به گزارش نما کیهان در گزارشی نوشت: به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ از زمانی که اظهارات رئیس بانک مرکزی در گفتوگو با بلومبرگ و همچنین صحبتهای وی در شورای روابط خارجی آمریکا انعکاس خبری پیدا کرد افکار عمومی نگرانی بیشتری نسبت به برجام و عواقب حاصل از آن پیدا کرده است.
ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفته توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است.
به نوشته پایگاه اینترنتی بلومبرگ، سیف گفته ایران سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، توان دستیابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبطشدهاش در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.
رئیس بانک مرکزی ایران اضافه کرد با آنکه قرار است سپردههای ایران در بانکهای خارج از کشور قابل دسترس باشند، بانکهای اروپایی کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین این کشور هستند.
اظهارات سیف نخستین اعتراف یک مقام دولتی به نقض تعهدات غرب و آمریکا در قضیه برجام نبوده و پیش از این نیز صالحی هم در این خصوص ابراز نگرانی کرده بود.
در این روزها که افکار عمومی و دلسوزان نظام نگران عواقب برجام و نقض عهد از سوی آمریکا هستند جریانی خاص فارغ از همه این مباحث و فارغ از اظهارات تامل برانگیز سیف در خصوص برجام، همچنان بر طبل مزایای ارتباط با آمریکا بر هر قیمت میزنند و صحبت از برجامهای دنبالهدار را رها نکردهاند و هر از گاهی بحث از لزوم برجام 2 را در سرمقالههای روزنامههای زنجیرهای شاهد هستیم که نشان از بیتوجهی این جریان نسبت به واقعیات موجود و بدعهدی آمریکا در جریان هستهای است چرا که ما هنوز صداقتی از آمریکا در برجام یک ندیدهایم که حال درصدد برجام 2 باشیم.
این جریان خاص که روزنامهها و رسانههای زنجیرهای در حکم تریبون و بعد رسانهای آن عمل میکنند فارغ از حفظ منافع ملی و اجرای تعهدات از سوی غرب ( تعهدات مندرج در برجام) صرفاً سودای ارتباط با آمریکا را در سر میپرورانند و فارغ از حساب و کتاب و بدون هیچ هزینه و فایده ارتباط با آمریکا را بزرگترین هدفی میدانند که دولت باید پیگیری کند.
این جریان خاص که به شدت قصد دارد تا خود را حامی دولت یازدهم معرفی کند با بزک چهره استکبار چنین القا میکند که اگر به هر قیمتی با آمریکا ارتباط سیاسی و اقتصادی برقرار کنیم کلیه مشکلات کشور از تورم گرفته تا بیکاری و رکود حل و رفع خواهد شد و در این راه حتی اندک نگاهی به از بین رفتن استقلال، هویت و تضییع منافع ملی نمیکنند.
سرخاب زنجیرهایها بر چهره کریه استکبار
رسانههای زنجیرهای دیدار و مصافحه ظریف وزیر امور خارجه با رئیسجمهور آمریکا را به صورت ویژه بازتاب داده و آن را با ذوقزدگی غیرقابل وصفی یک تابوشکنی بزرگ خواندند. بزک کردن شیطان بزرگ از سوی روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب مدتهاست که به مسیر یکنواختی تبدیل شده است، به صورتی که این روزنامهها از مدتها پیش پا به میانه میدان گذاشته بودند تا دلال رابطهای شوند که در این رابطه دیدارهایی در سطوح بالای دیپلماتیک میان ایران و سران آمریکایی اتفاق بیفتد و تابویی که نزدیک 4 دهه گذشته در رابطه میان ایران و شیطان بزرگ شکل گرفته بود، بشکند. پیروی همین موضوع نیز همواره تیترها و مطالبی در جهت عادیسازی این گونه اتفاقها که به شکستن تابوهای جمهوری اسلامی میانجامد در صفحه اول این روزنامهها دیده شده و بارها تیترهایی تحت عنوان «دو رئیسجمهور در یک قاب»، «امشب دیدار اوباما با روحانی» و «جهان غافلگیر شد؛ نیم ساعتی که تابوی 35 ساله را شکست» بر جلد و صفحات اول نشریات و روزنامههای زنجیرهای منتشر شده است.
برای این جریان، برجام و توافق هستهای جزئی از حواشی محسوب میشود چرا که از نظر آنها رخدادهای مهم دست دادن وزیر خارجه کشورمان با اوباما و قدم زدن جان کری و ظریف است. این جریان از خود بیگانه و غربزده به نوعی در رسانههای زنجیرهای صحبتهای خود را انعکاس میدهد که گویی قصد دارند تا دولتمردان دولت یازدهم را نیز به این انگاره سوق دهند که مهمتر از برجام و منافع ملی، همان ارتباط صوری و فرمالیستی با آمریکاست و مهمتر از شکستن دیوار تحریمها همانا شکستن دیوار طویل بیاعتمادی نسبت به استکبار جهانی است.
ذوقزدگی رسانههای زنجیرهای به عنوان تریبون این جریان در تیترهای بعد از توافق ژنو، توافق لوزان و برجام به خوبی قابل مشاهده است؛ ذوقزدگی که ریشه و پایه آن صرفاً سرسپردگی به آمریکاست و قصد بزرگمنش نشان دادن آمریکا در این حین را دارند.
تیترهایی همچون «خورشید درخشان شد»، « توافق تاریخی»، «گشایش طلایی در وین»، «پیروزی بدون جنگ»، «روز واقعه»، «جهان تغییر کرد»، « 28 میلیارد دلار دارایی باز میگردد»، « غوغای توافق»، «آخرین قطعنامه» و ...از جمله تیترهای برخی از رسانههای این جریان خاص اند که همگی در سودای بزک چهره آمریکا حرکت میکنند.
این جریان فارغ از هر تحلیلی نسبت به آینده توافق صرفاً بخاطر اینکه این توافق باعث شکسته شدن تابوی دست دادن وزیر خارجه ایران با رئیسجمهور امریکا شده از توافق حمایت میکردند و حاصل آن حمایتها را باید در سکوت معنا دار این رسانهها پس از اظهار نظر رئیس کل بانک مرکزی جست؛ اظهاراتی که نشاندهنده نقض عهد از سوی آمریکایی است که زنجیرهایها به غایت درصدد غسل تعمید آن بودند.
واکنش رسانه های جریان خاص به افشاگری سیف
رسانههای زنجیرهای که این روزها به خاطر رسانهای شدن افشاگری رئیس کل بانک مرکزی برآشفته و خانه خیال خود را بر آب رفته تصور میکنند در اقدامی هماهنگ و برنامهریزی شده تیترهای صفحه یک دیروز خود را به «مالهکشی» گلایههای سیف از بینتیجه بودن برجام و«تقریباً هیچ» بودن عایدی دولت یازدهم از مزایای برجام اختصاص دادند.
این رسانهها برای توجیه صحبتهای ولیالله سیف دست به تحلیلهای عجیب و غریبی زدهاند که موجبات خنده و شادی خوانندگان را فراهم میکند. یکی از رسانههای این جریان خبری زنجیرهای در مطلبی با تیتر «برداشت جناحی از «سیفیجام»» به تحلیل صحبتهای سیف پرداخته است. نگارنده یادداشت مذکور صحبتهای سیف را واجد «مصرف خارجی» معرفی کرده و چنین القا میکند که مردم کشور نباید نگران افشاگری رئیس کل بانک مرکزی باشند چرا که وی تنها قصد داشت با احساسات آمریکاییها بازی کرده و امتیازاتی بیش از برجام از آنها بستاند! در صورتی که گلایههای سیف نشان میدهد که پس از 3 ماه از برجام همچنان تعهداتی که آمریکا و غرب در قبال کشورمان متعهد شده بودند اجرایی نشده چه برسد به اینکه مزایایی علاوه بر آن متوجه ایران شود.
یا یکی دیگر از روزنامههای زنجیرهای با دستاویز قرار دادن گزارش سه ماهه وزارت خارجه به مجلس در خصوص برجام با تیتر «تقریباً همه چیز» به منعکسکنندگان صحبتهای برجام در رسانهها حمله کرد و مدعی شد که رسانههای منتقد برجام قصد دارند تا با افزایش توقعات مردم از برجام، آنها را ناامید کنند! این ادعا در حالی مطرح میشود که رسانههای منتقد بارها خطر افزایش توقعات از توافق هستهای را زمانی که زنجیرهایها این توافق را حل و فصلکننده همه مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، محیط زیستی و ... معرفی میکردند، هشدار داده بودند. امروز نیز این رسانهها باید پاسخگوی افکار عمومی باشند چرا که با گره زدن همه مسائل کشور به برجام و از سوی دیگر «تقریباً هیچ» بودن عواید برجام برای کشورمان ( باتوجه به اظهارت سیف در خصوص بدعهدی طرف آمریکایی) مردم را ناامید کردهاند.
سایر زنجیرهایها نیز از گردونه دور نمانده و با تیترهایی همچون «دلواپسی با ٧سال تأخیر»، «دلواپسان زنجیرهای» تلاش کردند تا با نقد منعکسکنندگان اظهارت سیف، منتقدان برجام را عامل اصلی عقیم ماندن توافق هستهای اعلام کرده و در فرار به جلو رسانههای منتقد و دلسوز نظام را متهم به نادیده انگاشتن امنیت ملی کردند.
رویکرد زنجیرهایها نشان میدهد که قسمت مهم برجام برای آنها تنها گفتوگو با آمریکا به عنوان یکی از اعضاء گروه موسوم به 1+5 است و در این بین نه رفع تحریمها و نه توافق بر سر غنیسازی هستهای در داخل کشور برای آنها اهمیتی ندارد. همین رویکرد باعث شده تا برجام برای این جریان رسانهای تبدیل به یک نماد شود و هر رسانه و فردی را که آن را نقد و تحلیل میکند را تخطئه و ناامیدکننده مردم معرفی میکنند.
برخی میخواهند برجام را«لطف آمریکاییها» معرفی کنند
مقام معظم رهبری در نامهای که در پاسخ به نامه رئیسجمهور درباره سرانجام مذاکرات هستهای در 29 دی ماه سال گذشته نوشتند، به صراحت بیان داشتند که «در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینههای سنگینی پرداخت شده است. نوشتهها و گفتههایی که سعی میکنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمیکنند.»
مقام معظم رهبری در آن برهه به خوبی پیشبینی میکردند که جریانی قصد دارد تا با بزک چهره کریه آمریکا به نحوی اخبار توافق را مخابره و رسانهای کند که مردم ایران به ناچار خود را مدیون و ممنون طرف آمریکایی بدانند.
رهبر معظم انقلاب در فرازی دیگر از این نامه مقاومت و ایستادگی مردم را ابزار اصلی تسلیم غرب و پای میز مذاکره نشاندن آنها معرفی کرده و تصریح میکنند: همین اندازه دستاورد نیز در برابر جبهه استکبار و زورگو، بر اثر مقاومت و ایستادگی به دست آمده است. این را باید همه ما درسی بزرگ برای همه قضایا و حوادث در جمهوری اسلامی بدانیم.
ایشان در واپسین فراز این نامه مهم تاکید میدارند که «بار دیگر تأکید میکنم که از خدعه و نقض عهد دولتهای مستکبر بویژه آمریکا در این مسئله و دیگر مسائل غفلت نشود.» و این تاکید نشان از حساسیت موضوع و سابقه بدعهدی تاریخی از سوی طرف آمریکایی دارد.
این موضوع به اندازهای واجد اهمیت بود که مقام معظم رهبری در 30 دی ماه سال گذشته نیز آن را مطرح و بر آن تاکید کردند. حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دستاندرکاران انتخابات دهمین دورهی مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان با انتقاد از کسانیکه همین حد از نتایج اجرای برجام را نیز ناشی از لطف آمریکا، وانمود میکنند افزودند: عدهای میخواهند در این فرصت، چهره منحوس استکبار را بزک کنند! که این حرکت، خیلی زشت و خطرناک است.
رهبر انقلاب در تبیین بیمنطق بودن این حرکت خاطرنشان کردند: اگر قلدرِ محله، خانه و اموال شما را به زور غصب کند و شما نهایتاً با تلاش و زحمت او را مجبور کنید از بخشهایی از خانهتان بیرون برود، آیا این، نتیجه لطف آن زورگو بوده یا ثمره قدرت و تلاش شما؟
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: دستاوردهای هستهای، حاصل تلاش و نبوغ دانشمندان ایران، از جمله چهار شهید ارزشمند هستهای و حمایت و ایستادگی ملت بوده و این واقعیات همراه با تلاش مسئولان، دشمن را وادار به برخی عقبنشینیها کرده است، بنابراین کمال بیانصافی است که برخی، این نتایج را «لطف آمریکاییها» تبلیغ کنند!
هدف اصلی این جریان خاص که صحبتهای خود را در قالب رسانههای زنجیرهای مطرح میکند بزک چهره شیطانی استکبار به هر قیمتی است و در این بین موضوعاتی همچون رفع تحریمها و توافق هستهای یک بهانه و موضوعی فرعی به شمار میآید چرا که از نظر جریان مذکور هدف اصلی شکستن تابوی ارتباط با آمریکا و برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با آنهاست و واقعیت موضوع اینجاست که تا زمانی که این جریان چنین القائاتی را به افکار عمومی تزریق میکند برجام نیز محتوم به عواقبی است که امثال رئیس بانک مرکزی از آن پردهبرداری کردند. به این معنا که ناکامی در نیل به اهداف مندرج در توافق هستهای به خاطر بدعهدی و نقض تعهدات از سوی طرف آمریکایی است و دولت آمریکا زمانی که چنین پالسهایی را از این جریان و رسانههای زنجیرهای دریافت میکند همچنان رفع تحریمهای هستهای را گروگان نگه خواهد داشت تا از آن سوء استفاده حداکثری را داشته باشد
آیا برجام لطف آمریكایی ها بود؟
در حالی كه دغدغه افكار عمومی پس از توافق هستهای، رفع تحریمها است، جریانی خاص قصد دارد با به حاشیه بردن اصل هدف برجام و موضوع رفع تحریمها، هدف اصلی را شكستن تابوی رابطه با آمریكا معرفی كرده و كشور را به مسیر خسارت بار برجامهای بعدی سوق دهد.
۱۳۹۵/۱/۳۱