به گزارش نما به نقل از فارس از بیرجند، آسمان یک روز بهاری در حال تاریک شدن است، زن جوان داخل سطل زباله فلزی بزرگ در جستوجوی وسایل پلاستیکی است و کیسههای زباله گره خورده را با چاقویی که در دست دارد پاره میکند و هر آنچه را که به کارش میآید در گوشهای کنار خود پرتاب میکند.
با دستان زمخت عرقهای پیشانیاش را پاک میکند وقتی از جستوجو ناامید میشود سراغ بطریها و لوازم پلاستیکی که در گوشهای جمع کرده میرود و آنها را داخل کیسهای که بر دوش دارد میریزد و به راهش را ادامه میدهد.
کیسه جمعآوری شده را در دست خود میگیرد و راهی سطل زباله بعدی میشود تا کمر داخل سطل فلزی خم میشود و هر چه را که بهدردش میخورد جدا میکند و داخل کیسهاش میاندازد بیآنکه به اطراف توجه کند به مسیرش ادامه میدهد و همچنان مشغول پیدا کردن ظروف پلاستیکی و بطریهای پلاستیکی میشود.
محمد پسر بچه 12 سالهای است که تمام روز را به سطلهای زباله داخل شهر سر میزند، از او درباره خانوادهاش میپرسم و در جواب میگوید: مجبورم بهخاطر مخارج مدرسهام این کار را انجام دهم، پدرم چندین سال در زندان است و مادرم هم برای اینکه مخارج ما را بدهد در خانههای مردم کار میکند.
وی میگوید، دو خواهر دارم و یک برادر که آنها از من کوچکتر هستند به پسر بچههای هم سن خودش با حسرت نگاه میکند و با آهی سرد میگوید: کودکیام یک آرزو است که همان را هم خدا به من نداد.
کیسهاش را پر از بطری نوشابه، آب معدنی و کارتن میکند، روی دوشش میگذارد و به سوی سطل آشغالی که آن سوی خیابان قرار دارد میرود، از او درباره درآمدش میپرسم و با خنده تلخی میگوید: هر چه آشغال جمع شدهام بیشتر باشد درآمدم بیشتر میشود.
به غروب نزدیک میشویم هوای بهاری شهر سبب شده که مردم بیشتر غروب را در بیرون سپری کنند کم کم خیابان شلوغتر میشود و مردم بیشتر رفتوآمد میکنند، در طول مسیر به مرد جوانی میرسم که پوست و استخوان بوده و مشغول جدا کردن کارتنها و ظروف پلاستیکی است.
مرد جوان کیسه به دوش و با پکهای سیگارش کوچهها را یکی یکی پشت سر میگذارد و هر آنچه که برایش خوب است جدا میکند به سرعت از کوچهها میگذرد و بدون آنکه به اطرافش توجهی کند پس از 10 دقیقه مقابل درب کوچکی کیسه را زمین میگذارد و بدون آنکه در بزند کیسه را داخل میبرد.
10 دقیقه بعد مرد جوان از خانه بیرون آمده و با اسکناسهای دستش به نخستین مغازهای که میرسد یک پاکت سیگار و بستهای نان میخرد و به مسیرش ادامه میدهد.
به مسیرش ادامه میدهد و انگار دیگر پاهایش یاریاش نمیدهند و گوشه خیابان مینشیند و سیگارش را روشن میکند.... با دلهره به سراغش میروم، از او درباره گذشتهاش میپرسم و میگوید: من هم مثل تمام این مردم زندگی داشتم، کار داشتم، زن داشتم ولی... ادامه حرفهایش را قطع میکند انگار غم عجیبی در گوشه چشمانش هویداست، انگار گذشته سختی را پشت سر گذرانده است.
وی گفت: زمانی که سالم بودم در مغازهای کار میکردم بیمه بودم و حقوق خوبی میگرفتم ازدواج کردم و بعد از دو سال با زنی آشنا شدم، اوایل زنم در جریان کارهایم نبود و نمیدانست چهکار میکنم ولی بعد از گذشت یک سال متوجه شد و به خانه پدرش رفت.
با وجود مخالفتهای زنم و اختلافات خانوادهام به رابطه با آن زن ادامه دادم و او مرا با مواد آشنا کرد و گفت درآمد خوبی دارد بهتر از کار کردن برای مردم است و ظرف مدت یک سال به تمام آرزوهایت میرسی من هم خام حرفهایش شدم و این شد سرنوشتم.
از او میپرسم الان زنت کجاست؟ و آیا فرزندی هم داری؟ آه سردی کشید و گفت: دخترم دو ساله شده بود و من یک معتاد تمام عیار که حال و حوصله هیچ کاری نداشتم، زنم هم قهر کرده و با بچهام به خانه پدرش رفت و من هم با فروش وسایل خانه روزگار خود را میگذراندم.
وی ادامه داد: در نهایت زنم طلاق گرفت و از آن زمان تاکنون هشت سال میگذرد؛ میپرسم چقدر مصرف داری؟ میگوید زیاد نیست. چقدر؟ شبی یگ گرم کراک و نیم گرم تریاککه از زبالهگردی خرجش را درمیآورم.
رضوی یک زن ساکن در خیابان جوادیه بیرجند میگوید: هر روز زنان، بچهها و مردان زیادی را میبینم که داخل زبالهها میروند و کیسهشان را پر از زبالههایی همچون نان خشک و بطری نوشابه و کارتن میکنند.
وی ادامه میدهد: بعد از اینکه کارشان با پلاستیکهای زباله تمام میشود همه چیز را همان جا رها میکنند و میروند، بارها به این افراد تذکر میدهیم که پلاستیکهای آشغال را پاره نکنند یا زبالههای پخششده را جمع کنند اما این کار را انجام نمیدهند.
کارشناس و روانشناس خانواده پیرامون مسأله زبالهگردی در بیرجند در گفتوگو با خبرنگار فارس، گفت: زبالهگردها را اغلب جوانان، معتادان، کودکان کار و اتباع بیگانه تشکیل میدهند.
آمنه منافی بیان داشت: زبالهگردی هر چند به منبع درآمدی برای برخی افراد تبدیل شده اما این افراد همواره در معرض دنیایی از بیماریهای پنهان مخازن زباله قرار دارند که امکان انتشار برخی از این بیماریها در سطح جامعه نیز وجود دارد.
وی ادامه داد: سطلهای زباله در شهر علاوه بر آنکه منبع تغذیه حیواناتی مثل موش، گربه، حشرات و خزندگان است خاستگاه انواع میکروبهای بیماریزا مثل کزاز، حصبه، سالک پوستی و احشایی، انگلهای رودهای، اسهال خونی و فلج اطفال محسوب میشود.
وی اظهار داشت: اگر تنها 10 دقیقه عرض یک خیابان منتظر بمانید، افراد زیادی به مخازن سر میزنند که نه دستکش دارند و نه ماسک؛ اغلب آنها هم قدهای کوتاهی دارند که مجبورند تا کمر داخل مخازن زباله فرو روند.
* ابتلا شدن زبالهگردها به انواع بیماریها
متخصص پوست در خراسان جنوبی، بیماریهای پوستی را یکی از شایعترین بیماریهایی که زبالهگردها با آن مواجه هستند ذکر کرد و افزود: از طریق زبالهها سه دسته بیماریهای باکتریایی، ویروسی و قارچی به افراد منتقل میشود.
عفت نوربخش اضافه کرد: زبالهگردها به دلیل آلودگی دستهای خود و رعایت نکردن پوشش حفاظتی، دچار بیماریهای ناشناخته و مسمومیتهای ناشی از آلودگیهای محیط میشوند.
متخصص پوست در خراسان جنوبی انگل را یکی دیگر از بیماریهایی که زبالهگردها به آن دجار میشوند ذکر کرد و بیان داشت: آلودگیها و انگلهای داخل زبالهها از طریق خراشهای جلدی، مخاط دهان، چشم و بینی به بدن فرد زبالهگرد منتقل میشود.
وی با اشاره به اینکه زبالهگردها به دلیل حمل گونیهای سنگین به زانودرد، دیسک کمر و کمردرد مبتلا میشوند، تصریح کرد: تفکیک زبالهها توسط مردم و همچنین گذاشتن به موقع زباله در خارج از منزل میتواند کمک موثری به بهداشت و محیط زیست جامعه کند.
* تفکیک زباله از مبدأ؛ نیازمند همت مسؤولان و مشارکت شهروندان
حل مشکل زبالهگردی در بیرجند تا یک ماه آینده؛ این خبری بود که معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند به خراسان جنوبی ابتدای اردیبهشتماه سال گذشته به یکی از رسانههای استان اعلام کرد و اکنون بعد از گذشت یک سال این امر محقق شد.
معاون خدمات شهری شهردار بیرجند جداسازی و تجزیه پسماندهای آشپزخانهها و مواد غذایی از سایر زباله را از موارد بازیافت زبالهها ذکر کرد و گفت: تفکیک زباله از مبدأ همت مسؤولان و مشارکت شهروندان را میطلبد.
علی خانزاد اظهار داشت: طرح تفکیک زباله از مبدأ و مقصد از اول خرداد ماه با هدف بازیافت مجدد پسماندهای تر و خشک، جلوگیری از تخریب زیست محیطی، کاهش هزینههای خدماتی و جلوگیری از تخریب اراضی برای دفن زباله با همکاری چهار شرکت خصوصی در استان آغاز شده است.
معاون خدمات شهری شهردار بیرجند با بیان اینکه در این طرح شرکتها 8 کانکس را در 4 منطقه بیرجند نصب میکنند، بیان داشت: بلوار فاطمیه در ورودی مهرشهر، بلوار شعبانیه جنب پارک پروفسور معتمدنژاد(دولت)، بلوار شهدای عبادی بعد از میدان امام حسین(ع)، فلکه سوم سجادشهر روبهروی مسجد سید الشهدا(ع)، پارکینگ حاشیه پارک آزادی و جنب پارک پدران آسمانی از جمله مکانهای تعبیه شده این طرح است.
خانزاد تفکیک موارد قابل بازیافت نظیر پلاستیک، کاغذ، شیشه و فلزات را ضروری دانست و افزود: تفکیک و بازیافت زباله یکی از طرحهای بسیار مفید است، زیرا با گسترش این فرهنگ معضل زبالهگردی حل میشود.
وی اذعان داشت: زمانی که تفکیک زباله در خانه انجام شود زباله تفکیک شده و داخل سطلهای آشغال شهری ریخته نمیشود، لذا زبالهگرد آشغال قابل تفکیکی را نمیتواند جمعآوری کند.
معاون خدمات شهری شهردار بیرجند اضافه کرد: شرکتهای جمعآوری طرحهای تشویقی را برای شهروندان در نظر گرفتند به همین منظور طرحهای تشویقی مانند قرعهکشی، سفرهای زیارتی و اهدای جوایز به شرکت کنندگان در طرح تفکیک زباله از مبداء، اجرا میشود.
سخن پایانی...
هستند برخی از ما که هزینههای هنگفت برای رفع کمترین و جزئیترین نیازهای روزمره خود صرف میکنیم و هزاران بیخانمان در کنار ما، برای رزق روز خود و خانوادهاش طلای کثیفی را بر سره سفره خود میبرد، عصر مدرن، انسانیت را از قالب ما ربوده، لباس فخر را بر تن کرده و ما را از درد همنوعانمان دور کرده است.
این روزها گرانی مخارج زندگی، زباله را تبدیل به منبعی برای کسب درآمد کرده است، کارتن و مقوا، پلاستیک، نایلون، قوطی، بطریهای شیشهای و فیبرها و فومها همگی ارمغانی است که در دل سطلهای زباله پنهان شده تا زجر کشیدهای با دست پینه بسته برای استخراج آن اهتمام کند.
هستند خانوادههای که نهادهای دولتی و مسؤولان ادارات برایشان کاری در خور همراه با پولی برای رفع نیاز تأمین نکردند تا سفره آنها خالی نباشد، مردان میانسالی که با تمام خستگی و چهره ژولیدهشان سالهای سال کارگری کردند بدون بیمه و دستمزد زیاد و امروز کارتن جمع کن در میان انبوه زبالهها هستند......
زبالهگردهایی که گاهی به خاطر مشکلات زندگی، نبود کار، اعتیاد و بیخانمانی و هزاران دلیل دیگر به این کار روی آوردهاند که شرمشان میرود خود را یک زبالهگرد معرفی کنند، به نظر میرسد این افراد تحت نظارت هیچ سازمان یا ارگانی نیستند و شاید به جرأت بتوان گفت هیچ نهاد یا مسؤولی، مسؤولیت مستقیم حمایت و رسیدگی به مشکلات و خطرات در کمین این افراد را نپذیرفته است.
طرح تفکیک زباله از مبدأ هر چند طرحی قابل قبول است اما کاش مسؤولان به جای ارائه چنین طرحهایی به فکر چارهای برای تأمین مخارج این قشر از جامعه بودند، قشری که برای تأمین مخارج زندگی خود از سطلهای زباله تغذیه میشوند به راستی چه کسی پاسخگوی مشکلات این قشر از جامعه است؟
................................
زبالهگردی گزینهای برای فرار از فقر
این روزها گرانی مخارج زندگی، زباله را تبدیل به منبعی برای كسب درآمد كرده است، زبالهگردهایی كه گاهی به خاطر مشكلات زندگی، نبود كار، اعتیاد و بیخانمانی و هزاران دلیل دیگر به این كار روی آوردهاند.
۱۳۹۵/۳/۶