به گزارش نما به نقل از فارس _ مسعود یارضوی: در ماههای آغازین سال 92 و در روزهایی که رئیسجمهور روحانی هنوز کابینه خود را به مجلس معرفی نکرده بود، یکی از تحلیلگران اصولگرا در مطلبی اینگونه نوشت که دولت یازدهم دولت سیاست خارجی است و برنامه آقای روحانی و یارانش دست یافتن به یک توافق با غرب است. توافقی که البته بیدستاورد خواهد بود و دست آخر نیز خواهد شکست و کسانی در داخل کشور این شکست را به گردن موانعی در فرادست دولت میاندازند...
اکنون 3 سال از آن روزها و آن پیشبینی میگذرد و چهره زمخت این حقایق و احتمالات بعدی آنها بر همه آشکار شده است.
«برجام» نیز به یکسالگی خود رسیده و حالا عیارسنجهای دقیقی در دست مردم برای قضاوت درباره آن وجود دارد.
دستاورد «تقریباً هیچ» برجام حتی مورد اذعان برخی مقامات دولت قرار گرفته است و برجامخواهان ستادی نیز یکی پس از دیگری در حال هشدار پیرامون برجام و رخدادهای مربوط به آن هستند.
گذر از خطوط قرمز نظام در برجام مورد اشاره صریح رهبر معظم انقلاب گرفته و دوست و دشمن نیز اذعان میکنند که شروط رهبری درباره برجام هرگز از سوی دولت رعایت نشد و ایضاً اینکه برجام بر اساس شروط 9 گانه مقام معظم رهبری نقض شده است.
در این گیر و دار اما یک حقیقتِ نه چندان آشکار نیز وجود دارد که فهم آن در آنالیزهای مرتبط با برجام، میتواند معلومات جدیدی را به مسئله وارد کند و از فهرست مجهولات بکاهد.
آن حقیقت نیز که در ادامه به توضیح درباره آن میپردازم، همان گزینهای است که تحلیلگران اصولگرا در اَوان کار رئیسجمهور روحانی و یارانش، متوجه آن شده و تحلیل پیشگفتهی ابتدای متن مبنی بر تلاش به هر قیمت دولت یازدهم برای توافق با غرب و البته شکست توافق را ارائه کردند.
*در زیر نقاب برجام
در روزهای آغاز به کار دولت یازدهم و هنگامی که کابینه دولت هم حتی هنوز مشخص نشده بود، کسی که نوشتههایش در تریبونهای اصلاحطلب و دولتی از این دست به آن دست میچرخید؛ «محمود سریعالقلم» بود؛مشاور رئیسجمهور روحانی و کسی که از دوران ریاست روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار وی ارکستر سمفونی «جهانیسازی» را در قالب چندین کتاب سروده بود.
سریعالقلم که چند مورد از منویات وی نظیر «جهانیسازی» و «بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی» به صورت تأکید و شعار در لسان آقای روحانی هم تکرار شده بود؛ در آن روزها یادداشت مینوشت و صحبت میکرد و مدام خصلتهای رئیسجمهور تازه بر مسند نشسته را با یک مدیر منطبق با گلوبالیزاسیون تطبیق میداد.
سریعالقلم حتی در یادداشت خود در نشریه آسمان از این گفت که روحانی غذای خوب خورده و اینطور نتیجه گرفت که این هم یکی از ملاکهای مدیران منطبق با سیاستهای توسعه و فرهنگ جهانی است!
مشاور کراواتی آقای رئیسجمهور بعدها و در یک دیدار با روحانی حتی از این گفت که جهانی شدن میتواند روابط بین قوا (مقننه، مجریه و قضائیه) را هم در ایران تسهیل کند و در مقاطع دیگر نیز مفاهیم دیگری همچون بیمعنی بودن استقلال و خودکفایی در دهکده جهانی، مرتبط بودن آلودگی هوای تهران با جهانینبودن و... را مطرح کرد.
این مقدمه طولانی در کنار برخی رفتارهای دیگر دولت یازدهم نظیر تماس تلفنی نابجا با رئیسجمهور آمریکا، پیادهروی آقای ظریف با جانکری، بیان نکات مبهم برخی آقایان درباره مسئله هولوکاست، ناراستیهای اقتصادی با مردم، وعده و وعیدهای بیجهت پیرامون برجام و تأکید تلویحی ظریف بر خروج حزبالله از سوریه، جملگی کافی بود تا یک ذهن مدقّ و تئوریک به راحتی درک کند که دولت یازدهم ایران به دنبال «جهانی شدن» است.
جهانی شدنی که البته بعدها و در پسابرجام، لایههای دیگر خود نظیر تلاش دولت برای اجرای قوانین جهانی مبارزه با پولشویی موسوم به FATF، تقلّا برای پیوستن به WTO و بیکار شدن کارگران کمتحصیلات و تعطیلی کارگاههای خرد که همگی اثباتاً از الزامات بیچون و چرای جهانی شدن هستند را نشان داد.
*بنویسید برجام، بخوانید «گذرنامه ورود به دهکده جهانی آمریکا»
جهانیشدن برای کابینهای که خود را «کشور خُرد» و کشورهای غربی را «قدرتهای جهانیِ مؤدب»! بداند و بخواهد بعنوان یک عضو تازهوارد در «دهکده جهانی» ثبت نام کند، البته الزاماتی دارد.
الزاماتی که قبل از برجامِ ؛ کشورهای دیگری مثل لیبی، هندوستان، کره جنوبی و کوبا هم بعنوان متأخرین آنها را انجام دادند و خود را متنعّمین دهکده جهانی پنداشتند.
عباس عبدی: معتقدم برجام تنها یک توافق هستهای نبود. برجام در واقع گفتوگویی با جهان بینالملل در قالب مذاکرات هستهای بود. بنابراین برجام مانعی بسیار جدی برای بازگشت ایران به سیاستهای گذشته است.
و دولت یازدهم نیز با طرح مفاهیمی همچون «هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم»، «گره زدن چرخ سانتریفیوژها به چرخ زندگی مردم»، «بزرگنمایی تحریمها»، «هجمه علیه شعار بعنوان ترجمان عقل ملی»، «پرتأثیر نشان دادن سرمایهگذاری و روابط خارجی در اقتصاد»، «سوء تفاهم جلوه دادن مشکلات مبنایی آمریکا و ایران» و «نشان دادن درِ باغ سبز پسابرجام» و دست آخر نیز «انعقاد برجام» به زعم خود این الزامات را رعایت کرد و هماکنون مشغول ادامه رهسپاری در این مسیر است.
قضیه بسیار ساده بود.
در ذهن برخی دولتمردان کابینه یازدهم چیزی وجود داشت که رهبری بارها تحت عناوین مختلف به آن اشاره کرده بودند.
چیزی که بصورت مجمل، «محاسبه غلط» نام داشت و عددی از آقایان فکر میکردند و همچنان نیز فکر میکنند که حل مشکلات کشور در گروِ روابط خارجی با قدرتهای جهانی! است و لاغیر.
برای مثال، زاویه دید این مدیران تا آن اندازه در راستای گلوبالیزاسیون تنظیم شده که حتی «اقتصاد مقاومتی» را هم به تحریمها گره زدند.[1]
و صد البته «برجام» به زعم برجامخواهان مهر تأییدی بود که باید بر فهرست اقدامات و تلاشهای دولت در راستای جهانیسازی مینشست.
فرضی قابل اثبات که درباره کشورهای به زعم آمریکا «خطرناک» بایستی بصورت یک معاهده و مقاولهی امضا شده نیز بروز مییافت.
کما اینکه درباره کوبا و لیبی صورت رسمی یافت و درباره هندوستان و آفریقای جنوبی بصورت الیناسیون و تغییر ماهیت رهبران انقلابی آنها جلوهگر شد و لذا دیگر نیازی به امضای هیچ کاغذی هم نبود.
(به نکته جالبی که در پیرامون این کشورها رخ داد نیز باید توجه شود که آنها تنها برای لباس نپوشیده و تن لخت پادشاه کف زدند و جملگی از روز جهانیشدن تا امروز تنها به مستعمراتی مضمحل شده در استعمار فرانو و کشورهایی مصرفی و آزمایشگاهی و سرخورده از حرکات انقلابی خود بدل شدند.)
البته فرض قابل اثبات ما بصورت نصّ هم درآمد و مدتی قبل، «عباس عبدی» از معاریف اصلاحطلب بود که یکسال پس از انعقاد برجام، طی اظهاراتی اینگونه پرده از چهره واقعیت کنار زد:
«معتقدم برجام تنها یک توافق هستهای نبود. برجام در واقع گفتوگویی با جهان بینالملل در قالب مذاکرات هستهای بود. بنابراین برجام مانعی بسیار جدی برای بازگشت ایران به سیاستهای گذشته است.»[2]
در ادامه مسیر، فکر میکنم همین توضیحات، نشانهها و پاسخهای تحلیلی کافی باشد تا یک ذهن آگاه پس از فهم واقعیتهای برجام و هدف صِرف آن برای جهانی کردن دولت یازدهم، متوجه این حقیقت هم بشود که «جهانیشدن» صدالبته فقط یک عضویت ساده نیست و حکماً باید نتایج مترتّبی نیز داشته باشد.
بر همین اساس، اپیزود سوم این یادداشت را به نتایج مترتّب جهانی شدن بر یک دولت خودشهروند پندار در دهکده جهانی اختصاص میدهم.
*پس از خودشهروند پنداری دولت در دهکده جهانی چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟!
اینکه پس از الصاق یک دولت در حال توسعه به دهکده جهانی و یا تصوّر این الصاق چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؛ از نظر من درباره دولت یازدهم، مقولاتی قابل احصا هستند و میشود با تحلیل صحیح به فهم آنها سیطره یافت.
با توجه به بیدستاوردی یقینی برجام برای مردم و محقق نشدن انتظارات حاکمیت ایران و آمریکا از توافقی که اصرار دولت یازدهم بر آن محرز است؛ میباید که اذهان عمومی برای بررسی فرضی جدی به نام «شکست رسمی برجام» آماده شوند.
برخی از این نتایج البته در این مقال و مجال قابل اشاره نیستند و برای بیان آنها محذوریتهایی وجود دارد.
مقادیری از آنها نیز رخ نمودهاند...
کما اینکه مثلاً میبینیم در یکسالگی برجام، بر خلاف وعدههای داده شده، هیچ تغییر خاص و ملموسی در زندگی مردم رخ نداده است و دولتمردان هم در پس این رخ ندادنها بیان میکنند که برجام اساساً یک تفاهم اقتصادی نبوده است[3] و یا مثلاً «مگر همه چیز پول است»؟![4]
این در حالی است که صاحبان آن وعدهها و این اقوال شاید هرگز حاضر نیستند به مردم بگویند که برجام از اول هم قرار نبود حاوی هیچ تحفهای باشد چون صرفاً گذرنامه عبور چند دولتمرد از دالان ورودی دهکده جهانی بود نه توافقی به منظور رفع سوء تفاهمات برای گشایشهای اقتصادی.
برخی گفتههای متناقض با سیاستهای کلان نظام و برخی سکوتها نیز میتواند از جمله نتایج مترتب بر همین عضویت اشاره شده باشد.
اینکه از جانب محافل خاص هیچ اشاره مؤکدی به مسئله «محور مقاومت» و عملگری تعیین کننده ایران در این محور نمیشود و یا همینطور مشاهده میشود که عدهای با گذشت 5 سال از وقوع بحران در کشور سوریه هنوز با طنز و کنایه از ضرورت پرداختن به راهکار سیاسی سخن میگویند و در قبال «شهدای مدافع حرم» هیچ حرکت خاص حمایتگرانه و احتراممداری از آنها به چشم نمیخورد و یا اگر میبینیم در بحث رفع نشدن تحریمها و الزام به توجه به هشدارها پیرامون «زبان انگلیسی» اما اصرارهایی بر تحقق اولی و ترویج دومی مشاهده میشود؛ جملگی از تأثیرات ژنتیکی همان اعتقادات و مقاولهها و معاهدات هستند.
همچنین است که اشارههای اخیر سخنگوی دستگاه قضایی به احضار «حسین موسویان» و «سیروس ناصری» و دستگیری جاسوسی به نام «جیسون رضائیان» که پس از رهایی در توییتی کنایهآمیز مدعی دوستی با وزیر خارجه ایران شد، نیز میتواند ابواب جدیدی برای اقتراح پیرامون نتایج جهانیسازی دولت بواسطه برجام را مطرح کند.
در اینجا اما پیرامون یکی از محوریترین نتایج جهانی شدن دولت آقای روحانی با تک بلیط برجام بایستی نکاتی را بیان کرد.
صاحبان وعدههای برجامی، هرگز حاضر نیستند به مردم بگویند که برجام از اول هم قرار نبود حاوی هیچ تحفهای باشد چون صرفاً گذرنامه عبور چند دولتمرد از دالان ورودی دهکده جهانی بود.
فیالجمله میتوان اشاره کرد که با توجه به بیدستاوردی یقینی برجام برای مردم و محقق نشدن انتظارات حاکمیت ایران و آمریکا از توافقی که اصرار دولت یازدهم بر آن محرز است؛ میباید که اذهان عمومی برای بررسی فرضی جدی به نام «شکست رسمی برجام» آماده شوند.
یعنی حتی بر خلاف تکاپوی این روزهای برخی اندیشکدههای غربی و محافلی در داخل و خارج ایران که بر نامیرایی برجام تأکید میکنند اما واقعیتهای صحنه و باز بودن پروندههایی مثل شکست کامل مذاکرات هستهای دولت اصلاحات در سالهای 82، 83 و 84؛ نشان میدهد که فرض «شکست رسمی برجام» که اصلیترین هدف آن «لغو تمام تحریمها» بود اما اکنون همین اصلیترین هدف نه تنها محقق نشده بلکه دولت نیز بر سر آن با مردم ناراستی میکند؛ یک فرض جدی است و باید برای آن آماده بود.
آمادگی کاملی که از یکسو میباید مقولات مهمی همچون چرایی گذار مذاکرهکنندگان از برخی خطوط قرمز نظام[5] و چرایی بیعملی دولت در قبال عدم تحقق شروط 9گانه مقام معظم رهبری پیرامون برجام و نقض آنها[6] را برای مردم توضیح دهد و از سوی دیگر پس از شکست احتمالی برجام نیز واقعیتهای تلاش دولت برای جهانی شدن و دروغ بودن مقولاتی مثل تأثیرگذاری عمده تحریمها و بالا بودن شدید نرخ بیکاری در ایران! را برای مردم توضیح دهد.
طرفه آنکه اولاً به گواه مراکز رسمی و مقامات کشور، اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بصورت میانگین 30 درصد است[7] و همچنین نرخ بیکاری ایران در سال 94، 11 درصد بوده که نسبت به نرخ 14 درصدی خود در سال 89، با 3 درصد کاهش نیز مواجه شده و هماکنون فقط 6 درصد از نرخ استاندارد بیکاری در جهان بالاتر است.
بیان این واقعیتها برای مردم، میتواند آمادگیهای لازم را در قبل و بعد از شکست احتمالی برجام ایجاد کند و در اقتفای خود نیز با فرصتی مبسوط به تشریح واقعیتهای تلخ جهانیسازی آمریکایی برای افکار عمومی بپردازد.
«برجام» و ناكامی دولت روحانی برای جهانی شدن
«برجام» به زعم برجامخواهان مهر تأییدی بود كه باید بر فهرست اقدامات و تلاشهای دولت یازدهم در راستای جهانیسازی مینشست.
۱۳۹۵/۴/۲۶
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)