض این موضوع که ظاهر شهر و مترو از حضور همه دستفروشان پاک شود، این طبقه از جامعه که برای معاش خود به دستفروشی مشغول هستند بعد از پاک شدن از سطح شهر به کجا خواهند رفت؟ کسب درآمد برای معاش روزانه امری است بدیهی.
نمیتوان عدهای را در این وضعیت بیکاری جامعه به صرف ایجاد بینظمی از انجام تنها کاری که برای آنها درآمد دارد بدون طرح هیچ راهکار عملی، محروم کرد و از سویی دیگر مشخص نیست شهرداری چند درصد آنها را بتواند در محلی مشخص برای کار مستقر کند.
امانالله قراییمقدم، جامعه شناس و متخصص آسیبهای اجتماعی، در گفتوگو با «جهان صنعت»، جابهجا کردن آسیبهای اجتماعی را، راهکاری کوتاهمدت میداند و معتقد است این کار فقر را تبدیل میکند به دملی چرکین که بالاخره در جامعه سر باز خواهد کرد و همه جا را آلوده میکند.
همچنین حسین راغفر، استاد اقتصاد و متخصص مسایل فقرشناسی نیز پیش از این گفته است، محاسبات نشان میدهد که خط فقر طی سال94 برای یک خانوار پنچ نفری در شهر تهران بیش از سه میلیون و 200 هزار تومان در ماه است.
با توجه به گفتههای راغفر، خانوادههای با درآمد کمتر از سه میلیون تومان، زیر خط فقر هستند. با این توصیف دستفروشان مترو و بازار چه سرانجامی پیدا خواهند کرد؟ این خط تا ناکجاآباد ادامه دارد.
خطی است نامریی به نازکی یک مو. با کوچکترین لغزشی از آن، پایین میافتند. این خط دست نیافتنیتر از این حرفهاست؛ خطی که با فقر گره خورده است. بالا و پایین شدن چند درصدی قیمتها خانوادهها را میبرد زیر خط فقر عنوان شده. بالای این خط آمدن اما دیگر کار هرکسی نیست.
متولی واحدی برای حوزه رفاه اجتماعی وجود ندارد
غلامرضا انصاری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در توضیح موقعیت فعلی دستفروشان به جهان صنعت میگوید: در حال حاضر متولی واحدی برای رفاه اجتماعی وجود ندارد تا بحث ساماندهی اجتماعی و فقر را مدیریت کند. بعد از ادغام وزارت رفاه و تامین اجتماعی در وزارت کار، وزارت رفاه به طور عملی کارکرد خود را از دست داد و همین موضوع یکی از دلایل اصلی نبود متولی حوزه رفاه اجتماعی است.
به گفته وی، اقدامات فعلی شهرداری و نیروی انتظامی در برخورد با دستفروشها مثل تجویز مسکن برای بیمار سرطانی است که در بلند مدت بیمار را از پای در میآورد. این اقدامات پاک کردن صورت مساله است. متاسفانه با همه آسیبهای اجتماعی برخوردی خشن و غیرمنطقی میشود.
انصاری با تاکید بر این موضوع که در همه جلسات مشترک شورای شهر، شهرداری و نیروی انتظامی درباره موضوع ساماندهی دستفروشان، برخوردهای ضربتی از طرف شورای شهر مورد تایید نبوده است، میگوید: ما نمیدانیم در صورتی که همین کار فصلی هم از دستفروشان گرفته شود، آنها چگونه معاش روزانه شان را تامین میکنند.
انصاری درباره حضور دستفروشان در سطح شهر میگوید: طبیعی است که بودن دستفروشها در سطح شهر اخلال ایجاد کند ولی ما به عنوان مسوول باید راهکارهای جدی تری بیندیشیم. بدیهی است که ارتزاق درصد بالایی از دستفروشان وابسته به این کار است.
وی بهترین راهکاری که میتواند به این بحران کمک کند را ایجاد شغل و از بین بردن درصد بالای بیکاری در کشور میداند و تاکید میکند: حرفهآموزی و ایجاد بازارچههای خود اشتغالی در پارکها و مراکز مختلف یکی از راهکارهای کوتاهمدت است که البته ایجاد اشتغال پایدار راهکار بلندمدت و واقعبینانه است.
عدم اشتغالزایی هزینههای گزافی بر جامعه تحمیل میکند
انصاری در بخش دیگری از صحبتهایش عدم نقدینگی و مشکلات چرخه اقتصادی دولت را یکی از دلایل دیگر مشکلات و آسیبهای اجتماعی میداند و میگوید: این چنین رفتارهای سلبی مثل شمشیری دولبه است.
در حقیقت رها کردن آسیبهای اجتماعی نوعی خسارت بر بدنه اجتماعی میزند و فشارهای بیش از حد هم مشکلی را حل نمیکند و فقط مشکل را از جایی به جای دیگر میبرد. به بیانی دیگر فقط شکل آسیب تغییر میکند.
همچنین قراییمقدم، در ادامه عنوان میکند: چون هیچ شغلی ایجاد نشده، این مشاغل کاذب به وجود میآیند. مشاغل کاذب هزینههای سنگینی بر شانه اقتصاد کشور میگذارند.
نباید فراموش کرد که هر فرد از زمان تولد تا بعد از دوران بلوغ و دوران تحصیل و زمان مرگ هزینههایی را بر جامعه تحمیل میکند. برای مثال برای یک فارغالتحصیل کارشناسی بیش از 100 میلیون تومان هزینه میشود که این هزینهها با عدم اشتغالزایی از بین خواهد رفت و مسوولیت اصلی این مشکلات بر گردن دولت است.وی تاکید میکند: این مساله به سادگی حل نمیشود.
تعداد زیادی از افراد دستفروش به دلیل بیکاری از شهرستانها به تهران هجوم آوردهاند و تا زمانی که برای آنها ایجاد شغل نکنیم، نمیتوانیم توقع داشته باشیم دستفروشها از سطح جامعه و شهر جمعآوری شوند.به اعتقاد قراییمقدم، مشکل اینجاست که صنایع کشور بسیار کند شده است و کشاورزی درآمد بالایی ندارد، در نتیجه افراد برای کسب درآمد به سمت خدمات روی میآورند و افرادی که توانمندی بالایی ندارند، برای کسب درآمد دستفروشی میکنند. بنابراین برخوردهای سلبی هیچ نتیجه مثبتی نخواهد داشت.
دریافت وجه نقد از دستفروشان قانونی نیست
بعضی از دستفروشان منطقه بازار با ابراز ناراحتی از موقعیت موجود اظهار میکنند ماموران شهرداری بابت بساطگستری در منطقه بازار از آنها پول دریافت میکنند. آنها معتقدند وقتی توانایی مالی برای اجاره مغازه ندارند، ای کاش شهرداری با دریافت همین مبلغ از آنها اجازه بساطگستری را میداد.
انصاری در پاسخ به این سوال که در منطقه بازار ماموران شهرداری از دستفروشان برای پهن کردن بساط پول میگیرند، میگوید: دریافت هرگونه وجهی از سوی ماموران شهرداری غیرقانونی است و مامورانی که پول دریافت میکنند، اقدامی خودسرانه و غیرقانونی انجام میدهند.
از سویی دیگر سعید معیدفر، جامعهشناس درباره تاثیر دریافت وجه نقد از دستفروشان بهازای اجازه کار به آنان در گفتوگو با ایلنا، خاطرنشان میکند: اعمالی نظیر گرفتن پول از دستفروش برای دادن اجازه کار به وی تبعاتی منفی داشته و زمینهساز بیاعتمادی، به هم ریختن مناسبات اجتماعی و اختلال در یک جامعه میشود و نظام هنجاری و اخلاقی جامعه را از بینمیبرد.
چنین اعمالی جامعه را به سمت قهقرا و فروپاشی میبرد و ضروری است یک جامعه سالم نسبت به چنین مواردی حساسیت داشته باشد.
«واگن ویژه بانوان» آخرین سهم جامعه شهری برای زنان است
زنان این روزها بیشترین حضور را در بین دستفروشان دارند. زنانی که چهرهشان را پشت ماسک و عینک پنهان میکند تا دوست و آشنایی آنها را نشناسد. اجناسی که از بازار به امانت گرفتهاند را زیر چادرهایشان پنهان میکنند تا مورد هجوم ماموران مترو قرار نگیرند. زنی جوان حدودا 30 ساله با کیفی کوچک و ظاهری بسیار معمولی در «واگن ویژه بانوان» فروشندگی میکند.
ترس و وحشت از حمله ماموران مترو هنوز هم در رفتار و چهرهاش موج میزند. به یکی از مسافران میگوید: «دیشب 120 هزار تومان از اجناسم را مامورهای مترو گرفتند، تعهد دادم که دیگه چیزی نفروشم اما باید خرج زندگیام رو دربیارم.»
«واگن ویژه بانوان» از معدود سهمهای جامعه برای زنان آسیبدیده است. چه سهم کوچکی است برای زنانی که یا سرپرست خانوادهاند یا به هر دلیلی باید سهمی در درآمد خانوادهشان داشته باشند.
واگن ابتدایی و انتهایی قطار شهری (مترو) با نوار زردرنگ ویژه بانوان، تا همین چند وقت پیش محلی امن بود از سهم جامعهای که قطار آن به سرعت در حال حرکت است. زنان این جامعه، برای جانماندن از زندگی و به دور از هر ایستگاهی برای تامین خدمات اجتماعیشان، دستفروشی میکنند.
حالا همان نوار زردرنگ در بخشی از شهر کشیده شده تا زندگی انسانها را علامتگذاری کند. زنانی که سهمشان از زندگی، دستفروشی و زانودردهای مداوم و وحشت از مورد اتهام قرار گرفتن است.
بساط فقر را جمع كنید
مامور انتظامات مترو وسایل زن دستفروش را از او گرفت و به هر زحمت و درگیری كه بود او را از واگن خارج كرد. صدای جیغ و فریاد زن هنوز بلند بود و میگفت: «چه كار كنم؟ خرج خانوادمو تو میدی؟ برم دزدی كنم؟ برم كنار خیابون وایسم تن فروشی كنم...» صدای مامور مترو به وضوح شنیده میشد كه گفت: «هر كاری میخوای بكن. برو كنار خیابون برو دزدی، اما اینجا تو مترو حق نداری فروشندگی كنی.»
۱۳۹۴/۱۰/۱۲