نسخه چاپی

ترور اخیر شخصیت هسته‌ای كشورمان لزوم توجه به روایت دشمن را آشكارتر كرد

عکس خبري -ترور اخير شخصيت هسته‌اي کشورمان لزوم توجه به روايت دشمن را آشکارتر کرد

وحید خضاب گفت: ترور اخیر شخصیت‌ هسته‌ای كشورمان نشان داد، تصمیمی كه برای ترجمه كتاب «تو زودتر بكش» گرفته شد، كاملاً درست بوده و هرچند این كتاب، روایت دشمن است، اما باید روایت دشمن را هم داشته باشیم.

به گزارش نما، کتاب «تو زودتر بکش» را یکی از سرشناس‌ترین نویسندگان رژیم صهیونستی به نام رونین برگمن نوشته است. برگمن سالیان طولانی است که در عرصه «ژورنالیسم تحقیقی» فعالیت دارد و مقالات و کتب او (خصوصاً آن‌ها که به زبان انگلیسی منتشر می‌شود) در سراسر جهان خوانندگان فراوانی دارد.

کتاب حاضر، آخرین اثر تحقیقی اوست که سال گذشته منتشر شده و از همان آغاز، نظرهای فراوانی را به خود جلب کرده است. کتاب، روایتی «صهیونیستی» از پیش‌زمینه‌ها و روند تشکیل سازمان‌های اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هرچیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاه‌ها (یا به تعبیر خود کتاب، «قتل‌های هدفمند» آنها) تمرکز دارد.

درواقع این کتاب، «روایت صهیونیست‌ها» از تاریخ معاصر منطقه است. بر همین اساس، می‌توان این کتاب را روایتی «از چشم دشمن» خواند. در ادامه گفت‌وگو با وحید خضاب، مترجم کتاب «تو زودتر بکش» را می‌خوانید.

لطفاً توضیحاتی در رابطه با محتوای کتاب «تو زودتر بکش» و عنوان آن بفرمایید.

کتاب را یک نویسنده اسرائیلی نگاشته اشت. (البته تذکراً عرض کنم که جایی و کشوری به اسم اسرائیل وجود ندارد و تسامحاً به کسانی که تابعیت رژیم صهیونیستی را دارند، اسرائیلی گفته می‌شود.) نویسنده این کتاب در تل‌آویو ساکن است و درواقع یک نویسنده اسرائیلی ـ انگلیسی محسوب می‌شود که به روزنامه‌نگاری و فعالیت‌های پژوهشی و تحقیقی می‌پردازد. این نویسنده سابقه طولانی در نگارش کتاب‌هایی با موضوعات اینچنینی دارد و جزء کارشناسانی است که در حوزه مستند هم از او استفاده می‌کنند و چون شخصیت شناخته شده‌ای دارد، توانسته با تعداد زیادی از نیروهای عملیاتی موساد، فرماندهان یا در برخی موارد با رئیس کل موساد ارتباط برقرار کند و مصاحبه بگیرد و در این مصاحبه گرفتن‌ها توانسته تعدادی از اسناد مربوط به عملیات‌های موساد را بدست آورد و همانطور که خودش هم در کتاب تصریح کرده با توجه به اینکه این اقدام قانونی نبوده و در رژیم صهیونیستی نیز قانونی وجود دارد با عنوان «قانون سانسور نظامی» و مواردی که به موضوعات امنیتی و نظامی مربوط باشد باید به نهاد خاصی ارائه شود و آنها اجازه انتشار دهند به همین دلیل کتاب در اسرائیل منتشر نشده و در آمریکا منتشر شده و ذیل قانون اسرائیل نبوده و کتاب در اصل منبع خارجی محسوب می‌شود.

براساس آنچه در کتاب گفته شده، ۴۰ سال قبل از تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، مهاجرت یهودی‌ها و صهیونیست‌ها شروع شد و با توجه به اینکه اساس کارشان با گرفتن زمین دیگران بود و می‌خواستند کشوری در یک کشور دیگر ایجاد کنند، درگیری با مردم محلی شروع شد و اولین جوخه‌های ترور به وجود آمد.

همچنین در کتاب به جای ترور از اصطلاحی با عنوان «قتل هدفمند» کمک گرفته شده است. پیش از تأسیس اسرائیل تا سال‌های اخیر هر قتل هدفمندی که اسرائیل انجام داده، یعنی دشمنش را چه در داخل سرزمین‌های اشغالی و چه خارج از آنجا در اروپا و آسیا و آمریکای لاتین به قتل رسانده‌اند، تاریخچه‌اش توسط این نویسنده جمع‌آوری شده و حاصلش تألیف این کتاب است.

اگر بخواهیم به صورت اجمالی به معرفی این کتاب بپردازیم، چنانکه روی جلد ترجمه کتاب هم درج شده، این کتاب، روایت نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد از ترور مبارزین فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هسته‌ای و موشکی ایران است. فعلاً جلد اول کتاب منتشر شده و خیلی زود، بدون وقفه و به ترتیب جلدهای بعدی هم منتشر می‌شود. چون حجم کتاب با وجود عکس‌ها و پاورقی‌های خیلی زیاد است، اگر بخواهد یکجا چاپ شود، بیش از دو هزار صفحه می‌شود به همین دلیل تصمیم گرفتیم کتاب در ۴ جلد منتشر شود که هم از جهت قیمت برای مخاطبان قابل تهیه کردن باشد و هم از جهت حجم قابل قبول باشد.

کتاب «تو زودتر بکش» برای چه کسانی روایت شده و مخاطب این کتاب چه کسانی هستند؟

هر شخصی که راجع به تاریخ معاصر منطقه کار می‌کند، این کتاب می‌تواند برایش مفید باشد. چه افرادی که بصورت کلی می‌خواهند با موضوعات اطلاعاتی و امنیتی آشنایی پیدا کنند و چه افرادی که بصورت تخصصی در این حوزه کار می‌کنند و از وقایع اطلاع دارند با خواندن این کتاب اطلاعات دقیق‌تر را می‌توانند بدست آورند. درواقع کتاب چون با قلم روانی نوشته شده هر دو دسته مخاطبان عام و خاص می‌توانند از این کتاب استفاده کنند.

شما به سراغ موضوع حساسی رفته‌اید، موضوعی که در نگارش و ترجمه آن سختی‌های بسیاری وجود دارد، چرا این موضوع حساس را برای ترجمه انتخاب کردید؟

اتفاقی اخیراً افتاد و ترور یکی دیگر از شخصیت‌های هسته‌ای کشورمان، نشان داد که تصمیمی که برای ترجمه کتاب گرفته شد درواقع تصمیم درستی بوده است. هرچند این کتاب، روایت دشمن است و نمی‌توانیم بگوییم صفر تا صد کتاب صحیح است، اما باید روایت دشمن را هم داشته باشیم، کمااینکه در روایت‌های جنگ ایران و عراق هم این بحث وجود دارد که روایت‌های طرف مقابل جنگ را برای تحقیقات خود باید داشته باشیم. در رابطه با این کتاب نیز باید روایت طرف مقابل جنگ را که چه بسا دشمن اصلی ماست داشته باشیم.

یکی از دلایلی که به سراغ این کتاب رفتیم این است که اولاً این کتاب به بهترین وجه با اسناد و خاطرات و به صورت متقن بحث تروریست دولتی اسرائیل را ثابت کرده که بصورت رسمی نهادهای حاکمیتی این رژیم چطور از ترور برای اهدافشان استفاده می‌کنند، آن هم نه در قالب یک یا چند مورد اندک بلکه قبل از تشکیل دولت رسمی تا امروز را بیان می‌کند در حالیکه اسرائیل سعی دارد در سطح جهان خودش را بزرگترین قربانی تروریست مطرح کند، البته با توجه به رسانه‌های زیاد و تبلیغاتی که می‌کند تا حدودی هم موفق بوده و در برخی کشورها تصوری که از اسرائیلی‌ها دارند، چیزی شبیه تصوری است که ما از فلسطینی‌ها داریم! یعنی اینقدر توانسته‌اند خود را مظلوم جلوه دهند، اما این کتاب به خوبی نشان می‌دهد که خود اسرائیلی‌ها اذعان دارند که تروریست هستند.

نکته دوم که پیش‌تر عرض کردم با اتفاق اخیر، اهمیتش برای ما بیشتر جلوه‌گر شد، این است که این کتاب نشان می‌دهد صهیونیست‌ها اگر ضربه بخورند کوتاه نمی‌آیند و هر طور شده انتقام می‌گیرند. درست است طرف باطل هستند، ولی اگر جایی ضربه‌ای خورده‌اند، سعی کرده‌اند انتقامش را بگیرند و طرف مقابل را متحمل هزینه‌ای کنند و این نشان می‌دهد که باید از دشمن این درس را بگیریم. همانطور که سیدحسن نصرالله هم در بعضی سخنرانی‌های خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: «اسرائیل دشمن ماست و ۳۰ سال است که با او در جنگ هستیم، اما از همین جنگ نیز باید درس بگیریم و موضوعی که اشاره می‌کردند این بود که اگر فردی از اسرائیلی‌ها در جنگ کشته شود، هزینه می‌دهند تا جنازه آن فرد بازگردد، ما هم دستکم باید به همین اندازه برای مفقودین و پیکر شهدایمان و همینطور برای اسرایمان اهمیت قائل شویم» و می‌بینیم که حزب‌الله دقیقاً اینچنین است و اهمیت بی‌نهایت بالایی به این موضوع می دهد.

لذا ما هم باید این نکته را از دشمن درس بگیریم که بدون ترس و واهمه، اگر ضربه‌ای خوردیم به دشمنی که ضربه زده هزینه تحمیل کنیم. تازه دشمن، دنیاگراست و اینچنین می‌کند. ما که طرف حق هستیم و توکل به خدا (که همه چیز است) را نیز داریم، پس به طریق اولی باید در ضربه زدن به دشمن و هزینه‌زایی برای اقدامات تخریبی او فعال شویم. خواندن این کتاب خصوصاً این روزها و با توجه به شهادت استاد فخری‌زاده، درس‌های زیادی برای ما دارد.

این موارد، دلایل اصلی انتخاب این کتاب بود. البته دلایل حاشیه‌ای هم وجود داشت از جمله اینکه این کتاب، روایت امنیتی از تاریخ منطقه است و نوعی آشنایی با روایت دشمن از تاریخ منطقه را شامل می‌شود.

با توجه به اینکه به موضوع ترور به عنوان سوژه کمتر پرداخته شده و امکان دو برابر شدن آثار وجود دارد نظر شما در این زمینه چیست؟

دلیل اینکه به موضوع ترور کمتر پرداخته شده، این است که کسی که ترور می‌کند، معمولاً نمی‌گوید من این کار را انجام دادم. ویژگی کتاب این است که با افرادی گفت‌وگو کرده که در ترور نقش داشته‌اند و به این کار خود اعتراف کرده‌اند، البته ممکن است بزرگنمایی هم کرده باشند و خواسته باشند از خودشان قهرمان‌سازی کنند که در روایت طرف مقابل طبیعی است. درکل پیدا کردن چنین آثاری ذاتاً کار سختی است. پیشنهاد می‌کنم، اگر قرار است اثری تولید شود، اتفاقاً در قسمت ضد ترور صورت پذیرد، همانطور که در کشورهای غربی (با تعریف خاصی که از ترور و ضد ترور دارند و طبعاً مورد قبول ما نیست) آثار بسیاری در این زمینه وجود دارد، ما نیز اگر بخواهیم در این زمینه کاری انجام دهیم، جای کار بسیاری وجود دارد.

البته چند سریال در این باره ساخته شده اما ممکن است مخاطبان تصور کنند که واقعی نباشد، بنابراین خاطرات نیروهای امنیتی در حدی که امکانپذیر است باید در اختیار نویسندگان قرار گیرد تا آثار بیشتر در این زمینه ارائه شود. البته در موارد معدودی نیز کتاب‌هایی منتشر شده که بسیار قابل تقدیر است. به عنوان مثال در رابطه با دستگیری ریگی، کتابی توسط ارتش قهرمان ما با عنوان «در چنگال عقاب» تألیف شد که به صورت مستند و جذاب روند رهگیری و نشاندن هواپیمای ریگی را روایت می‌کند. بنظرم اگر قرار است در این حوزه اقدامی صورت پذیرد باید نیروهای خودی بیشتر کار کنند و قسمتی که می‌شود بیان کرد و منع حفاظتی و امنیتی ندارد را ارائه کنند وگرنه اتفاقی که می‌افتد در روند ۵۰ تا ۶۰ ساله همه روایت‌ها، روایت طرف مقابل می‌شود، یعنی به مرور آثار اینچنینی زیاد می‌شود، اما روایت طرف مقابل است.

ترور موضوعی است که چندان درمورد آن مطلب نداریم، در رسانه‌ها درباره آن صحبت می‌شود و شاید مردم با همدیگر درباره این موضوع صحبت کنند، اما اینکه کتابی در این زمینه نوشته شود که مخاطب بپسندد تاکنون نداشته‌ایم، آیا باز هم تصمیم دارید در این زمینه اثر جدیدی ترجمه کنید؟

بله، انشاالله، اساساً ما در ابتدا با انتشارات نارگل و از جایی به بعد با انتشارات شهید کاظمی، مجموعه‌ای به نام «مجموعه کتاب‌های اطلاعاتی ـ امنیتی» تعریف کریم که به ترجمه تعدادی کتاب گلچین شده مربوط می‌شود. این کتاب‌ها همگی خاطرات و یا روایات مستند به خاطرات و اسناد است و هریک در عین جذابیت و کشش، به نوعی بخشی از پازلی که مد نظر ماست را کامل می‌کند. گرچه ممکن است بعضی از آنها روایت دشمن هم باشد اما باز هم در پازل کلان ما جا می‌گیرد.

این کتاب‌ها در کنار هم، تصویر نسبتاً خوبی از جنبه‌های امنیتی ـ اطلاعاتی (و تاریخ) جریان مقاومت و جریان ضد مقاومت (اعم از گروه‌های تکفیری و یا سرویس‌های اطلاعاتی صهیونیستی و غربی) ارائه می‌کند. به لطف خدا تاکنون چند جلد از این کتاب‌ها را ترجمه کرده‌ام که برخی از آنها منتشر شده است مانند کتاب «روزی روزگاری القاعده»، «در راه پر دردسر»، «من در رقه بودم»، «اسرار جعبه سیاه»، «جاسوس استورم»، «به کلی سری» و ... . این مجموعه کتاب‌ها در انتشارات شهید کاظمی ادامه‌دار خواهد بود. کتاب «تو زودتر بکش» هم از همین مجموعه «کتاب‌های اطلاعاتی ـ امنیتی» انتشارات شهید کاظمی است.

استقبال از ترجمه این اثر چگونه بوده؟ آیا بازخوردی دریافت کرده‌اید؟

ترجمه کتاب خیلی قبل‌تر انجام شد، اما انتشار آن بنا به دلایلی به تعویق افتاد. در این بین ناشر دیگری توسط مترجم دیگری کتاب را ترجمه و منتشر کرد که کامل نبود. لذا ما مصمم شدیم انتشار ترجمه خودمان را مجدد در دستور کار قرار دهیم که به نسبت دیگر ترجمه ارائه شده در بازار کامل‌تر است. بازخوردهایی که در رابطه با کتاب دریافت شده، اجمالاً خوب بوده، اما تا چهار جلد کامل نشود، شاید نتوان نظر نهایی مخاطب را جلب کرد، ولی درکل اقبال خوبی نسبت به کتاب وجود داشته است.

نکته‌ای که وجود دارد این است که شما سراغ موضوع اجتماعی ـ سیاسی روز رفته‌اید، با توجه به اتفاق اخیر و ترور یکی دیگر از شخصیت‌های هسته‌ای کشورمان، به نظر شما چقدر لازم است، نویسنده‌ها در قالب رمان و ادبیات به این موضوع بپردازند؟

مسلماً باید از سوی نویسندگان به این موضوع پرداخته شود، چون همه مخاطبان، ممکن است حوصله خواندن کتاب‌های تاریخی و تحلیلی را نداشته باشند، با توجه به همین نکته است که خود بنده نیز سعی می‌کنم، کتاب‌هایی که در مجموعه اطلاعاتی و امنیتی انتخاب می‌کنم، خاطراتی باشد که در عین قابلیت استنادی، قلم روانی داشته باشد.

درست است که مستند هستند، اما از نظر قلم و روایت به گونه‌ای باشد که مخاطب ترغیب شود که رمان را بخواند، اما در عین حال بحث رمان جای خودش را دارد و باید در این زمینه کار شود، البته با رعایت یک نکته مهم و آن اختلافی که از قدیم بین تاریخ‌نگاران و ادبای متون ادبی و داستانی وجود داشته و آن این است که وارد کردن عناصر داستان به متن طبیعی است، اما باید دقت شود که نویسندگان حوزه ادبیات داستانی اول خود را در مقام محقق بگذارند و راجع به موضوع اشراف کامل پیدا کنند، سپس ادبیات داستانی ارائه دهند، نتیجه این می‌شود که وقتی مخاطب مطلب را می‌خواند از جهت داده‌های اطلاعاتی، داده غلط بدستش نمی‌رسد، مثلاً درمورد داعش کتابی نوشته شده که کلاً موضوعی افسانه‌وار را مبنای رمان قرار داده، اتفاقاً به آن کتاب اقبال هم شده، اما نتیجه این شده که شناختی که مخاطبین از داعش پیدا کردند، شناختی غیرمطابق با واقعیت است. اگر می‌خواهیم در حوزه ادبیات داستانی کار کنیم که خیلی هم مخاطب دارد، باید نویسنده‌های ادبیات داستانی هم این تعهد را داشته باشند که کارشناسانه وارد موضوع شوند و به موضوع مسلط شوند، سپس با هنری که دارند موضوع را به صورت داستانی ارائه دهند.

*ایبنا

۱۳۹۹/۹/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...