به گزارش نما به نقل از افکارنیوز، چندسال پیش محمد نوری زاد از حامیان فتنه 88، پای کودک بهائی را به نشانه شرمساری از بهائیان بوسید و به حمایت از جامعه بهائیان پرداخت. در جایی دیگر به همراه «محمد ملکی» در مقابل جمعی از دانش آموزان و دانشجویان بهائی زانو زده و از آنان عذرخواهی کرد.
چند هفته گذشته هم فائزه هاشمی که از قضا او هم از حامیان سرسخت فتنه 88 محسوب می شود، به دیدار فریبا کمالآبادی یکی از 7 عضو شورای رهبری بهائیان در ایران رفت و با انداختن عکس یادگاری و پخش آن در شبکه های اجتماعی، خشم ملت ایران را برانگیخت.
در خصوص دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی، سخنگوی جامعه بهاییان در لندن طی گفت و گویی با بیبی سی اظهار داشت: «بعد از سالیان سال ناآگاهی درباره وضعیت بهائیان و اعتقادات بهائیان، این سدها دارد شکسته میشود و کسانی که با بهائیان در تماس هستند متوجه واقعیات میشوند. البته اختلاف عقیده وجود دارد اما احترام به عقاید دیگران نشانه پیشرفت جامعه ایران است، مخصوصا از سوی کسانی که متعلق به قشر مذهبی جامعه هستند.»
در این میان اما اقدامات مخرب بهائیان در ایران فراموش نشده است؛ اقداماتی که فراتر از اعتقادات بوده و همواره در مسیر ضداسلام و ضدنظام جمهوری اسلامی بوده است. در این خصوص می توان به نمونه هایی از اقدامات سوء بهائیان در ایران اشاره کرد؛ از دوران گذشته تا امروز و سال های اخیر. ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خویش به نفوذ زایدالوصف فرقه ضاله بهائیت در تمام شئون مملکت در دوران هویدا اشاره میکند؛ فردوست در کتاب خود از فردی به نام دکتر ایادی پزشک مخصوص دربار نام میبرد؛ فردی که بهایی بود و به اندرونی محمدرضا پهلوی راه داشت و با رایزنیهایش بسیاری از بهاییان را به مناصب عالی در رژیم پهلوی رساند.
گسترش فساد و فحشا یکی از برنامه های مشخص بهائیان در ایران عصر پهلوی بود؛ طبق یکی از اسناد افشاء شده از ساواک فردی بهایی به نام سروان احمد نبیلی که به اشاعه و تبلیغ بهائیت در بین مردم و به ویژه افسران و درجه داران شهره بود، در کار تجارت قاچاق انسان و تحویل دختران ایرانی به شیخ حمدان، معاون نخست وزیر امارات، بود.
بهاییان در سال های اخیر و خصوصا در فتنه 88 نیز بسیار فعال بودند و با اشاعه فحشا و فساد و اقدامات تخریبی علیه نظام، سعی فراوانی در مسیر اهداف مثلث انگلیس، اسرائیل و امریکا داشتند و در واقع نقش آنان در ایران به عنوان مهره های داخلی سران استکبار قابل تعریف است. آنچنانکه بسیاری از دستگیرشدگان در آن ایام بهایی بودند و از همین بابت است که این روزها برخی از فتنه گران برای ادای دین خود به این فرقه ضاله به دیدار آنها می روند. خیانت ها و ظلم های بهاییت علیه مسلمانان در طول تاریخ انقلاب و قبل از آن، کم نیست و اگر بخواهیم به تمام آن موارد بپردازیم، خود طومار بلندبالایی خواهد شد. اما همین بس که عالیترین مقام تصمیمگیری در آئین بهایی، یعنی بیت العدل در سرزمین های اشغالی است و توسط صهیونیست هایی اداره می شود که در قبال اعطای پول و پاداش به بهاییان از آنان انتظار دارند تا علیه اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت و تبلیغ کنند. چنانکه روزگاری صدام با حمایت از منافقین و سکنی دادن آنها در عراق سعی کرد آن جماعت فریب خورده را تبدیل به برگ برنده خود علیه نظام جمهوری اسلامی کند. اما امروز صدام کجاست و منافقین آواره کدام کوی و برزن هستند؟
با این توضیحات و سابقه عملکرد بهائیان در ایران، بسیار عجیب است که دکتر صادق زیبا کلام دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد انگلستان معتقد است: «اقدام خانم فائزه هاشمی در دیدار با خانم کمال آبادی نه تنها کار اشتباهی نبود بلکه اگر خانم فائزه هاشمی به دیدار این عضو ارشد بهائی نمی رفت، اشتباه می کرد. زیرا این یک کار انسان دوستانه است و بر این اساس چنانچه خانم هاشمی با افراد کمونیست و یا هم جنس باز نیز دیدار و ارتباط داشته باشد قابل توجیه و دفاع خواهد بود.»
صادق زیباکلام این کارشناس مسائل سیاسی اعتراض و برائت آیت الله هاشمی رفسنجانی در پی اقدام دخترش را هم بی اساس دانست و معتقد است که آقای هاشمی تحت تاثیر فشارها از جمله فشار دانشگاه تهران مجبور به واکنش شده است و اقدام خانم فائزه هاشمی کاملا صحیح است.
در ادامه گفت وگوی تفصیلی دکتر صادق زیبا کلام را می خوانید:
حضرتعالی دیدار فائزه هاشمی با اعضای فرقه بهائیت را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این اقدام یک اشتباه ساده بود و یا با برنامه ریزی صورت گرفته است؟
زیبا کلام: دیدار فائزه هاشمی با اعضای فرقه بهائیت نه یک اشتباه بوده و نه توطئه استکبار جهانی بوده و نه یک اقدام برنامه ریزی شده بوده، نه سفارت انگلستان به خانم فائزه هاشمی گفته باید این دیدار را انجام دهید و هیچ کدام این ها نبوده است. خیلی ساده ایشان با خانم کمال آبادی که بهائی است، مدت 8 ماه هم سلولی بودند و کسی می تواند احساس هم سلولی بودن و هم بند بودن را درک کند که پشت میله های زندان اوین با یک نفر دیگر 8 ماه شبانه روز زندگی کرده باشد و متوجه خواهد شد که چگونه یک انس و الفت بین دو تا دوست و زندانی پدید می آید.
به نظر شما، دیدار فائزه هاشمی با اعضای فرقه بهائیت با چه هدفی صورت گرفت؟
زیبا کلام: خانم کمال آبادی در حدود 8 سال زندان بود و اکنون هم دختر وی فارغ شده و خداوند به خانم کمال آبادی نوه داده است، به همین جهت مسئولین زندان اوین به ایشان مرخصی می دهند که به دلیل نوه دار شدن، به نزد دخترش بیاید و کنار آنها باشد. خانم فائزه هاشمی هم زمانی که مطلع می شود این اتفاق افتاده است، به دیدار خانم کمال آبادی می رود.
**خانم کمال آبادی بی گناه است
یعنی هیچ ارتباطی بین فائزه هاشمی و اعضای فرقه ضاله بهائیت وجود ندارد؟ اگر اینطور است با توجه به سابقه فرقه بهائیت در ایران چه لزومی داشت که فائزه هاشمی به دیدار بهاییان برود؟ ضمن آنکه در ایام انقلاب نیز بسیاری از انقلابیون با برخی افراد که بعدا به گروهک منافقین پیوستند، هم بند بودند، با این حساب آیا این منطقی بود که مثلا در دهه 60 که منافقین به روی مردم هجوم آوردند، یکی از آن انقلابیون که قبل از انقلاب با امثال مسعود رجوی هم سلول بود، به دیدار منافقین می رفت به واسطه هم سلولی بودن در زندان و نوه دار شدن و امثال این بهانه ها؟
زیبا کلام: چنانچه هر گونه مجالستی، معاونتی، همراهی، نزدیکی، نشست و برخواستی با بهائی ها، جرم، خلاف و بخشی از توطئه استکبار جهانی تلقی می شود، در این جا سوالی که پیش می آید این است که چرا مسئولین زندان و قوه قضائیه 8 ماه خانم فائزه هاشمی را در کنار خانم کمال آبادی قرار داده بودند و چرا در آن زمان شخصی نگفت که این توطئه و یک حرکت خزنده و یک جریان نفوذی دشمن است. بنابراین باید پرسید چرا در آن زمان این مسائل مطرح نشد؟ و چرا اکنون این مسائل مطرح می شود؟
همچنین من سوالی دارم و سوالم این است که خانم کمال آبادی به جز برخی موارد کلی از قبیل اینکه ایشان مزدور هستند، مامور سازمان سیا، عامل موساد و صهیونیست هستند، به جز این اتهامات، آن عمل خلاف و جرمی که در حقیقت مرتکب شده است و به دلیل آن باید سالها در زندان باشد، آن جرم چه بوده است؟ و به عبارت دیگر ایشان چه جنایتی کرده است، کلاه چه کسی را برداشته است یا مال چه کسی را خورده است؟ زمین چه کسی را غصب کرده است؟ کدام عمل بی اخلاقی را انجام داده است که حالا به دلایل آن باید ایشان سالها در زندان بیافتد؟ یعنی چنانچه بخواهیم کلی گویی را کنار بگذاریم و چنانچه مفسد فی الارض، عامل استکبار و استعمار بودن را کنار بگذاریم باید به زبان حقوقی پرسید که خانم کمال آبادی و سایر بهائی ها به طور دقیق چه جرمی را مرتکب شده اند؟
چنانچه این افراد جاسوس هستند، باید روشن شود که به طور دقیق به کدام اسناد طبقه بندی شده نظامی و انتظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی و هسته ای دسترسی داشته اند و آن را در اختیار دشمن قرار داده اند که ما بخواهیم بگوئیم که بهائی ها در حال جاسوسی هستند.
** خانم کمال آبادی چه جرمی مرتکب شده است؟
به جز اینکه ایشان بهائی هستند و به بهائیان دیگر که مشکلات، کمبود هایی دارند و فقیر هستند و به جز اینکه به این اقلیت می رسند، دیگر ایشان چه خطا و جرمی را مرتکب شدند؟ کمک به هم کیش و هم آئین اقلیت در طول تاریخ بشر مرسوم بوده مانند آنکه یهودی ها، مسلمانان سنی و شیعی به همدیگر کمک می کنند و از حال همدیگر خبر دارند.
همچنین در جامعه ای مانند ایران که شیعیان در اکثریت هستند، سنی ها، ارامنه، یهودی ها و زرتشتی ها از همدیگر باخبر هستند و به همدیگر کمک می کنند و بهائی ها هم این چنین هستند. بنابراین خانم کمال آبادی زمانی که به هم کیش بهائی خود کمک می کند، این ابتدایی ترین و بدیهی ترین عملی است که همواره اقلیت های بومی، دینی و غیره نسبت به یکدیگر انجام می دهند.
**اعتراض به فائزه هاشمی به دلیل تلافی انتخابات 7 اسفند است
بنابراین از آنجا که باید به فائزه هاشمی حمله شود و از آنجا که باید بهانه باشد تا دور جدیدی از حملات به آقای هاشمی شروع شود و از آنجا که باید انتخابات هفتم اسفند را یک طوری تلافی بکنند و بغض و کینه را از نتیجه انتخابات نشان دهند، به اعتقاد من آمدند تمام این موارد را راه انداخته اند.
**اگر فائزه هاشمی به دیدار خانم کمال آبادی نمی رفت، اشتباه بود
اینکه می گویند خانم فائزه هاشمی اشتباه کرده است و نباید به دیدار خانم کمال آبادی می رفت، صحیح نیست. به نظر من اگر خانم فائزه هاشمی به دیدار خانم کمال آبادی نمی رفتند، اشتباه می کرد. بنابراین این اقدام خانم فائزه هاشمی ابتدایی ترین اصول اخلاقی است. ما به کرار از آقایان از بالای منبر شنیده ایم که آن شخص یهودی، مشرک و کافری که هر روز که رسول الله از کوچه عبور می کرد، شکمبه گوسفند را بر سر مبارک پیامبر خالی می کرد و یک روز که برای آن فرد اتفاقی افتاد و دیگر در مسیر حرکت پیامبر نبود، رسول الله می پرسند که آن شخص کجاست و جویای احوال آن شخص شدند و به عیادت آن می رود. بنابراین فکر نمی کنم که عملکرد خانم کمال آبادی از آن شخصی که آن عمل را نسبت به رسول الله انجام داده است، بدتر باشد.
البته ما قصد بحث کردن با شما را نداریم اما به هر حال شما مسائلی را مطرح می کنید که ناگزیر به پاسخگویی هستیم. شما سوال کردید که جرم خانم کمال آبادی چیست؟ خب طبیعتا قوه قضائیه قرار نیست هر مجرمی را که دستگیر می کند، جرمش را ریز به ریز برای من و شما و سایر مردم توضیح دهد، اما این به معنای بی جرم و بی گناه بودن آن شخص نیست، شما می توانید در خصوص جرم خانم کمال آبادی، این سوال را از مسئولان قوه قضائیه بپرسید تا پاسخ خود را دریافت کنید البته به شرط موافقت و رضایت خانم کمال آبادی نسبت به افشای جرمشان! اما بر اساس حرف شما تمام افرادی که اکنون در زندان به سر می برند و من یا شما و دیگران از جرمشان بی اطلاع هستیم، بی گناه هستند و بی جهت در حبس به سر می برند! و فقط زمانی زندان حقشان است که من و شما هم از جرمشان خط به خط باخبر باشیم. مورد دیگر اینکه می فرمایید جرم خانم کمال آبادی فقط کمک به هم کیشان خود است! بدیهی است که در اینجا باید دید که اعتقادات ایشان و هم کیشان ایشان چیست و از کجا حمایت می شود؟ شما بهتر تاریخ را می دانید و مطلعید که بهاییت که هم اکنون مهم ترین مرکز تصمیم گیری آنان به نام «بیت العدل» در اسرائیل است، بیشترین قرابت را به افکار صهیونیستی دارد و بزرگترین و مهمترین تصمیمات عملیاتی آنان با صهیونیست ها هماهنگ می شود. بنابراین قرار نیست هر فرقه یا عنوان دینی که ساخته شد، آزاد باشند که اگر اینطور باشد، هر جماعتی می تواند یک سری اعتقادات را علم کند و با وعده های توخالی، عده ای را دور خود جمع کند و به انحراف بکشاند. قطعا شما هم مخالف چنین رخدادی هستید و بر همین اساس سال های گذشته انتقادات زیادی را به جریان انحرافی داشتید. عجیب است که چرا الان از فرقه بهاییت حمایت می کنید و در عین حال هر اعتقادی که خلاف تفکرات شما باشد، را هجو می دانید چنانکه در مقالات خود، اصولگرایان را تندرو و افراطی می دانید و مستحق توبیخ، اما بهاییت را صرفا یک مذهب همچون شیعه و سنی و مسیحی و زرتشتی و ... می دانید. بگذریم ... اما واقعا شما فکر می کنید بر اساس داستانی که از رسول الله تعریف کردید، آیا خانم کمال آبادی در پایان مسلمان شود؟ یعنی فائزه هاشمی به قصد جذب وی به دیدار و عیادتش رفته یا آنها فائزه را جذب خود کرده اند؟
زیبا کلام: خانم فائزه هاشمی کاری انجام نداده است که خانم کمال آبادی به خاطر او بخواهد مسلمان بشود. خود آقایان گفته اند که امام جعفر صادق با 4 هزار نفر شاگرد و افرادی که با آنها به بحث می پرداخته است و در این بین افرادی از اهل سنت، زرتشتی و حتی ماده پرست و ماتریالیست بوده اند، در یک جمع می نشسته اند و چنانچه هر یک از این افراد مشکلی برایش پیش می آمد، جدا از بحث هایی که با حضرت امام جعفر صادق (ع) داشته اند، به طور قطع امام از حال این افراد جویا می شد و چنانچه ضرورتی داشت به احوال پرسی آنها می رفت.
این عیادت به این نیت انجام نمی شد که آن شخص مسلمان شود. همچنین رسول الله با نیت مسلمان کردن آن فرد به عیادت وی نمی رفته است بلکه پیامبر می خواهد به ما درس کرامت انسانی، اخلاقی بدهد. بنابراین باید در ابتدا و به طور ذاتی انسان را به چشم انسان نگاه کرد. و نباید به افکار و عقاید آن نگاه کرد و جدا از اعتقادات که ممکن است کمونیست، سنی، شیعه، 5 امامی، 7 امامی، حنبلی، مالکی، مسیحی و یهودی باشد، باید به نگاه انسانیت دید. بنابراین دیدار خانم فائزه هاشمی با خانم کمال آبادی با نگاه انسانیت صورت گرفته است.
قطعا بر اساس همین نگاه انسانی بوده که خانم کمال آبادی به محض نوه دار شدن با آنکه باید در حبس باقی می ماند اما آزاد شد تا بالای سر دخترش باشد، این همان چیزی است که خود شما گفتید، ضمن آنکه با همین نگاه انسانی در حال حاضر کسی کاری با اکثر بهاییان در کشور ندارد و خیانت ها و جرم های آنها چشم پوشی شده است. اما قطعا در دوره امامان شیعه و زمان رسول الله، اینطور نیست که شما فرمودید و حتی خود شما در همین صحبت ها تاکید کردید که «امام جعفر صادق (ع) چنانچه ضرورتی داشت به احوال پرسی یک شخص ماده پرست می رفتند»؛ قطعا این کار هم به قصد جذب وی به دین اسلام بوده است. مطمئنا پیامبر اگر به عیادت آن شخص یهودی یا مشرک می رفت به قصد مسلمان کردن وی بوده است و تبلیغ دین اسلام در آن ایام چیزی نیست که بتوان آن را پوشاند. نمایندگان پیامبر (ص) و نامه نگاری ایشان با فرمانروایان و سران کفر بر همین اساس بوده است. قطعا حضرت امام جعفر صادق (ع) که صاحب مکتب جعفری هستند نیز با قصد جذب و تبلیغ اسلام با سایر ادیان بحث و بررسی می کرده اند. این موضوع در طول تاریخ امامان کاملا مشهود بوده و اکثر امامان ما با چنین قصدی بحث می کرده اند و آن را وظیفه ذاتی امامت و ولایت خود می دانسته اند، اصلا سخن شما باورپذیر نیست که امام شیعه با سایر ادیان بحث کند اما قصد تبلیغ اسلام را نداشته باشد و یا پیامبر (ص) به عیادت یک شخص یهودی یا کافر برود، فقط و صرفا از سر انسان دوستی و بدون قصد جذب وی به اسلام؛ آن هم در شرایطی که پیامبر (ص) و امامان شیعه برای بحث و تبلیغ دین اسلام، نماینده به سایر مناطق اعزام می کردند و همواره با کفار سر ستیز داشتند. اما با توضیح و استدلال شما سوالی که پیش می آید این است که چنانچه خانم فائزه هاشمی از سر انسان دوستی به دیدار بهاییان رفته، آیا اگر با شخص دیگری که ممکن بود کمونیست یا حتی همجنس باز باشد هم دیدار می کرد، آن هم در شرایطی که هیچ ضرورتی بر آن نیست، اقدام وی توجیه پذیر و انسانی بود و می شد آن را بر اساس نگاه انسانیت تلقی کرد؟
زیباکلام: در آن حالت هم این اقدام قابل توجیه است. زیرا اقدام خانم فائزه هاشمی همان اقدامی است که مرحوم آقای منتظری و مرحوم آیت الله طالقانی در زندان قزل قلعه نسبت به کمونیست ها انجام می داده اند. یعنی اگر حضرت آیت الله طالقانی، حضرت آیت الله منتظری و سایر روحانیون و مسلمانانی که در زندان قزل قلعه بودند و مشاهده می کردند که یک کمونیست و یا یک عضو توده ای بیمار شده است، از داروی خودشان به آن شخص می داده اند.
این مسئله مکرر اتفاق افتاده است و حتی این موضوع در زمانی که بنده در زندان بوده ام، بارها و بارها اتفاق افتاده بود. یعنی به افرادی که کمونیست بودند لباس، غذا و دارو می دادیم. به عبارت دیگر به افرادی که دشمن ما بودند کمک می کردیم و در مقابل آنها همچنین به افراد مسلمان در مواقع نیاز کمک می کردند.
**جرم فائزه این است که پدرش هاشمی است
در این سخن شما، همان حرف بنده مستتر است و اینکه با هدف جذب سایر ادیان، به آنها کمک می شده است و این نوعی تبلیغ فرهنگی است و خود شما می فرمایید که آنها نیز به شما کمک می کرده اند. ضمن آنکه در زندان شرایط متفاوت از خارج از زندان است و طبیعتا همان طور که شما فرمودید اگر یک عضو توده ای بیمار می شد، به وی دارو می دادید، خب معلوم است که در آنجا و در آن شرایط رژیم ستمشاهی، اضطرار و ضرورت داشت و همان نگاه انسانی حکم می کرد که این کار را انجام دهید اما قطعا تاثیر فراوانی در جذب آنها و علاقه آنها به مسلمانان داشت؛ چنانکه می فرمایید آنها هم در مواقع نیاز به شما کمک می کردند. اما در خارج از زندان چه ضرورتی دارد و آیا اینکه خانم فائزه هاشمی به دیدار بهاییان رفت، ایشان به بهاییت کمک کرد یا بهاییت که از دشمن اصلی اسلام و ایران در منطقه یعنی صهیونیزم دستور می گیرد، قرار است در موقع نیاز به ما مسلمانان کمک کند؟ لطفا به این سوال پاسخ دهید که با توجه به اینکه فائزه هاشمی یک شخص معمولی جامعه نیست و به واسطه پدرش اقدامات وی قابل توجه قرار می گیرد، به نظر شما دیدار خانم فائزه هاشمی با اعضای فرقه بهائیت و انتشار عکس این دیدار، آیا به فرقه ضاله بهائیت، بها نخواهد داد؟
زیبا کلام: شما می توانید روح مرحوم آیت الله طالقانی را احضار کنید و از ایشان بپرسید زمانی که در سال های 38 الی 41 زندان قزل قلعه بودید، چرا به افراد توده ای بیمار، دارو می دادید؟ چرا دارویی که برای شما بود به آنها می دادید، آیا با این اقدام به توده ای ها مشروعیت و بها نمی دادید؟ بنابراین ما به آیت الله طالقانی نمی توانیم بگوییم که چرا به کیانوری و احسان طبری دارو دادی و آیا شما با این کار به آنها مشروعیت نمی بخشیدی؟
مسائل اینگونه نیست و مسئله خیلی ساده است. چنانچه به جای دختر آقای هاشمی رفسنجانی، دختر شخص دیگری از مراجع و فرزند شخص دیگری که همراه حکومت است و مشکلی ندارد و دختر این افراد، این اقدام را انجام داده بود، این کار به عنوان یک عمل اخلاقی و کمک انسان دوستانه تلقی می شد و حتی ممکن بود از این اقدام تقدیر و تجلیل نیز به عمل آید.
اما به دلیل اینکه فائزه دختر آقای هاشمی رفسنجانی این اقدام را انجام داده است باید از چپ و راست به وی حمله کرد که این توطئه، جریان مرموز، مشکوک است و به بهائیت مشروعیت داده و از بهائیت دفاع می کند.
شما فرمودید: «چنانچه به جای دختر آقای هاشمی رفسنجانی، دختر شخص دیگری از مراجع و فرزند شخص دیگری که همراه حکومت است و مشکلی ندارد و دختر این افراد، این اقدام را انجام داده بود، این کار به عنوان یک عمل اخلاقی و کمک انسان دوستانه تلقی می شد» در برابر این اظهارنظر باید عرض کنم که از نگاه ما آقای هاشمی رفسنجانی هم همراه حکومت هستند و مشکلی ندارند و شاید اصلاح طلبان برای ایشان خواب هایی دیده باشند اما ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و منصوب رهبری هستند. اما این را بدانید که قطعا اگر هر یک از فرزندان سایر مقامات هم این اقدام را انجام می داد، کار باطلی بود و قطعا شدیدتر از فائزه به وی انتقاد می شد. فرزند آیت الله خزعلی نمونه آن است که به دلیل همراهی با فتنه گران هم در زمان حیات آیت الله خزعلی به وی (مهدی خزعلی) انتقاد می شد هم در حال حاضر به مهدی خزعلی به خاطر همراهی با فتنه گران، انتقادات فراوانی وارد است. اما می خواهم بدانم که آیا واقعا از نگاه شما اگر این اتفاق از سوی فرزند یکی دیگر از مقامات صورت می گرفت، مورد تحسین قرار می گرفت؟
زیبا کلام: بله همه یک صدا می گفتند که چه کار اخلاقی انجام داده است و ببینید که این روحانی چقدر قشنگ فرزندش را تربیت کرده است و چقدر عمل این فرزند، انسان دوستانه بوده است.
اما به دلیل اینکه دختر آقای هاشمی رفسنجانی این اقدام را انجام داده است، این اقدام توطئه تلقی می شود. بنابراین ما دینمان و اخلاق را به راحتی به سیاست می فروشیم و مشکل و درد اساسی اینجاست.
**آقای هاشمی را مجبور به برائت کردند
تجربه تاریخی، ادعای شما را رد می کند، اما اگر بنا به صحبت شما این اقدام فائزه هاشمی مورد تائید است، چرا آیت الله هاشمی اقدام دخترش را رد کرده است؟ مگر آیت الله هاشمی از جایی تحت فشار قرار داشت که مثلا مجبور به رد اقدام دخترش شده باشد؟
زیبا کلام: به طور قطع همین طور است یعنی از همان جایی که به خانم فائزه هاشمی فشار وارد می شود، به پدرش نیز فشار وارد می کنند.
اگر امکان دارد و اطلاعاتی دارید، بفرمایید که آقای هاشمی از کجا مجبور به رد اقدام دخترش شده است؟
زیبا کلام: بنده استاد دانشگاه تهران هستم و از این موضوع خبر دارم. دانشگاه تهران به آقای هاشمی فشار وارد کرد که آقای هاشمی شما باید از اقدام دخترت برائت بجویی و آقای هاشمی در اثر این فشار، در جلسه ای به دخترش انتقاد کرد و گفت که فائزه باید جبران کند. خدانگهدار.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
دانشگاه تهران آقای هاشمی را مجبور به برائت جویی كرد!
صادق زیباكلام گفت: بنده استاد دانشگاه تهران هستم و از این موضوع خبر دارم كه دانشگاه تهران به آقای هاشمی فشار وارد كرده است كه آقای هاشمی شما باید از اقدام دخترت برائت بجویی و آقای هاشمی در اثر این فشار در جلسه ای به دخترش انتقاد كرد و گفت كه فائزه باید جبران كند.
۱۳۹۵/۳/۱۱