نسخه چاپی

احتمال تعطیلی خبرگزاری دولت

دولت در آستانه انتخابات به ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای خود نیاز دارد و تغییرات در صورتی كه بنیادی باشند، می توانند منجر به ورود سایر نهادها شوند ولی اثر روانی چنین خبرهایی برای اینكه اوضاع این روزهای روزنامه نگاران را آشفته كند، كافی است.

به گزارش نما، وب سایت ایران‌وایر با انعکاس یادداشتی به قلم مروارید بیژنی در مورد جلسه اخیر هیات امنای موسسه مطبوعاتی ایران و خطر تعدیل نیروها و یا حتی تعطیلی این موسسه نوشت:



در تمام سال هایی که در موسسه مطبوعاتی ایران کرده ام، هیچگاه به اندازه اکنون نگران نبوده ام. همین چند روز پیش وقتی با دل نگرانی خبرهای مربوط به برگزاری جلسه هیئت امنای موسسه مطبوعاتی ایران را دنبال می کردم، شنیدن سه پیشنهاد، دلشوره هایم را بیشتر کرد: تعدیل، تعطیل یا انحلال.



جلسه هیات امنا، این اولین جلسه «محمدتقی روغنی ها» مدیرعامل موسسه ایران با سید رضا صالحی امیری، وزیر جدید فرهنگ و ارشاد هم بود. در این جلسه البته بیشتر طرفین به بررسی پیشنهادهای محمد نهاوندیان، رییس دفتر رییس جمهور می پرداختند، پیشنهادهایی شبیه دستور. روغنی ها، صالحی امیری و نهاوندیان سه عضو هیات امنا «موسسه فرهنگی و مطبوعاتی ایران» هستند و همه کاره.



پیشنهاد «تعدیل»، درباره نیروی انسانی است. در حال حاضر،‌ موسسه مطبوعاتی ایران بیش از 1200 پرسنل دارد که شامل خبرنگار، نیروهای فنی و نیروهای خدمات می شوند. از این جمع کمتر از 150 پرسنل با موسسه قرارداد رسمی دارند و کارمند رسمی خبرگزاری ایرنا محسوب می شوند. باقی نفرات، یا به صورت قرارداد سالیانه یا روزمزد ساعتی با مجموعه همکاری می کنند. حالا پیشنهاد این است که این نیروها تعدیل شوند، مشخص نیست دقیقا چند نفر ولی موقعیت شغلی صدها نفر از همکارانم در معرض خطر قرار دارد. نگرانی در این باره را می توانم روزانه در چهره بسیاری از همکارانم ببینم.



پیشنهاد دوم، «تعطیل» است. موسسه مطبوعاتی ایران سال 1373 خورشیدی و در دولت «هاشمی رفسنجانی» تاسیس شد. در اساسنامه این موسسه، با دو واژه «غیرانتفاعی» و «غیردولتی» برخورد می کنیم اما این رسانه به صورت کامل همواره زیرمجموعه و تحت سرپرستی و پوشش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) قرار داشته است. موسسه ایران فعالیت خود را با انتشار روزنامه «ایران» آغاز کرد و پس از آن، روزنامه هایی مانند «ایران ورزشی»، «الوفاق» (روزنامه عربی زبان)، «ایران دیلی» (روزنامه انگلیسی زبان)، «ایران سپید» (اولین روزنامه خط بریل ویژه نابینایان در جهان) را به صورت مستمر انتشار داد. ویژه نامه هایی مانند ضمیمه شهرستان ها، ایران آذین، ایران جمعه، خاتون (ویژه نامه بانوان که یک شماره پس از انتشار به دلیل زیر سئوال بردن چادر در پوشش ایرانی توقیف شد) در ادامه کنار این روزنامه قرار گرفتند. «ایران آنلاین» هم پایگاه خبررسانی اینترنتی موسسه ایران شده که البته در مقاطع مختلف زمانی، اعتراض خبرگزاری ایرنا به دلیل موازی کاری را به همراه داشته. تا پیش از آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی، دولت بخشی از بودجه موسسه ایران را در ردیف بودجه خبرگزاری جمهوری اسلامی قرار می داد اما این بودجه از یک سال بعد از حضور «حسن روحانی» به عنوان رئیس جمهور کاهش یافت و در نهایت قطع شد.



حالا گام دوم برداشته شده و تعطیلی رسانه های جانبی موسسه ایران به عنوان یک گزینه مهم روی میز محمد تقی روغنی ها قرار گرفته است. ایران ورزشی، ایران دیلی، الوفاق، ایران آنلاین و ایران سپید فعلا در تیررس تصمیم دولت برای سال آینده هستند. تعطیلی این رسانه ها نیز به معنای بیکار شدن برخی از همکاران من است. در واقع دولت با این تیر دو نشان می زند، هم عده ای را بیکار می کند و هم از هزینه های مطبوعاتی اش می کاهد.



سومین گزینه پیشنهادی هم «انحلال» کامل موسسه مطبوعاتی دولت بوده است. اگر چنین شود، سرنوشت زندگی ۱۲۰۰ نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم به خطر می افتد.



البته همه ما می دانیم که اتخاذ این تصمیم ها به این سادگی نیست. دولت در آستانه انتخابات به ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای خود نیاز دارد و تغییرات در صورتی که بنیادی باشند، می توانند منجر به ورود سایر نهادها شوند ولی اثر روانی چنین خبرهایی برای اینکه اوضاع این روزهای روزنامه نگاران را آشفته کند، کافی است.



مهم ترین دلیلی که فعلا مبنای این سه پیشنهاد قرار گرفته، دلیل مالی است. دولت پول ندارد که خرج این موسسه را بدهد. مشکل مالی تازگی ندارد. موسسه ایران در دولت خاتمی یک موسسه سودآور بود. در دولت احمدی نژاد، «کاوه اشتهاردی» از آبان ماه سال 85 این موسسه را تحویل گرفت. او نخستین کاری که کرد، مستقل کردن مالی موسسه مطبوعاتی ایران از خبرگزاری ایرنا بود. او برای چنین کاری یک و نیم میلیارد تومان بودجه گرفته بود و برای محکم کاری، روی آگهی و فروش و همچنین راه اندازی چاپخانه سرمایه گذاری کرد. این آخری به نتیجه نرسید. او در آستانه راه اندازی چاپخانه اختصاصی موسسه ایران بود که با دخالت «اسفندیار رحیم مشایی»، رییس دفتر رییس جمهور اخراج شد.



کاوه اشتهاردی متهم بود که با تفکرات رییس دفتر رییس جمهور هماهنگ نیست و در دولت دوم احمدی نژاد این دلیل برای اخراج شدن کافی بود.



از اردیبهشت ۹۰، علی اکبر جوانفکر که مدیرعامل خبرگزاری ایرنا بود، سرپرستی موسسه مطبوعاتی ایران را نیز بر عهده گرفت. حضور او شروع سقوط موسسه بود. برای درک کارنامه جوانفکر فقط می توان به بدهی ۳ میلیارد تومانی موسسه ایران در پایان دولت محمود احمدی نژاد اشاره کرد، از این میزان فقط ۷۰۰ میلیون تومان مربوط به سازمان تامین اجتماعی بود. ما در آن دوران روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتیم.



پایان حضور جوانفکر در ایرنا و موسسه ایران، شروع یک دوره از امیدواری ها بود. «محمدتقی روغنی ها» نامی آشنا برای ما بود و حضورش در هیئت مدیره موسسه ایران و خبرگزاری ایرنا در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی این امیدواری را می داد که این مجموعه زیان ده مطبوعاتی سروسامانی بگیرد.



بعد از سه سال امیدواری های ما رنگ باخته است. دولت از هزینه های موسسه به تنگ آمده است، تا جایی که مدیرعامل موسسه برای تامین مخارج ماهیانه و روزمره «ایران»، بخشی از دستگاه های چاپی که از زمان «کاوه اشتهاردی» در دولت «احمدی نژاد» خریداری شده بود را فروخت. با این حال این اقدام هم دردی از دردهای موسسه مطبوعاتی ایران دوا نکرده است. به نظر نمی رسد این درد منجر به مرگ موسسه ما شود ولی فعلا بسیاری از ما می دانیم که تعدیل نیروی انسانی در دسترس ترین گزینه برای مدیران است.



برخی از دوستان من گفته اند که شاید ۶۰۰ نفر از پرسنل موسسه در بخش های مختلف تعدیل شوند تا موسسه بتواند در یکسال آینده ادامه حیات پیدا کند.



مشخص نیست من و دوستانم جزو این ششصد نفر باشیم ولی ما همه با هم هستیم، و می ترسیم و نگران تصمیم هایی هستیم که این روزها اعضای هیات امنا می گیرند، به خصوص شخص محمد نهاوندیان.

۱۳۹۵/۸/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...