نسخه چاپی

ماجرای ممنوع التصویر شدن شهردار در تلویزیون

تحلیل و فهم برخی رویدادها در ایران بسیار سخت است. هنگام برگزاری گفت‌وگوی رسانه‌ای شهردار تهران، این پرسش مطرح شد كه گویا آقای دكتر نجفی از طرف صداوسیما تحریم تصویری شده‌اند، هرچند آقای نجفی این خبر را تایید نكرد ولی تكذیب هم ننمود و ظاهرا چیزهایی هست كه امیدواریم آنها نادرست باشد و صداوسیما گمان نكند كه همچنان نقش دهه ١٣٦٠ و ١٣٧٠ را ایفا می‌كند.

به گزارش نما؛ اعتماد نوشت: تحلیل و فهم برخی رویدادها در ایران بسیار سخت است. هنگام برگزاری گفت‌وگوی رسانه‌ای شهردار تهران، این پرسش مطرح شد که گویا آقای دکتر نجفی از طرف صداوسیما تحریم تصویری شده‌اند، هرچند آقای نجفی این خبر را تایید نکرد ولی تکذیب هم ننمود و ظاهرا چیزهایی هست که امیدواریم آنها نادرست باشد و صداوسیما گمان نکند که همچنان نقش دهه ١٣٦٠ و ١٣٧٠ را ایفا می‌کند.

اگرچه تعدادی از خبرگزاری‌های اصولگرا برخی از تصاویر منتشره از آقای نجفی را از صداوسیما در قالب یک خبر منتشر کردند تا ثابت کنند که این خبر غیرواقعی و نادرست است، و امیدواریم که همین طور هم باشد، ولی نحوه پاسخگویی آقای نجفی حکایت از تکذیب قطعی خبر نمی‌کرد. به‌علاوه یک مساله قطعی است و اینکه چنین اخباری و شایعاتی درباره صداوسیما به سرعت شنیده و پذیرفته می‌شود و این به علت سابقه آن رسانه است و نکته همین جاست که صداوسیما باید به نحوی رفتار کند که اگر چنین اخباری در اصل شایعه بود، به سرعت رد شود و پذیرفته نشود. مشکل دیگر این است که حتی اگر ممنوعیت خبری و تصویری هم به وجود نیامده باشد، سوگیری‌های شدیدی در خصوص برخی از مسوولان وجود دارد و برخلاف نحوه انعکاس اخبار مدیریت شهرداری در گذشته که حتی اخبار منفی علیه شهرداری را منتشر نمی‌کردند، در مدیریت جدید کاملا برعکس رفتار می‌شود و اخبار مثبت آن هم پوشش داده نمی‌شود.

در مجموع ایفای نقش انحصاری و غیرپاسخگوی این رسانه در گذشته بود که مهم‌ترین رسانه کشور را به چنین ضعف و فتوری دچار کرده است که برای جان دوباره دادن به آن باید دنبال دم مسیحایی بود. این خبر مستقل از اینکه درست است یا نادرست یا حتی نیمه‌درست!!باشد در شرایطی مطرح می‌شود که تمامی نظام رسانه‌ای رسمی کشور در پی مواجهه با شایعه‌ای هستند که یک رسانه کوچک آن طرف آب علیه فرزند یکی از روسای قوای سه‌گانه طرح کرده است و هنوز که هنوز است نتوانسته‌اند مواجهه موثری با این شایعه داشته باشند. جالب اینکه برخی از فعالان اصولگرا نیز به درستی مشکل را متوجه شده‌اند و اعلام کرده‌اند که با این سیاست رسانه‌ای نمی‌توان جلوی شایعات را گرفت. یا به قول دیگر با این ریش به تجریش نمی‌روند! نظامِ بدنِ ارتباطی در جامعه ما به علت همین سیاست‌های یک‌سویه رسانه‌ای، دچار ایدز خبری یا رسانه‌ای شده است.

ایدز یعنی سندرم نقص ایمنی اکتسابی در بدن انسان. به عبارت دیگر با ورود کوچک‌ترین میکروب یا ویروس به بدن، گلبول‌های مدافع بدن توانایی خود را برای دفع آنها از دست داده‌اند لذا فرد به سرعت بیمار می‌شود، در حالی که همه ما در هر روز مواجه با هجوم انواع میکروب‌ها و ویروس‌ها به بدن‌مان هستیم ولی گلبول‌های سفید ما این موارد مهاجم را از میان می‌برند و جز در موارد اندکی اجازه نمی‌دهند بدن بیمار شود.

سیستم ارتباطی یک جامعه نیز همین طور است. هر فرد یا نهاد یا جامعه‌ای برحسب اهمیت آن در هر لحظه مواجه با حملات خبری و تحلیلی است، و موفقیت آن وقتی است که بتوانند این تهاجمات را دفع کنند. این کار جز از طریق رسانه‌های مستقل و آزاد و مورد اعتماد مردم امکان‌پذیر نیست. در شرایط کنونی که میزان بهره‌مندی مردم از رسانه‌های غیررسمی بیش از پیش شده و سنگینی کفه مصرف رسانه‌ای مردم از صداوسیما به سوی شبکه‌های مجازی و اینترنت و ماهواره گرایش پیدا کرده است، رسانه‌های رسمی و به طور مشخص صداوسیما باید اعتماد بیشتری از جامعه را به خود جذب کنند تا بتوانند در برابر میکروب‌ها و ویروس‌های مهاجم، نقش دفاعی خود را به خوبی ایفا کنند. ولی به نظر می‌رسد که برخی از سیاستگذاران رسانه‌ای در کشور متوجه اهمیت و عمق این ماجرا نمی‌شوند.

سیاست ممنوع از تصویر یا خبر یا... سیاست شکست‌خورده‌ای است ولی ادامه آن در هر موردی، خطرات بیشتری برای امنیت جامعه و امنیت رسانه‌ای و خبری کشور دارد. ظاهرا برخی متوجه نشده‌اند که اگر کسانی را نمی‌توان از عرصه جامعه حذف کرد، و حذف هم مفید نیست، به طریق اولی با وجود این رسانه‌ها آنان را نمی‌توان بایکوت خبری کرد. در شرایطی که پخش‌های مستقیم اینترنتی همراه با امکان ابراز نظر مخاطبان وجود دارد و اظهارات افراد به طور مستقیم در تمامی کانال‌ها و شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود، چه جایی برای ممنوعیت خبری و تصویری زید و عمرو می‌ماند؟ این نوع سیاست‌ها انسان را به یاد آن مسافری می‌اندازد که دیرتر از موعد مقرر به فرودگاه رفت و به او گفتند دیر آمدی هواپیما پرواز کرد. پاسخ داد، هواپیما کجا رفته، بلیت من اینجاست!! ظاهرا وی متوجه استقلال هواپیما از بلیت صادره نبوده است. امروز نیز جایگاه و اعتبار و نفوذ، محبوبیت و نفرت نسبت به هر فرد تحت تاثیر یک رسانه مشخص و محدود نیست. تاکنون کدام فرد دچار ممنوعیت انتشار خبر و تصویر شده و اعتبارش زایل شده یا برعکس کدام فرد است که به علت حضور مستمر در این جعبه، واجد اعتبار و محبوبیت شده باشد؟

مساله اصلی نه بایکوت خبری و تصویری احتمالی آقای شهردار است و نه آوردن مکرر چهره‌های ناشناخته و کم‌محتوا در صداوسیما، مساله اصلی بی‌اثر شدن یا حداقل کم‌اثر شدن نظام رسانه‌ای رسمی کشور در برابر امواج رسانه‌های غیررسمی است و خطر این نارسایی و ضعف ایمنی از خطر ضعف سیستم ضدهوایی کشور کمتر نیست که بیشتر است.

۱۳۹۶/۷/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...