شاید به جرأت بتوان گفت مؤتلفه اسلامی در میان تشکلها و گروههای گوناگون از الگوی عملی جوان معیار برخوردار است این الگو درست در سال 42 و در بحبوحه یک رویداد تاریخی تلخ به نام کاپیتولاسیون خود را نشان داد و تا امروز به همان قوت مانا و استوار باقی مانده اکنون در آستانه شهادت حاج صادق امانی و یارانش به سراغ حاج قاسم امانی فرزند ایشان رفته و با او به گفتگو نشستیم:
بارزترین ویژگی معنوی شهید امانی که در زندگی ایشان نمود عینی و عملی پیدا کرد چیست؟
به قول مرحوم استاد عسگراولادی، حاج صادق امانی انسانی بودند با ویژگی همه بُعدی، ایشان در همه زمینهها سعی کرده بودند خودشان را به اوج برسانند اینطور نبود که تنها در یک زمینه موفق باشند، من گاهی فکر میکنم انبیاء و اولیاء الهی همیشه سعی میکردند آنطور که سبقه الهی است تکالیفشان را ادا کنند و همرنگی و رضایت با سبقه الهی برایشان مهم است. تشخیص این مقوله و رعایت اهمیت رضایت خداوند دشوار است اما این حالت در همه زندگی حاج صادق وجود داشت وقتی نگاه به زندگی ایشان میکنیم میبینیم که جوانان همسن ایشان در پی کسب و کار و نهایت تحصیل بودند شرایط هم درخصوص روحانیت بنابر دلایلی اینطور نبود که همه همراه امام باشند اما حاج صادق و یارانشان به عنوان جوان انقلابی در تمام زمینهها دقت داشتند. مطالب زیادی درباره حاج صادق نقل میشود به طور مثال اینکه چندین هزار حدیث از حفظ بوده و برای هرکاری حجتی از آن حدیث میآورده و در رفتارهایشان دقت زیادی داشتند که کاری که میخواستند انجام دهند نزد خدا حجت داشته باشند، متأسفانه بسیاری از کارها تکلیف و حجت است اما به آن دقت نمیکنیم و از کنارش به سادگی میگذریم اما ایشان هرکاری را که تکلیف الهی خود میدانستند بدون کمترین مصلحتاندیشی دنیایی انجام میدادند.
یکی از مهمترین ویژگیهای پدر شما استکبارستیزی بود چگونه ایشان در شرایط آن سالها به چنین درکی رسیدند؟
همین عمل به تکلیف و وظیفه به بهترین وجه این شهدا را به این نقطه رساند که اگر حتی در گوشهای از این عالم ظلمی شود آنها نسبت به آن ظلم بیتفاوت نباشند و سرشان تنها به زندگی خودشان گرم نباشند. ما شعاری درباره جهانی شدن نهضت حضرت مهدی(عج) داریم ولی اینکه انسان هر جمله و کلمهای را با هدف عمل به تکلیف به کار ببندد بسیار مهم است و ممکن است وقتی ما بار مسئولیت کار و تکلیف را میسنجیم از زیر آن شانه خالی کنیم، این شهدا در زمانی که این مسائل مطرح نبود به جزء مواظب بودند تکالیفشان را هرچقدر سنگین انجام دهند ادای جزئیات تکالیف هم به همان میزان برای آنها اهمیت داشت؛ به طور مثال وقتی تصمیم گرفتند منصور را که مسبب تصویب کاپیتولاسیون است بزنند، گزینههای کم خطر و سادهتری مثل مسجد و یا تعاونی که میخواست آن را افتتاح کند هم میتوانست مطرح باشد اما اینها مقابل مجلس را با تمام مخاطراتش انتخاب کردند آنها هنگامیکه میخواهند اعتراض به کاپیتولاسیون و فروش ایران را نشان دهند سختترین کار را انتخاب میکنند تا پیغامشان کامل ابلاغ شود تا مبادا در آینده این پیام تحریف شود این دقتهای زیاد باعث برکت کار آنها شد.
چگونه میتوان بعد از بیش از پنجاه سال الگوی شهدای استکبارستیزی در مؤتلفه اسلامی را برای نسل جوان محور قرار داد؟
در آن زمان عمده مردم دقت استکبار و توطئههای آمریکا نداشتند حتی وقتی این عزیزان چنین حرکتی کردند عدهای به سرزنش آنها پرداختند اما ایشان با نهایت دقت و توجه به جزئیات براساس الزامات آن زمان کاری را کردند که حتی امروز هم نمیتوان کوچکترین خردهای به آن گرفت امروز اگر ما بخواهیم کاری کنیم باید مثل آنها رفتار کنیم در مبارزات زمانی بود که برخی از گروهها میگفتند هدف وسیله را توجیه میکند و اینها عمدتا میخواستند از راه ناحق به هدف برسند این درحالی است که اتکای سیره انبیاء رسیدن به حق از راه حق بود اینکه امروز دنیا به سمت و سویی میرود که فشار امپریالیسم نسبت به نژادپرستی و ظلم و... مطرح میشود مهم است که ما کوچکترین کوتاهی و غفلتی نداشته باشیم و جریانات را بشناسیم. جوانان ما باید چنین حالی داشته باشند یعنی وقتی رهبرانقلاب تحلیلی ارائه میدهند به درک درست آن رسیده داشته باشیم اینکه یک جوان انقلابی بصیرت داشته باشد به این معناست که بتواند در همه موارد شناخت و بینش کامل نسبت به موضوع داشته باشد وقتی این الگو ایجاد شود میتواند تکلیف خود را تشخیص بدهد و این مهم برای نهضت جهانی حضرت بقیه الله مهم و مفید خواهد بود. امروز شناخت و عمل به تکلیف به عنوان حقوق انسانی و اسلامی یک حقالناس است و بیتوجهی و شانه خالی کردن به این حقوق باعث سختی پاسخگویی در روز قیامت خواهد شد.