به گزارش نما، بیش از چند ماه است که ویروس کرونا همچنان در دنیا، از جمله کشورمان در حال جولان دادن است و آسیبهای بسیاری به کسبوکارها، مدارس و دانشگاهها، بخشهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وارد کرده است.
اما در این میان به وضوح میبینیم که مدارس و آموزش عالی بیشترین آسیب را از این ویروس دیدهاند و دیگر خبری از هیاهوی دانش آموزان و دانشجویان در شهر به چشم نمیخورد و دانشآموزان در کنار آموزش کمرنگ حضوری، آموزش مجازی و آموزش تلویزیونی را هم تجربه میکنند.
اما روایت معلمان، روایت دیگری است؛ معلمان و فرهنگیان کشورمان در کنار آموزش محصلان، پا به عرصه جهاد گذاشته و یاد شهیدان دفاع مقدس را در این برهه سخت زنده نگه داشتند و شروع به کمکهای مومنانهای کردند که اگر کمکهایشان نبود شاید این روزها دشوارتر سپری میشد.
ابوالفضل سلیمانی که یکی از همین فرهنگیان است، میگوید: از نخستین روزهای پدیدار شدن ویروس کرونا در کشور چنان رعشهای بر اندامم افتاد که غیرقابل وصف بود؛ دیگر آرام و قرار نداشتم؛ کلافه و سردرگم به خود میپیچیدم و به عنوان یک فرهنگی به دنبال راه حلی برای کمک رساندن به هموطنانم بودم.
در خبرها و جراید میخواندم و میشنیدم که هر روز آمار مبتلایان به کووید ۱۹ بیشتر و بیشتر میشود؛ در ۱۵ روزی که در قرنطینه خانگی به سر میبردم مدام با خود کلنجار میرفتم چرا باید به عنوان یک فرهنگی در خانه بمانم و هیچ تلاشی برای نجات و دستگیری از هموطنانم نکنم در حالی که تیمهای پزشکی، اورژانس و خیلی از افراد جامعه با هر سختی که شده در حال خدمترسانی به مردم هستند؛ مدام به خود میگفتم باید به هر نحوی که شده در این میدان حضور پیدا کنم و کاری کنم.
بعد از تعطیلات نوروز در جلسهای که به اتفاق همکارانم در بسیج فرهنگیان داشتم سعی کردم از دغدغههایم برایشان بگویم؛ از روزها و شبهایی که به سختی میگذراندم و فقط به دنبال راه حلی بودم که بتوانم گوشهای از دردشان را در این روزهای سخت کرونایی بگیرم؛ که در این جلسه پیرو صحبتهایی که صورت گرفت تصمیم بر این شد تا با همکاری مدیران مدارس از تجهیزات و چرخ خیاطیهای هنرستانهای شهرستان شهریار استفاده کنیم و به تولید ماسک مشغول شویم.
* تولید روزانه ۴ هزار عدد ماسک
بنابراین با مدیران آموزش و پرورش ۳ تا از هنرستانهای شهرستان شهریار و تعدادی از همکاران فرهنگی بسیجیام کارمان را در حوزه تولید ماسک شروع کردیم. به این ترتیب که پارچههای ماسک از طریق بسیج فرهنگیان به صورت برش زده و اتو شده در اختیارمان قرار داده میشد و ما کشها را میدوختیم؛ البته باید بگویم یکی دو هفته نخست به دلیل اینکه مهارت چندانی در دوخت و دوز نداشتیم کار به کندی پیش میرفت و روزانه حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ ماسک تولید میکردیم ولی بعدها فرهنگیان خانم به کمکمان آمدند کار شتاب بیشتری گرفت و توانستیم روزانه حدود ۴ هزار عدد ماسک تولید کنیم که این کار را تا یک ماه پیش نیر بر همین منوال پیش میرفت.
* توزیع بستههای معیشتی به ارزش ۵۰۰ هزار تومان بین خانوادههای بیبضاعت
اما فقط به تولید ماسک بسنده نکردیم و زمانی که مقام معظم رهبری به مناسب نیمه شعبان به مشکلات و سخت شدن شرایط زندگی برخی افراد جامعه به علت تبعات ناشی از کرونا اشاره کردند به سرعت از طریق بسیج فرهنگیان دست به کار شدیم و شماره حسابی در اختیار همکارانمان قرار دادیم تا بتوانند کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را در اختیارمان بگذارند به طوری که در مرحله اول با استقبال گستردهای مواجه شدیم و ۴۰ بسته معیشتی به ارزش ۵۰۰ هزار تومان آماده و در اختیار خانوادههای بیبضاعت قرار دادیم.
با انجام این کارها انگار به یکباره شور و انرژی مضاعفی در بنده و همکارانم ایجاد شده بود؛ بنابراین دست از تلاش برنداشتیم و در ادامه برای راهاندازی یک مرکز نیکوکاری در شهرستان شهریار اقدام کردیم و با هر سختی که بود مجوز رسمی برای انجام فعالیتهایمان دریافت کردیم که خوشبختانه شروع فعالیتهای این مرکز مصادف شد با دهه ولایت و عید غدیر خم که با کمک خیرین و آشنایان ۷ گوسفند قربانی کرده و بین خانوادههای محروم توزیع کردیم.
* راهاندازی کاروان به مناسبت عید غدیر و اهدای بستههای فرهنگی در سطح شهر
البته در دهه ولایت علاوه بر قربانی کردن؛ سعی کردیم در این روزهای سخت و تلخ کرونایی تغییری در حال و هوای شهر نیز داشته باشیم و کاروانی با ماشینهای تزئین شده به همراه بستههای فرهنگی راه بیندازیم تا هرچند لبخند رضایتی بر لبان هموطنان بنشیند.
* شناسایی دانشآموزان بیبضاعت و اهدای تبلت
با توجه به اینکه حضور دانشآموزان در کلاسها به صورت غیر حضوری و از طریق فضای مجازی صورت میگرفت به مدارس منطقه شهریار اعلام کردیم تا دانشآموزان بیبضاعتی را که نمیتوانند در برنامه شاد حضور پیدا کنند را شناسایی کنند که تا به این لحظه ۵۰ نفر از دانشآموزان به ما معرفی شدهاند که ۳۰ نفر درخواست تبلت و مابقی نیازهای دیگری داشتند که با همراهی خیرین، ۱۰ تبلت در اختیار دانشآموزان قرار دادیم.
از طرف یکی از مدارس شهرستان شهریار با ما تماس گرفتند و گفتند بستگان یکی از همکارانمان فوت شده که میخواهند ۱۰ تبلت به عنوان هزینه مراسم به مدرسه اهدا کنند؛ نمیدانستم باید از شنیدن این اتفاق خوشحال باشم یا ناراحت؛ از طرفی یک انسان از دنیا رفته بود و از طرفی قرار بود در این شرایط سخت اقتصادی و بحران کرونا چند تبلت به دست دانشآموزان بیبضاعت برسد که شرایط تحصیلشان به دلیل شیوع کرونا نسبت به سالهای قبل دشوارتر شده و قطعا این امر باعث خوشحالیشان میشد.
* خانواده جهادگر
همسرم مدیر مدرسه است و همیشه در انجام کمک به همنوعانش پیش قدم بوده و حتی در دوران کرونا برای دانشآموزان بیبضاعت بستههای معیشتی آماده میکرد؛ دخترم در پایه نهم تحصیل میکند و پسر دانشجویم هم از این غافله عقب نمانده و حضور موثری در تهیه بستههای معیشتی ، در پروژه ۴۰۳۰ وزارت بهداشت برای غربالگری بیماران کرونایی حضور پیدا کرده است؛ البته دو هفته قبل نیز به بیمارستان شهید فیروزآبادی رفت تا کمک حال بیماران کرونایی باشد.
* برای یک معلم هیچجا کلاس درس نمیشود
برای یک معلم هیچجا کلاس درس نمیشود و از هر منظری بخواهیم نگاه کنیم چه در بخش معاونت، کادر اداری یا مدیریت به جرأت میگویم شیرینی حضور در کلاس درس و تدریس حال و هوای وصف ناشدنی دارد؛ فکر میکنم زمانی که معلم حس کند شاگردان در کلاس درس به درستی آموزش میبینند احساس بهتری پیدا میکند.
* توصیه به جوانان
همانطور که در بیانیه گام دوم انقلاب رهبر معظم انقلاب محور اصلی را جوانان زیر ۴۰ سال که در جامعه نشاط و روحیه تلاشگری دارند دانستند، جوانان باید سعی کنند در زمینههای آموزشی و معنوی، خودشان را ارتقاء دهند و علاوه بر حضور در فضای مجازی، گرایش بیشتری به کتابخوانی داشته باشند.
منبع: فارس
سنگر علم تبدیل به حفظ سلامت شد/ روایت یك خانواده فرهنگی جهادگر
از نخستین روزهای پدیدار شدن ویروس كرونا، آرام و قرار نداشتم؛ كلافه و سردرگم به خود میپیچیدم و به عنوان یك فرهنگی به دنبال راه حلی برای كمك رساندن به هموطنانم بودم.
۱۳۹۹/۹/۳