به گزارش نما به نقل از روزنامه اعتماد: همه آنهايي كه دور يا نزديك با آقاي خاتمي مراودهيي داشتهاند خوب ميدانند كه هشت سال پيش، وي در چنين روزهايي چه شوقي براي رفتن داشت!
گويي به مقتضاي توانايي و شرايط محيطي بار خويش وكشور را به مقصد رسانده بود و سربلند و آرام ضمير برابر با قانون و نظم درست چرخش قدرت ديگر مسووليت رسمي نداشت.
مسبب آن آمدن و اين عجب رفتن نگاه او به قدرت بود، وي سماجت سياسي براي ايجاد راهي، كوره راهي، براي ماندن اداري نداشت چرا كه شخصيتش و نه قدرت و مسووليتش كفاف ماندگاري و نقش آفريني مثبت و عميق و صالحانه و خيرخواهانه را ميكرد، اوچنان آسان و بيمزاحمت رفت، چنان همه قدرت را واگذاشت و آمدن ديگران را تسهيل كرد و از ايجاد كوچكترين مانع در برابر دولت آينده فرو گذاشت كه كسي نشنيد مخالفينش شكايت برند، عزل و نصبي نكرد، پول هنگفتي جابهجا نكرد، هرگز هم صداي مجلس بلند نشد كه براي رفتنش دقيقهشماري كنند و دل در دستان دلسوزان نباشد كه بساط خسارتي پهن كند كه دولت آينده براي جمع كردنش به زحمت افتد. اين كار اخلاقي بود، كريمانه بود ولي سياسي نبود. سياست ميدان كسب قدرت و حفظ آن است و اگر كسي ميخواهد كه منافع جامعه و روند دموكراتيك آن را بر منافع خويش ترجيح ندهد حداقل اينكه از همه اهرمهاي قانوني براي ماندن خويش يا جريان منصوب به خويش استفاده برد، درست مثل حالا كه باز هم او و پيروانش دولتساز شدهاند، بيدريغ مردمان را به صندوقهاي راي فراخواندهاند ولي مطالبه وزارتي نكردهاند و همه چيز را به انصاف و همت و مقدورات و مصالح كشور و رييسجمهور سپردهاند. چرا كه شرايط خطير كشور اين اقتضا را دارد، كار به جايي رسيده است كه افراطيون از حق مسلمشان نفي و نهي ميكنند و آشكارا خط و نشان ميكشند كه فلاني ساكت بوده است ! فلان كانديداي وزارت باهمه سابقه و توانايي لابد در ذهن خويش ديگرگونه فكر ميكند و... بگذار معركه گيرند، مهم كشور و منافع مردم و قضاوت تاريخ و خداي تاريخ است.
اما اكنون و در ابتداي دولت تدبير و اميد چالش مهمي برقرار كردهاند! انتخاب مردان و زنان كابينه نه تعارف بردار است، نه ساده و دم دستي است و نه كم تاثير و قابل رفع و رجوع است، مهمتر از همه حرفها و شعارها و برنامههايي كه منتخب مردم به واسطه آنها از مردم اعتماد ستانده است انتخاب مديران هماهنگ با خواستهها و پيامها و نيازهاي روشن رايدهندگان است، اتفاقا مجلس برآمده از متن مردم هم رييسجمهور را به اين مهم بايد بخواند حتي اگر سليقه ديگري داشته باشد، ما كه ميدانيم حتي رايدهندگان به كانديداهاي ديگر با انتقاد شديد از «وضع موجود، از انزجار دعوا با همه دنيا، تصميمات تورمساز، از تنگ نظريهاي عجيب و فردي» از مردم راي ستاندند پس به كدام دليل ميشود در انتخاب كابينه اين شاخصهاي مهم مفقود باشند؟ آيا ميشود اميد صادقانه و هوشمندانه و فرصتساز و رسمي مردم را برنتافت؟ آيا ميشود شأن و شوكت آن حركت عظيم و خيرهكننده مردم در انتخابات و شادي پس از آن را تحت تاثير خوشامد كساني قرار داد كه راي مردم را زينتي بيش نميدانند و از هماهنگي با ملت عصباني هم ميشوند؟
اصلاحطلبان و در راس آنها آقاي خاتمي رسما و مكرر و به خاطر حساسيت زمانه سهمي نخواستهاند الا اينكه مودت به كشور بشود و منتخب مردم برنامههاي اعلامي خويش را صريحا به اجرا بگذارد، اما روشن است كه اجراي برنامههاي مردمسالارانه و مدبرانه جز از طريق مردان و زنان كارآزموده و آشنا به حقوق ملت شدني نيست.
لذا فردا كه نخستين آزمون جناب آقاي روحاني از رسانهها به سمع و نظرها برسد شايد بسياري ازمردم خط و ربط دقيق مديران دولت را ندانند ولي همه آن نخبگاني كه مردم را متقاعد به مشاركت در انتخابات كردهاند و اميد را در دلها كاشتند ميتوانند باز هم حلقه وصل دولت و ملت شوند و گواهي دهند كه آقاي روحاني بر عهد و پيمان خود با مردم ايستاد، دولتي با اين همه خرابيها و چالشها و بيكاري و تورم و مشكلات عظيم ديپلماسي و تحريمها و انتظارات مردمي كه روبهروست جز با حمايت عميق و هوشمندانه و مستدام مردم قطعا توان غلبه بر مشكلات را نخواهد داشت و براي همين هم انتخاب مديران خردگرا و مشهور به هماهنگي با برنامههاي رييسجمهور و آشنا با خواستههاي مردم نخستين و مهمترين و عمليترين پيام را به مردم ميدهد كه اميدهايشان زنده بماند. اينجاست كه اصلاحطلبان حتي در صورت غيبت فداكارانه از مسووليتها توان جذب ادامه حمايت مردم از دولت را خواهند داشت و چون تعهد دولت به حقوق ملت را ببينند از آن دريغ نخواهند كرد.
ما در اين شرايط سخت و طاقتفرسا واقعا به هنر و ذكاوت و تدبير و انصاف و شجاعت و اراده رييسجمهور و مردان و زنان همكارش نيازمنديم كه هم به خدمت مردم درآيند و زخمها را التيام بخشند و هم پشتيباني اركان نظام را از آن خود كنند. اگر كسي فقط توان جذب يكي از اين دو را داشته باشد براي شرايط كنوني مناسب نيست، با مردم و حضور در متن آنها و جذب مستدام حمايت آنها تعامل هوشمندانه با همه اركان نظام هم شدني و پيش برنده است. اينجا مديريت قاطع و جامع وشجاعانه و واقعگرايانه حرف اول را خواهد زد. آنگونه رفتن خاتمي و اينگونه حمايت كردن از رشد و اعتلاي كشور اگر سياستمدارانه نباشد اخلاقي و تاريخي و ماندگار خواهد بود.
آن رفتن خاتمی و این ماندگاری...
۱۳۹۲/۵/۱۳