به گزارش نما در سال های گذشته، مسئولان و مدیران ارشد صنعت حمل و نقل و کارشناسان حوزه حمل و نقل ترانزیت، بارها بیان میکردند که ایران، مناسبترین مسیر ترانزیت کالا بین آسیا و اروپا است.
در این بین راه آهن ایران به تبع موقعیت مناسب ژئوپلتیک کشور و سابقه چندهزارساله ایران در مبالات تجاری آسیا اروپا از طریق راه ابریشم باستان وهمچنین قرارگرفتن در مسیر کریدورهای اصلی منطقه ازجمله کریدور شمال-جنوب وکریدورشرقی-غربی و... از مزیت نسبی مناسبی در انتقال بارهای ترانزیت کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه به آبهای آزاد بین المللی ازطریق خلیج فارس و کشورهای خاورمیانه و شرق اروپا برخوردار است. اما باوجود پتانسیل فراوان راهآهن و مزیت های زیاد مسیر ایران متاسفانه حمل ونقل ترانزیت از این مسیر بسیار کمتر از سایر کریدورها از جمله تراسیکا بوده است بطوریکه مجموع حمل و نقل ریلی حدود 10 درصد حمل جاده ای کشور بوده است.
حال یک سئوال اساسی مطرح می شود که چرا باوجود همه شرایط ایده آل و مناسب هنوز بخش عظیمی از ظرفیت ترانزیتی راه آهن کشور بلا استفاده مانده است،چه راهکار عملیاتی برای خروج از این شرایط وجود دارد؟ و اینکه آیا شرایط اقتصاد ایران پس از برجام می تواند صنعت ترانزیت کشور را دوباره متحول سازد؟
از یک طرف در طول تاریخ موقعیت جغرافیایی ایران به دلیل واقع شدن بر سر چهارراه ترانزیتی منطقه و دو قاره آسیا ـ اروپا، کشورمان را به عنوان محور ترانزیت در کریدور شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب مطرح کرده است و از طرف دیگر در حال حاضر کشور در یک موقعیت بسیار حساس و بی نظیر اقتصادی و تجاری قرار گرفته است. توافق برای رفع تحریمهای اقتصادی علیه ایران، سرمایهگذاران کشورهای مختلف را برای ورود به عرصه حمل ونقل کشور امیدوار کرده و ایران نیز برنامههای خود را به حدی از آمادگی رسانده است تا هر چه بیشتر از این فرصت طلایی استفاده بهینه را داشته باشد، صنعت حمل و نقل و ترانزیت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اما شرایط ما اکنون به چه گونهای است؟ آیا ساختارهای حملونقل کشور بهطور عام و صنعت ترانزیت بهطور خاص برای مواجه شدن با این شرایط جدید آمادگی دارند، آیا تدابیر لازم برای ورود به شرایط پس از اجرایی شدن برجام برای ناوگان عظیم حمل و نقل کشور در نظر گرفته شده است؟ برای پاسخگویی به این سئوال ها و مشخص شدن وضعیت کنونی این زیرساختها نگاهی اجمالی به شرایط ترانزیت در سالهای گذشته میاندازیم و در کنار آن راهکارهایی برای بهبود وضعیت نیز خواهیم داشت.
بدیهی است تحقق برنامههای رشد و توسعه ترانزیت ریلی با توجه به سرعت تغییر و تحولات جهانی، رقابت نزدیک بین کریدورهای رقیب، شیوه های مختلف حمل و انتقال کالا و شرایط اقتصاد ایران پس از برجام، نیازمند تمهیداتی است که در اینجا فقط به صورت تیتروار به آنها اشاره می کنیم، شناخت کریدورهای رقیب (ظرفیت ، نقاط ضعف و قوت)، شناسایی بازار و چشمه ها ومنابع بارهای منطقه، آنالیز بارهای ترانزیت بین آسیا و اروپا ومسیرهای حمل، آگاهی از مزیت نسبی و بررسی فرصتها و چالشهای پیشرو، برنامهریزی حمل متناسب با ظرفیت های بالفعل و بالقوه، تقویت ارتباطات با صاحبان کالا و راهآهنهای منطقه، بهره گیری از شیوه های نوین و کارآمد روز دنیا و همسو باتحولات، همگی جزء زیرساخت های لازم برای آماده شدن برای شرایط جدید صنعت ترانزیت کشور در حوزه حملونقل ریلی است و عدم توجه به هر یک از موارد فوق می تواند برنامه ریزی جهت استفاده بهینه از شرایط موجود را با مشکل مواجه کند.
از طرف دیگر برخی از مهمترین راهکارها در توسعه حمل و نقل ریلی بهویژه ترانزیت، که باید به آن توجه جدی شود تا هر چه زودتر مرتفع گردد و شرایط بهتری برای روبرو شدن با رشد اقتصادی در صنعت ترانزیت ایجاد گردد به صورت کلی عبارتند از؛ توسعه زیر بناها و اتصال گسستها و تکمیل شبکه ترانزیت، ارائه سرویس های مناسب خدمات حمل ونقلی، اتخاذ سیاست تعرفه ای متناسب با شرایط ، بازنگری و ایجاد ساختار و تشکیلات متناسب با اهداف کلان، انجام مطالعه منسجم بازارهای منطقه و جهان، شناخت شرایط و وضعیت حمل ونقل کریدورهای رقیب، حضور فعال در سمینارها و همایش ها و بازار های منطقه ای، ارتباط موثر با صاحبان کالا وشناسایی نیاز های آنان جهت انتقال بار، شناساندن پتانسیل و ظرفیت راه آهن ایران، اولویت سیاست های تجاری متناسب با شرایط بازارو ... که هر یک از این موارد توجه و عنایت جدی مدیریت مربوطه را می طلبد.
با نگاهی به آمارهای موجود در حوزه ترانزیت کالا در سال های گذشته، وضعیت حمل و نقل بین المللی واضح تر و روشن تر خواهد شد.
در شرایط فعلی ظرفیت حمل سالانه راه آهن در بخش حمل و نقل بین المللی بر اساس پتانسیلهای موجود و بلاستفاده حدود 10 تا 15 میلیون تن برآورد می گردد و با درنظر گرفتن پروژههای در دست اقدام و درصورت فراهم بودن بسترهای لازم پیشبینی میشود ظرفیت حمل ونقل در میان مدت به چند برابر افزایش یابد.
اما میانگین حمل و نقل بین المللی راه آهن اعم از صادرات ، واردات از مرز ریلی و ترانزیت در چند سال اخیر در حدود 3 میلیون تن در سال بوده که این میزان حدود یک چهارم ظرفیت موجود می باشد، به عبارت دیگر 75 درصد ظرفیت راه آهن بلااستفاده مانده است.
با توجه به موارد ارائه شده به نظر می رسد اصلی ترین و مهمترین علت عقب ماندن حمل و نقل ریلی علیرغم پتاسیل های موجود، وجود شرایط خاص اقتصادی در کشور در طول دوران تحریم، ضعف بازاریابی و عدم شناخت منابع و چشمههای بار منطقه، تاثیر سیاست های کلان در بخش روابط دیپلماتیک کشور و آمیخته شدن نگرش ها و واکنش های سیاسی با امور اقتصادی و تجاری، از دیگر دلایل عدم رسیدن به ماکزیمم ظرفیت ترانزیت کشور است.
تحقق اهداف بلند مدت و پر نمودن ظرفیت های بالقوه ای که با شرایط پسا تحریم در اقتصاد ایران ایجاد می شود، نیازمند عزم جدی در نگرش، مطابق با مقتضیات روز و شناسایی بازارها و منابع جدید خواهد بود. لذا میبایست از این فرصت طلایی حداکثر استفاده ممکن را کرد چراکه فرصتها دائمی نبوده و باید درحداقل زمان به فعلیت برسد که پیش نیاز اصلی تمامی موارد اشاره شده، اصلاح روابط فی مابین با تمامی کشورهای منطقه است، وگرنه فرصتها در جریان رقابت جهانی از دست خواهد رفت.
صندوق بینالمللی پول با انتشار چشمانداز اقتصادی ایران در نخستین سال پس از لغو تحریمها، رشد اقتصادی 4.4 درصدی، تورم 11.5 درصدی، رشد 18 درصدی بخش نفتی، صادرات 90 میلیارد دلاری، و ذخایر ارزی 141 میلیارد دلاری را برای این سال پیشبینی کرده است.
با توجه به شرایط اقتصاد ایران پس از اجرایی شدن برجام تهیه شده است، وضعیت اقتصادی ایران در سال آینده نسبت به سالجاری بسیار بهتر خواهد بود، پس این شرایط را نباید نادیده گرفت و در جهت رونق صنعت ترازیت کشور همه اقدامات لازم را انجام داد.
کما اینکه اخیراً حجم هواپیماهای عبوری از آسمان ایران 3 برابر و حجم ترانزیت ریلی بیش از 2 برابر افزایش یافته است و در واقع ظرفیتهای نهفته ایران اکنون فرصت شکوفایی پیدا کرده است. شرایط فعلی فرصت بزرگی برای ایران است تا خود را به عنوان بهترین و مقرون به صرفهترین راه اتصالی منطقه برای ترانزیت کالا و همچنین منبع تأمین انرژی برای غرب معرفی کند.
علاوه بر توافق هستهای که چشم انداز توسعه روابط با جهان را برای کشورمان رقم زده است، ایجاد تنش در روابط غرب با روسیه نیز ایجاب میکند تا ایران در بهره برداری از موقعیت جغرافیایی خود، تلاش مضاعفی کند.
برجام، تولد دوباره صنعت ترانزیت كشور؟
چرا باوجود همه شرایط ایده آل و مناسب هنوز بخش عظیمی از ظرفیت ترانزیتی راه آهن كشور بلا استفاده مانده است?چه راهكار عملیاتی برای خروج از این شرایط وجود دارد؟ و اینكه آیا شرایط اقتصاد ایران پس از برجام می تواند صنعت ترانزیت كشور را دوباره متحول سازد؟
۱۳۹۵/۱/۱۷