به گزارش نما، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
ماه رمضان و ماه وصل جانان از راه رسيد، پس سلام بر اين ماه ضيافت الهي كه بهار روزگاران است و شكوفههاي زيباي آن، روح را مينوازد و عطر فيض و رحمت ميپراكند.
در اين ماه، انسانهاي پريشان از ظلمت راه، نور و فروغ ميگيرند و واماندگان در خاك، توان حركت مييابند و چشمها، دل به سوي افلاك ميگشايند. چه اشكها كه از سر سوز و گداز، بر گونهها جاري نميشود و چه نالهها كه در بيتابي از هجران امام عصر و زمان(عج) از سينههاي سوخته بر نميآيد و چه دستهاي نياز كه به سوي خالق بينياز گشوده نميشود.
فرصت رمضان چه دير به دست ميآيد و چه زود از ميان ميرود؛ پس از لحظههاي گرانبهاي آن بهرهها برگيريم تا به محفل انس و قرب راه يابيم. غفلتها و پيرايهها را كنار زنيم و از عمق وجود براي راه يافتن به شبهاي قدر تلاش كنيم. از اين رو بايد جايگاه رفيع رمضان و نقش حياتي آن را در باز گرداندن انسان به مسير هدايت دريابيم و سرزمين جان را در معرض ريزش بارانهاي پرفيض و رحمت آن قرار دهيم.
در اين هفته رسانه ملي در حركتي بيسابقه، اقدام به تجليل و تكريم از رئيس جمهوري كرد كه مردم در انتخابات اخير با اكثريت قاطع، به عملكرد وي رأي منفي دادند. رئيس رسانه ملي در مراسمي با عنوان "نكوداشت هشت سال تلاش جهادي" نشان داد كه ميتواند به جاي همه و بر خلاف آراء مردم به قضاوت بنشيند.
هركس كمترين آشنايي با وظايف رسانه داشته باشد، ميداند كه كار رسانه، "تجليل" نيست بلكه "تحليل" و بررسي عملكردهاست و اگر قرار باشد، تجليلي هم صورت پذيرد، بايد پس از تجزيه و تحليل و آنهم توسط دستگاههاي ذيربط انجام شود. لذا در مواجهه با اين اقدام، نخستين پرسشي كه در اذهان شكل ميگيرد اينست كه تجليل از عملكرد دولتي كه عمر آن رو به اتمام است و بيشترين ضربه به اعتماد عمومي مردم، اقتصاد كشور و پول ملي در زمان اين دولت وارد شده و از سوي نمايندگان مجلس به واسطه اينكه 25 درصد از مصوبات دولت خلاف قانون بوده، مظهر بيقانوني لقب گرفته، چه وجهي ميتواند داشته باشد؟
احساس عمومي از اين اقدام رسانه ملي اينست كه سازمان صدا و سيما خواسته است پرونده دولت را با انجام اين تجليل، ختم به خير كرده و آنرا مختومه نمايد تا بدين وسيله باب انتقاداتي را كه از عملكرد دولت مطرح است، مسدود كند و دهان مردم و افراد منتقد را بسته نگهدارد. دقيقاً اين همان چيزي است كه با فلسفه رسانه ملي كه بايد در راستاي ترويج روحيه نقد و تضارب آرا باشد، مغايرت و تباين كامل دارد و البته اين اقدام رسانه ملي با انتقادات گسترده ساير رسانهها مواجه شد.
در صحنه بين المللي، بازتاب بركناري مرسي در مصر توسط ارتش اين كشور، مهمترين رويداد هفته بود و ساير رخدادها را تحت الشعاع قرار داد. اوجگيري اعتراضات عليه سياستهاي غلط و رفتارهاي فرقه گرايانه دولت مرسي و حزب اخوان المسلمين، زمينه را فراهم ساخت تا ارتش به بهانه جلوگيري از تفرقه در كشور و بروز جنگ داخلي، وارد صحنه شود. ارتش مصر پس از يك مهلت 48 ساعته به مرسي براي حل بحران داخلي، سرانجام وي را بركنار كرد. بركناري مرسي همانگونه كه پيشبيني ميشد پيامدهاي گستردهاي داشت. گرچه مخالفان مرسي از اقدام ارتش خشنود شدند ولي حاميان وي كه درصد قابل ملاحظهاي از جامعه مصر را تشكيل ميدهند به اين اقدام اعتراض كردند و با برگزاري تظاهرات كه پس از گذشت يك هفته همچنان ادامه دارد انزجار خود را از اقدام كودتاگونه ارتش ابراز كردند و خواستار بازگشت مرسي به قدرت، به عنوان رئيسجمهور منتخب و قانوني شدند.
در اين ميان، شوراي نظامي با گرد آوردن چند چهره سياسي و مذهبي و همراه ساختن آنها با اقدام خود، سعي كرد اين تلقي را ايجاد كند كه حركت ارتش، كودتا نبوده است با اينحال بسياري در داخل و خارج مصر اين ادعا را نپذيرفته و اقدام ارتش را كودتا خواندهاند. حتي آمريكا نيز كه متحد سنتي مصر محسوب ميشود شرايط را براي شناسايي دولت جديد مناسب نديده است. حادثه روز يكشنبه در مقابل گارد رياست جمهوري كه منجر به كشته شدن يك افسر ارتش و حدود 70 نفر از حاميان مرسي شد مهمترين رويداد هفته گذشته بود و بسياري آنرا، خط و نشان كشيدن ارتش براي حاميان مرسي دانستند تا از اعتراضها دست بردارند.
اكنون با طرح پيش نويس قانون اساسي جديد از سوي دولت انتقالي دست نشانده نظاميان، تحولات وارد مرحله جديدي شده است. اين پيش نويس مورد مخالفت اكثر گروههاي سياسي از جمله اخوان المسلمين و حتي "جنبش تمرد" كه باني اعتراضهاي منتهي به سقوط مرسي بود، قرار گرفته است. در اين ميان برخي دولتهاي عرب ثروتمند منطقه از جمله عربستان، قطر و امارات تلاش كردند با اعطاي وعدههاي مالي هنگفت و شناسايي شتابزده دولت جديد، اين دولت را در نفوذ خود قرار دهند. روند تحولات سياسي مصر بسيار سريع پيش ميرود به گونهاي كه هنوز چشم انداز روشني در افق سياسي اين كشور مشاهده نميشود و آينده همچنان در ابهام قرار دارد. اين شرايط موجب شده است بسياري از كشورهاي خارجي همچنان نظاره گر بوده و منتظر باشند تا بعد از فرو نشستن گرد و خاك طوفان اخير موضع خود را در قبال اين كشور مشخص نمايند. با اين اوصاف، بحران مصر به هر مسيري كه برود، يك راه حل بيشتر ندارد و آن برگزاري هرچه سريعتر انتخابات با مشاركت همه گروههاي سياسي و بازگشت ارتش به پادگانها ميباشد.
اين هفته، در روز سه شنبه منطقه "بئرالعبد" در ضاحيه، حومه جنوبي بيروت كه پايگاه اجتماعي حزبالله لبنان به شمار ميرود شاهد انفجار مهيبي بود كه چندين خودرو در اين حادثه متلاشي شدند. در اين انفجارها بيش از 50 نفر مجروح شدند ولي تاكنون اين حادثه كشته نداشته است.
با گذشت دو روز از اين حادثه، هنوز هيچ گروهي مسئوليت آنرا به عهده نگرفته است با اين حال به اندازه كافي دليل وجود دارد كه رژيم صهيونيستي را به عنوان عامل اصلي اين انفجارها معرفي كند. وزير امنيت داخلي رژيم صهيونيستي در اقدامي پيشدستانه كوشيد اين انفجار را به درگيريهاي فرقهاي و شيعه و سني مرتبط سازد كه ريشه در بحران سوريه دارد.
به دليل آنكه انفجار در نزديكي يك مركز مهم وابسته به حزبالله صورت گرفت ترديدي باقي نميماند كه هدف از انفجار ضربه به حزبالله بوده است و رژيم صهيونيستي به عنوان دشمن اصلي حزب الله، متهم رديف اول است.
البته، گروههاي تكفيري و تروريستهايي كه در سوريه عليه دولت آن كشور ميجنگند نيز ممكن است در حادثه انفجار "بئرالعبد" دخالت داشته باشند ولي حتي در اين صورت نيز، رژيم صهيونيستي و سازمانهاي جاسوسي آن، طراح اصلي و فراهم كننده مقدمات بودهاند چرا كه انفجاري با اين گستردگي از توان گروههاي تكفيري خارج است و همچون موارد مشابه گذشته، از جمله انفجارهاي مربوط به ترور رفيق حريري، صهيونيستها پشت ماجرا قرار دارند.
از حركتی بیسابقه رسانه ملی تا انفجار مهیب در لبنان
۱۳۹۲/۴/۲۰