نسخه چاپی

انتقاد عبدی از «آنگ‌سان سوچی» ایرانی

عکس خبري -انتقاد عبدي از «آنگ‌سان سوچي» ايراني

عباس عبدی نوشت: برخی ایرانیان آن سوی آب نیز هیزم‌كش این جنایت (تحریم ایران) شده‌اند. هنگامی كه «آنگ‌سان سوچی» ایرانی خواهان تحریم این مردم شود از ترامپ و پمپئو چه انتظاری می‌توان داشت؟

به گزارش نما، عباس عبدی، فعال سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب یادداشتی با تیتر «سقوط آزاد اخلاق» در روزنامه اعتماد منتشر کرده است. در بخش‌هایی از این یادداشت آمده است: بنده همیشه معتقد به سیاست واقع‌گرایانه یا رئالیسم سیاسی بوده‌ام چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی. معتقدم که گریزی از این نظریه نیست، در نتیجه همیشه می‌گویم که انتظار رفتار اخلاقی از طرف مقابل خود نداشته باشید.

اگر کسانی خارج از توافق یا قانون عمل کردند، از نظر من چندان غیرمنتظره نیست و از ابتدا باید به آن توجه داشت و احتمال آن را در معادلات رفتاری خود با دیگران جدی دانست.

با این مقدمه تحریم‌های ایالات‌متحده علیه ایران در قالب یک رئالیسم سیاسی قابل فهم بود. به هر حال دو طرف با یکدیگر کشمکش داشتند و آنها نمی‌خواستند که ایران به تکنولوژی هسته‌ای دست یابد. گرچه ایران این اتهام را رد و تکذیب می‌کرد ولی این چالش تا حدی طبیعی بود و آنان توانستند اجماع علیه ایران اجماعی جهانی ایجاد کنند و چندین قطعنامه بندهفتی و اجماعی را علیه ایران تصویب کردند.

با این حال یک راه برای گفت‌وگو و حل منازعه نیز بازگذاشتند و ایران نیز پذیرفت و برجام محصول این فرآیند بود. پس از آن نیز ایران همچنان به برجام ملتزم بود. هر چند به نظر من اشکالاتی در طرف ایرانی وجود داشت ولی التزامش به نص برجام روشن و غیرقابل خدشه بود. تا اینکه ترامپ آمد. اصل خروج او از برجام نوعی نقض عهد و غیرقابل قبول است. در حقیقت جهان باید در برابر آن می‌ایستاد. نه به خاطر ایران، به خاطر احترام به اصل بنیادی عهد و پیمان یا به خاطر خودشان. ولی چون تبدیل به معاهده نشده بود و نوعی توافق بدون ضمانت اجرا بود قضیه قدری تفاوت داشت.

جهان اگرچه با امریکا همراهی نکرد، مخالفت جدی نیز نکرد، شاید به این علت که قادر به انجام کاری نیست. پس تا اینجا را هم در قالب رئالیسم سیاسی می‌توان هضم کرد، به هر حال یک چالشی جدی میان طرفین به وجود آمد و ایران نیز مقابله می‌کند. با وجود این، تنگ کردن دایره تحریم‌ها به ویژه این آخرین تحریم که شامل همه بانک‌های ایران می‌شود، حکایت از نوعی سقوط آزاد اخلاقی در جهان است. سقوطی که فقط امثال ترامپ و پمپئو و حامیان آنان می‌توانند آن را تجربه کنند و دیگران نیز تماشاگران ساکت آن هستند.

این رفتار به معنای دقیق توجیه‌گر حملات 11 سپتامبر است. اتفاقا اقدامات آنان به مراتب از آن اعمال تروریستی بدتر است، چون از طرف یک دولت مستقر و قدرتمند انجام می‌شود. ایالات‌متحده دست به اقداماتی می‌زند که هیچ کشوری جز اسراییل و عربستان قادر به دفاع از آن نیست در حالی که این کشور قدرت اول جهانی است و دنیا حتی تا حدی زورگویی آن را به عنوان رئالیسم سیاسی می‌پذیرد ولی نه تا این اندازه.

البته در تنها ماندن ما و اینکه صدایی نیز به دفاع از ایران بلند نمی‌شود، برخی نیروهای داخلی نیز مسوولیت مستقیم دارند، زیرا به گونه‌ای رفتار می‌کنند که حتی نهادهای مدنی جهانی نیز حاضر به محکوم و اعتراض کردن جدی علیه اقدامات جنایتکارانه پمپئو و ترامپ علیه ایران نمی‌شوند.

برخی ایرانیان آن سوی آب نیز هیزم‌کش این جنایت شده‌اند. هنگامی که «آنگ‌سان سوچی» ایرانی خواهان تحریم این مردم شود از ترامپ و پمپئو چه انتظاری می‌توان داشت؟

منظور عباس عبدی از «آنگ‌سان سوچی» ایرانی، شیرین عبادی است که بارها خواستار تحریم مردم ایران شده است.

۱۳۹۹/۷/۲۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...