به گزارش نما، کتابها و نظریههای مختلفی در باب تاثیر، نفوذ و اهمیت رسانهها نوشته شده است با این حال شاید بارزترین نقش رسانهها قدرتی است که میتوانند برای خود ایجاد کنند. الوین تافلر نظریهپرداز مهم جهانی که بسیاری او را با کتاب «موج سوم» و بررسی موجهای مختلف کشاورزی، صنعتی و فراصنعتی میشناسند در «جا به جایی قدرت» از آخرین کتابهای خود به قرن ۲۱ میپردازد و جا به جایی قدرت را مهمترین تغییرات این قرن میداند.
تافلر مینویسد «در هر سطحی از زندگی، از کسب و کار تا حکومت و مسائل جهانی؛ قدرت در حال جابجایی است» و بعد در بخشهای بعد ادامه میدهد که «دولتی که به نرمترین وجه نفوذ خود را اعمال میکند، بیشترین نتیجه را بهدست میآورد و در جریان کار قدرت خودش را نیز ارتقاء میبخشد.»
حال به نظر میرسد رسانهها میتوانند بیشترین و بهترین منبع برای این نفوذ نرم باشند، نفوذی که میتواند به مثابه یک همراهی عمل کند و جهانیان را هم به هم بستگی با خود بخواند.
شاید مخاطب داخلی کمتر تحت تاثیر نفوذ رسانههای مسلط قرار بگیرد اما نمیتوان از مخاطب جهانی غافل شد که امروز در نبود تصویرسازیهای ما برای او به راحتی میتواند به تصویری که دیگر رسانهها و شبکهها برایش میسازند مغلوب و تحت تاثیر قرار بگیرد و این شاید مهمترین دلیل برای راه اندازی و گسترش شبکههای برون مرزی صداوسیما باشد.
شبکههایی که از دورافتادهترین نقاط جهان و شاید به زعم برخی بیاهمیتترین مکانها، مخاطب دارد و به صورت بالقوه حتی تا میلیونها نفر هم میرسد و همچنین به مهمترین بخشهای اروپا و آمریکا و منطقه خاورمیانه میرسد.
پیمان جبلی معاون برون مرزی صداوسیما در گفتگویی به نقش و تاثیر این شبکههای برونمرزی که مخاطب جهانی را هدف گرفته است اشاره و حتی در بیان تاثیر این شبکهها بیان کرد که امروز آمریکا در برگزاری انتخابات به سه شبکه روسیه، چین و ایران توجه دارد و پرس تی وی ایران میتواند یکی از مولفههای مهم آنها باشد.
وی در این گفتگو درباره شبکههای مختلف برون مرزی و حتی آیفیلم که برای مخاطب ایرانی آشناتر است گفتگو کرد.
* صداوسیما معمولاً هر از گاهی نظرسنجیهای مختلفی از شبکهها و برنامههای مختلف ارائه میکند ولی معاونت برون مرزی صداوسیما کمتر سهمی در این نظرسنجیها دارد چرا نظرسنجی نسبت به شبکههای این معاونت معمولاً انجام نمیشود؟
البته خیلی بهتر است که ما نظرسنجیهای متنوعی داشته باشیم. منتها با توجه به کمبود امکانات این امر میسر نشده است چون نظرسنجی میدانی هم در ایران هم خارج از ایران هزینه بر است و شبکههای دیگر هم معمولاً اینگونه نیست که برای تک تک کشورهای هدف چنین کاری انجام دهند. البته ما برای شبکه العالم سوریه یک نظرسنجی میدانی را در دست اقدام داریم که امسال انجام خواهد شد. منتها برای شبکه دیگر العالم که بیش از ۲۰ کشور عربی را مخاطب قرار میدهد نظرسنجی میدانی امکانپذیر نیست اما به صورت تلفنی و غیرحضوری انجام میشود. سفارشهایی هم دادهایم، با این حال براساس الزامات بالادستی، شبکههای برون مرزی باید یک سامانه مستقل نظرسنجی داشته باشند، ما این سامانه را تاسیس کرده و در حال تست نهایی هستیم.
چرا در سریالهای ترکیهای سیاهی نمیبینیم؟
* در حال حاضر تنها شبکهای که میتوانیم گاهی بازخوردی از محتوای آن داشته باشیم شبکه آیفیلم است که در نظرسنجیهای صداوسیما هم نام آن مطرح میشود.
این شبکه اغلب در میان شبکههای پربیننده سازمان قرار دارد و گاهی هم دوم و یا سوم بوده البته امسال شبکه خبر رتبه سوم را به دست آورد و حدس ما این است که به دلیل کرونا و حوادثی که رخ داد به صورت طبیعی مراجعه مردم به شبکه خبر برای کسب اطلاعات و اخبار افزایش یافته و بر همین اساس شبکه آیفیلم رتبه چهارم را به دست آورد. این را هم باید در نظر داشت که شبکه آیفیلم به دلیل ماموریت بازپخش سریالهای تلویزیونی به عنوان شبکهای تامینی دیده شده است و مانند سایر شبکههای تلویزیونی بودجه ساخت برنامههای نمایشی و سریال و … ندارد. اما با این وجود مخاطب بسیار خوبی در طول این سالها توانسته به دست آورد زیرا پاسخگوی یک نیاز بوده و لذا مخاطب روتین خود را هم به دست آورده است.
* یک انتقاد هم البته نسبت به کنداکتور این شبکه وجود دارد که گاهی سریالها را با فاصله پخش نزدیک روی آنتن میبرد.
اتفاقاً هوشمندی کنداکتور شبکه آیفیلم یکی از مزیتهای نسبی آن است. البته انتقاد شما محترم است اما اتفاقاً شبکه آیفیلم در مقایسه با برخی دیگر شبکهها که آنها هم ماموریت پخش تولیدات نمایشی را دارند گاهی خیلی هم جلوتر است به این دلیل که کنداکتور هوشمند و علمی آیفیلم آن را متمایز کرده است.
سریالی مثل پایتخت ۶ که باید با ملاحظاتی بازپخش میشد شبکه آیفیلم از فصل یک تا پنج آن را پخش کرد اما فصل ۶ روی آنتن نرفت
* بله همین کنداکتور باعث شده مخاطب زیادی داشته باشد با این حال ما سریالهایی از دهههای ۶۰ و ۷۰ داشتهایم که حتی یک بار بازپخش هم نداشتهاند.
برخی از سریالها به دلیل ملاحظاتی که شبکه تولید کننده آن سریال دارد بازپخش نمیشود. مثلاً مواردی بوده که در زمان تولید و پخش رعایت نشده و حالا بهدلیل ضرورت اصلاح آنها در نوبت بازپخش از آیفیلم قرار نمیگیرد. درباره بازپخش سریالهای قدیمی هم باید گفت که تعداد بسیار کمی از این سریالها نیاز به اصلاح دارد و بیشتر آنها مشکل خاصی ندارند.
حتی سریالی مثل پایتخت ۶ که باید با ملاحظاتی بازپخش میشد، شبکه آیفیلم از فصل یک تا پنج آن را پخش کرد اما فصل ۶ روی آنتن نرفت و به نظر و ملاحظات شبکه یک احترام گذاشتیم تا این شبکه ملاحظات مورد نظرش را اعمال کند.
* معاونت برون مرزی طی یکی دو سال اخیر در زمینه هوسا تی وی و رادیو بنگلا هم فعالیت داشته است مناطقی که شاید به نظر نرسد که چقدر به لحاظ جغرافیایی میتوانند اهمیت داشته باشند؟
شبکه هوسا، اولین تجربه حضور موثر و فعال رسانه جمهوری اسلامی در قاره آفریقاست. در قاره آفریقا که یک منطقه غنی از ثروت طبیعی اعم از کشاورزی، معادن و ظرفیتهای بسیار ارزشمندی که توجه همه دنیا را به سمت این قاره و استفاده از این ظرفیتها برده است. این ظرفیتها متاسفانه در کشور ما بسیار مغفول مانده و مورد بی توجهی قرار گرفته است. نه فقط رسانهها که دستگاهها و نهادهای مسئولی هم که باید از این ظرفیتها استفاده کنند غفلت کردهاند. درحالیکه جمهوری اسلامی ایران در آفریقا یک عقبه فرهنگی و عمق استراتژیک فرهنگی بسیار خوبی دارد. یعنی ما مثل کشورهای فرانسه، انگلیس، آمریکا و حتی پرتغال و اسپانیا کشورهای استعمارگر در افریقا نبوده و نیستیم. نگاه به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران نگاه مثبتی است. ما به عنوان رسانه برون مرزی برای تثبیت شعار جمهوری اسلامی اولین قدم را برداشتهایم. هوسا در غرب آفریقا زبان رایجی است و حتی در مناطقی از اروپا و آمریکا هم رواج دارد که میتوان گفت بیش از ۲۰۰ میلیون نفر را در برمی گیرد.
* و چه میزان از این ۲۰۰ میلیون نفر میتوانند مخاطب شبکههای هوسا تی وی باشند؟
برآورد ما این است که در کشورهای غرب آفریقا که مخاطب هدف ما هستند اکثریت جمعیت که به نظر نمیرسد کمتر از ۲۰۰ میلیون نفر باشند، مخاطب بالقوه برنامههای هوساتی وی هستند.
* بازخوردی داشتهاید که بدانید چقدر پیگیر برنامهها هستند؟
چند شبکه به زبان هوسا در نیجریه پخش میشود. یک شبکه هوسا است که با حمایت آمریکا و به زبان هوسا پخش میشود. همچنین شبکههایی با گرایش سعودی و وهابیت به زبان هوسا مشغول فعالیت هستند. با این حال شبکه هوسا از جمهوری اسلامی ایران در الکسا بیش از ۱۰ برابر بالاتر از شبکه هوسا آمریکا و عربستان است.
چرا در سریالهای ترکیهای سیاهی نمیبینیم؟
* در کل جهان شبکههای برون مرزی چقدر روی قدرت ایران میتوانند تاثیرگذار باشند؟
در انتخابات آمریکا وقتی میخواهند ببینند کدام کشورها تاثیرگذاری دارند ایران، روسیه و چین را در نظر میگیرند. روسیه با شبکه آرتی این کار را انجام میدهد، چین با شبکه بینالمللی خود و ایران هم با پرس تی وی این کار را انجام میدهد. پرس تی وی را زیر ذره بین قرار میدهند و اگر ما تاثیرگذار نبودیم اتاق فکرهای آمریکا چنین رصدی نداشتند. همه این تاثیر گذاری و نفوذ را با حداقل بودجه انجام دادهایم و اگر متوجه بشویم که برنامهای از تاثیرگذاری کمی برخوردار است و به اصطلاح مخاطب ندارد آن را تعطیل میکنیم.
* گاهی این انتقاد هم شنیده میشود که وقتی شبکههای داخلی ما هنوز به اندازه کافی در جذب مخاطب موفق عمل نکردهاند، چرا باید برای مخاطب خارجی فعالیت داشته باشیم و برای آن هزینه کنیم. حتی این اطلاع هم وجود ندارد که دیگران هم چنین رویکردی نسبت به مخاطبان غیربومی خود دارند.
اساساً رسانهها بسترساز حضور و نفوذ صاحبان خود در مناطق مختلف هستند، کشورهای استعماری با اهداف استعماری و چپاول منابع کشورهای مقصد، بعضی کشورهای دیگر با اهداف فرهنگی و البته افزایش نفوذ اقتصادی. مثل ترکیه و چین که امروز در قاره آفریقا بهشدت فعال شدهاند. ما هم ظرفیت بالقوهای به نام «انقلاب اسلامی» داریم که مخاطبان بالقوهای در دنیا بویژه در مناطق محروم جهان مانند آمریکای لاتین، آفریقا و حتی بخشهایی از آسیا برای آن وجود دارد. ما مخاطب بالقوه چند میلیاردی داریم که هنوز از آن استفاده نکردهایم. مناطق نفوذ ما اگرچه محروم محسوب میشوند اما در عین حال جزو مناطق ثروتمند جهان به لحاظ منابع طبیعی هم هستند. ما هم برای مخابره پیام انقلاب اسلامی و معرفی سبک زندگی ایرانی-اسلامی و مقابله با سیاهنماییهای رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران نیاز به حضور رسانهای در این مناطق داریم و هم برای بازکردن میدانهای جدید در عرصههای اقتصادی و تجاری.
* این ظرفیتسازی تجاری واقعاً امروز اتفاق افتاده است؟
ما گامهای خود را برمیداریم. وظیفه ما بهعنوان رسانه این است که به مخاطبان خود در قاره آفریقا بگوییم ایران کشوری قدرتمند و ثروتمند، کشوری صنعتی و پیشرفته است که نیروی انسانی متخصص و متبحر دارد. ما وظیفه داریم این تصویر را در ذهن آن مخاطب ایجاد کنیم و نتیجه آن میشود که قابلیت برای پذیرش و ورود ایران به این مناطق بالا میرود. مانند اتفاقی که در سوریه، عراق و افغانستان انجام داده و همچنین در حال انجام آن هستیم و اینکه دیگر نهادها چقدر از این ظرفیتها استفاده میکنند، به آن نهادها برمیگردد.
* از نظر پشتیبانیهای سیاسی و نظامی در مواقع تهدید هم این پوشش رسانهای میتواند موثر باشد؟
نتیجه طبیعی ایجاد عمق استراتژی فرهنگی برای کشورمان در هر نقطه از جهان میشود همراهی آن کشور با ما. مثالی که سال گذشته در حاشیه مباحث بودجهای آن را مطرح میکردم این بود که ما اگر بتوانیم در افغانستان تصویری از یک ایران مقتدر و قابل اتکا ارائه کنیم، آیا دشمنان فرصت سیاهنمایی نسبت به مهاجران افغانستانی را پیدا خواهند کرد؟
ما در جایی که بهطور طبیعی به ما تعلق دارد و باید در آن نفوذ داشته باشیم، مانند عمده کشورهای همسایه، اگر حضور نداشته باشیم، معنای آن میشود بیدفاع شدن و واگذاری عرصه به رقبا و دشمنان
* با این پشتوانه رسانهای ما نباید هیچگاه از پروژههایی مانند «ایرانهراسی» در شبکههای ضدایرانی نگرانی داشته باشیم.
اگر بخواهیم مأموریت شبکههای برونمرزی سیما را در دو کلمه خلاصه کنیم، حتماً یکی از آنها همین مقابله با ایرانهراسی است. ما در جایی که بهطور طبیعی به ما تعلق دارد و باید در آن نفوذ داشته باشیم، مانند عمده کشورهای همسایه، اگر حضور نداشته باشیم، معنای آن میشود بیدفاع شدن و واگذاری عرصه به رقبا و دشمنان. دشمن هم بیکار ننشسته و مدام مشغول بمباران فرهنگی و خبری علیه ما است. یکی از وظایف ما حضور با تمام توان در این میدان است تا تصویری روشن از خودمان ارائه دهیم. وقتی شرایط برای این حضور مهیا نباشد، وقتی راهاندازی یک شبکه تلویزیونی برای ما تبدیل به آرزو میشود، آنوقت چگونه میتوان به این اهداف دست یافت؟ به طور مثال ما در حوزه کشورهای روسی زبان واقعاً تا به امروز کار جدی نکردهایم… فقط یک رادیوی روسی داریم که در حد یکی دو ساعت برنامه در روز دارد. در مناطق دیگر و زبانهای دیگر هم وضعیت همین است. ما امروز قرارداد راهبردی ۲۵ ساله با چین بستهایم اما آیا یک رادیوی اینترنتی یک ساعته و نیمه برای پشتیبانی از این برنامه کفایت میکند؟ معلوم است نمیکند. ما در آسیا حوزههای بسیاری داریم که حتی اسلام را با نفوذ فرهنگ ایرانی پذیرفتهاند، برای اینکه در این مناطق نفوذ خود را بهدست آوریم آیا نیاز به فعالیت رسانهای جدی نداریم؟
چرا در سریالهای ترکیهای سیاهی نمیبینیم؟
* خیلی از رسانهها در هدفگذاریهایی که به آن اشاره کردید، تولیدات نمایشی و سرگرمکننده هم در دستور کار دارند. فکر نمیکنید فعالیتهای برون مرزی صداوسیمای ما بیش از اندازه متمرکز بر اخبار است؟
برخی از شبکههای ما مانند پرستیوی و العالم، شبکههایی کاملاً خبری هستند و هویتشان خبری و اطلاعرسانی است. شبکه «هیسپان تیوی» هویتی بینابین دارد، هم خبری-سیاسی است و هم سرگرمیهای مبتنی بر معرفی سبک زندگی ایرانی و اسلامی دارد. شبکههای «الکوثر» و «سحر» شبکههایی عمومی هستند و نمیتوان آنها را شبکههای خبری دانست. مجموعه شبکههای آیفیلم هم که کاملاً متکی بر سرگرمی هستند. یعنی طیفی از شبکهها از سرگرمی کامل تا خبری کامل در بخش برونمرزی سازمان وجود دارد اما نقد شما هم بهجا و درست است. در همین شبکههای عمومی و یا شبکههایی که مأموریت سرگرمی دارند، آیا این میزان فعالیت و بازپخش سریالهای ایرانی برای جذب مخاطب کافی است؟ قطعاً کافی نیست. ما باید در حوزههای هدفمان، تولیداتی داشته باشیم که مخاطب ما خود و فرهنگ خود را در آثار ما ببیند. چه بسا سریالهای ایرانی خیلیهایشان بدون نگاه به مخاطب بیرونی ساخته شده باشند و برخی از آنها ملاحظاتی دارند که حتی ضرر پخششان در خارج کشور بیشتر از عدم پخششان است. این یکی از حساسیتهایی است که براساس آن ما سریالهای بازپخشی را هم گلچین میکنیم.
حجمی از غم و اندوه و سیاهنمایی که در سریالهای داخلی ترکیه وجود دارد، بههیچوجه در سریالهای خارجیشان انعکاس ندارد
* تأثیری که ترکیه در حوزه سریالسازی منطقه داشته است را ما نمیتوانیم داشته باشیم؟
برخی سریالهایی که ما در داخل کشور تولید میکنیم، الزاماً مطابق اهداف ما در بیرون مرزها نیست. در مورد ترکیه هم شما کافی است سریالهای پخش خارجیشان را با سریالهایی که در داخل کشورشان تولید و پخش میشود مقایسه کنید. حجمی از غم و اندوه و سیاهنمایی که در سریالهای داخلی ترکیه وجود دارد، بههیچوجه در سریالهای خارجیشان انعکاس ندارد. همه سریالهای ترکیهای که برای مخاطب خارجی در نظر گرفته شده، نشاندهنده اقتدار و زیبایی و جنبههای مثبت تاریخی فرهنگی و اجتماعی این کشور هستند.
* و این همان رویکردی است که ما در سریالسازی نداریم.
شبکههای برونمرزی تا اطلاع ثانوی صرفاً مأموریت تأمینی دارند. تأمین هم به این معناست که بودجهای که در اختیار شبکه گذاشته میشود، تنها برای زبانگردانی کفایت میکند نه برای تولید. بودجه شبکه «آیفیلم» را با شبکه سه و یا سیمافیلم مقایسه کنید. اصلاً قابل مقایسه نیست. پس ما چارهای نداریم جز اینکه تولیدات شبکههای داخلی را با دقت دستچین کنیم. با وجود محدودیت بسیار بالایی که در زمینه بودجه داریم، سال گذشته توانستیم. سریال «ملکاوان» را در بخش برومرزی تولید کنیم که هم برای مخاطب داخلی و هم برای مخاطب خارجی بود. سریال جذاب دیگری را هم شبکه آیفیلم در دست تولید دارد که تا اواسط امسال به پخش میرسد.
* سریال «ملکاوان» چه نسبتی با اهداف معاونت برونمرزی که به آن اشاره کردید، داشت؟
فضای جاسوسی و نقش فرانسه در داستان آن تا حدودی با اهداف ما همراستا بود. عمده کارهای ما در شبکه آیفیلم زبانگردانی است. لذا باید تولیدی داشته باشیم که برای مخاطب داخلی هم جذابیت داشته باشد و هم محصولی باشد که اهداف برونمرزی ما را پیش ببرد. از آنجایی که در این حوزه تجربه زیادی نداریم و تولیدات چندانی هم نداشتهایم، نمیتوانیم ادعا کنیم در پیشبرد همزمان این دو هدف خیلی حرفهای هستیم، اما سریال در دست ساختی که امروز داریم، نسبت به تجربه قبل به اهداف ما نزدیکتر است.
منبع: مهر
چرا در سریالهای تركیهای سیاهی نمیبینیم؟
معاون برون مرزی رسانه ملی ضمن تشریح اولویتهای شبكههای این معاونت در حوزه اخبار و سرگرمی، از ظرفیت بالای مخاطبان بالقوه جهانی برای صداوسیمای ایران گفت.
۱۴۰۰/۲/۴