شيوا نوروزی- دو دهه از برگزاری مسابقات باشگاهی فوتبال ایران تحتعنوان «لیگ برتر» میگذرد، اما به جای حرفهای شدن و بالا رفتن سطح بازیها، کیفیت تیمها و بازیهایشان روندی نزولی طی کرده است. درحالیکه هواداران فوتبال انتظار دیدن بازیهای تماشاگرپسند را از تیمهای محبوبشان دارند، تیمهای پرطرفدار و قطبهای فوتبال کشور بازیهای بیکیفیتی ارائه میدهند و این شرایط در لیگ امسال که حالا به نیم فصل آن هم رسیدهایم، بیشتر از هر زمان دیگری به چشم میآید. برای بررسی این موضوع پای صحبتهای جلال چراغپور نشستیم و این کارشناس فوتبال دانش پایین مربیان داخلی و عدم توانایی کمیته آموزش فدراسیون فوتبال در تربیت مربیان را علل اصلی افت فوتبال باشگاهی عنوان کرد.
ارزیابی و نظرتان درخصوص کیفیت این فصل لیگ برتر چیست؟
برای بررسی کیفیت لیگ باید کل بازیها را بررسی کرد. کیفیت یا همان Quality به عناصر چندگانه بستگی دارد. دانش مربیان (Knowledge of The Game) در رأس این عناصر قرار دارد. متأسفانه دانش مربیان ما دچار مشکل است. حداقل ۳۰ سال است که تمام مربیان ایرانی برای گذراندن کلاسهای مربیگری و گرفتن مدرک A و B آسیا تنها دو جزوه Coaching A و Coaching B را مطالعه کردهاند. پایه تمام محتوای مربیگری فوتبال کشورمان در سه دهه گذشته همین دو جزوه بوده است.
آیا انتظار دارید افرادی که با خواندن این دو جزوه مربی شده و الان مشغول به کار هستند، از نظر کاری با هم تفاوتی داشته باشند؟
همه مربیان ما مثل هم کار میکنند و در واقع برای دیگری حرف نویی ندارند. به همین ترتیب بازیکنان با تغییر تیم هیچ حرف جدیدی نمیشنوند و در تیمها بهرغم تغییر کادرفنی هیچ کار نویی انجام نمیدهند. فلان مربی در یک تیم ضعیف بوده و در تیم بعدیاش نیز همان شیوه را پیاده کرده و همان نتایج تکرار شده است. پتانسیل در گردش فوتبال ما به یک حد ثابت رسیده و باید بگوییم به فلات دانش فوتبال رسیدهایم. همه مربیان در یک سطح هستند.
متدهای تکراری آموزشی چه تأثیری در پایین بودن دانش مربیان دارد؟
دروس کلاسهای مربیگری، مدرسین و جزوات آنها ثابت است. درحالیکه مربیان به دانش مربیگری فوتبال نیاز دارند، نه دانش فوتبال. بین «چگونه تمرین» دادن و «چه تمرین» دادن تفاوت وجود دارد. چگونه تمرین دادن را در کلاسها آموزش میدهند، ولی «چه تمرین» دادن در فوتبال ما نایاب شده است. کارت مربیگری به سادگی صادر میشود، ولی دانش لازم را به مربیان انتقال نمیدهند. در این کلاسهای آموزشی به مربیان دانش چگونگی انتقال استراتژیهای حمله یا دفاع به بازیکنان و تیم را آموزش نمیدهند. به همین خاطر فوتبال ما به جای اینکه با مغز و فکر شکل بگیرد، با دیدن و تماشای بازیهای خارجی از تلویزیون، نگاه کردن به اسلایدها و فیلمهایی که در اینترنت است، شکل میگیرد.
با این حساب دلیل اصلی افت کیفیت مسابقات لیگ، پایین بودن دانش مربیان داخلی است؟
قطعاً. اگر بخواهیم مشکلات را به شکل اساسی حل کنیم، باید کارهای زیادی انجام شود. کمیته آموزش فدراسیون فوتبال اول باید دو جزوه سواد مربیگری را به دو جزوه قبلی اضافه کند، اما این دو جزوه جدید را چه کسی قرار است تدریس کند؟ باید ۲۰ مدرس هم تربیت شوند. پس در همین گام نخست باید ۲۰ – ۳۰ مدرس قدیمی بازنشسته شوند تا نسل جدید مدرسانی که زبان انگلیسی بدانند، حداقل فوق لیسانس داشته باشند، جوان باشند و تجربه فوتبالی داشته باشند، روی کار بیایند. متأسفانه مدرسین مربیگری فعلی بازنشسته همهجا هستند، الا کمیته آموزش فدراسیون! بعد از آن محتوای کلاسها نیز باید تغییر کنند. البته این فقط مشکل ایران نیست، بلکه به سیستم آموزش AFC نیز باید ایراد گرفت.
به نظر شما رئیس جدید فدراسیون میتواند تغییری در شیوه آموزش مربیان ایجاد کند؟
هر کسی که در انتخابات پیش رو بهعنوان رئیس جدید فدراسیون انتخاب شود، اگر در چهار سال یا حتی هشت سالی که پیش رو دارد، دنبال تغییر در محتوا، کیفیت، ساختار و زیربنا آموزش رفت، میتوان منتظر بروز تغییرات در فوتبال کشورمان باشیم. مربی که ۲۲ سال است در لیگ روی نیمکت بوده و هر سال هم پول خوبی به جیب زده عملاً بازدهی برای فوتبال نداشته است، اما دروازهبانی که تازه مربی شده تیم همان مربی را شکست میدهد. این یعنی اینکه فوتبال ما شانسی است و فرقی نمیکند چه کسی سرمربی است. یا اصلاً تیم سرمربی نداشته باشد؛ مثل زمانی که استراماچونی از استقلال رفت. ورویا غفوری تیم را به زمین فرستاد و استقلال به همین شیوه دو پیروزی به دست آورد، مهدی رحمتی بعد از رفتن به تیم شهرخودرو سرمربی این تیم شد یا نویدکیا آنقدر منتظر ماند تا سرمربی سپاهان شد. یا اینکه از دسته یک مربی به لیگ برتر بیاورید.
مربی ایرانی یا خارجی که دانش فنی بالایی داشته باشد، میتواند در فوتبال کشورمان موفق شود؟
خیر، در فوتبال برای موفقیت به ابزار نیاز دارید و این ابزار همان فوتبالیستها هستند. بازیکنان ایرانی هفت کیلومتر در زمین میدوند، درحالی که در فوتبال دنیا آمار دوندگی بازیکنان بیش از ۱۱ کیلومتر است. خارجیها پنج کیلومتر بدون توپ میدوند، اما اینجا بازیکن بدون توپ در زمین راه هم نمیرود، چه برسد به دویدن. بازیکن ایرانی اگر دو متر توپ جلوتر از پایش به او برسد، به هم تیمیاش اعتراض میکند. استراتژیهایی از جمله دویدن رو به جلو، دویدن بدون توپ و خلق فضا در لیگ ما وجود ندارد. به همین خاطر فوتبال ما آسان است و هر کسی یک لپتاپ میآورد و بدون اینکه درس فوتبال را خوانده باشد، میگوید من آنالیزورم. هر آنالیزوری فکر میکند اگر پاسها و شوتها را یادداشت کند، فوتبال را بلد شده است. در نتیجه اگر فدراسیون و شیوه آموزش مربیان تغییر کند، باید زیرساخت فوتبالیستها را نیز عوض کرد.
بازیکنان چه سهمی در پایین بودن سطح کیفی بازیهای لیگ دارند؟
فوتبال ما به دست فوتبالیستها مصادره شده است. این بازیکنانمان هستند که تعیین میکنند چقدر بدوند، چقدر تلاش کنند و برای گرفتن توپ چقدر بجنگند که مصدوم نشوند. فصل تمام میشود و چند میلیارد هم میگیرند. وقتی بازیکنان خلقالساعه سرمربی میشوند؛ یعنی سواد داخل میدان به اندازه سواد بیرون میدان است و از نیمکت چیزی کمتر ندارد. در این صورت اگر مربی از بیرون زمین انتظاری از بازیکن داشته باشد که از نظر میزان دویدن و درگیری به نفع بازیکن نباشد، قطعاً خواسته مربی را اجرا نمیکند. بیرون زمین مربی هر چقدر داد بزند بازیکنان فوتبالی را بازی میکنند که خودشان میخواهند. بازیکنان لیگ ایران میزان دوندگی در زمین را روی هفت کیلومتر تنظیم کردهاند.
این مسئله روی فوتبال ملی هم تأثیرگذار است؟
مأموریت اصلی تیم ملی انجام بازیهای ملی است، اما تیم ملی یک مأموریت فرعی هم دارد؛ ویترینی برای ترانسفر بازیکنان به خارج از ایران. بازیکنان وقتی به تیم ملی دعوت میشوند، برای موفقیت در این ویترین دو برابر تلاش میکنند تا دیده شوند. در این صورت پیشنهادهای خارجی دریافت میکنند و از لیگ ایران میروند. وقتی کیفیت بازی فوتبالیستهایمان را در لیگ، تیم ملی و تیمهای خارجی با هم مقایسه کنید، متوجه این تغییرات میشوید.
منبع: روزنامه جوان