به گزارش نما، بیایید امیدوار باشیم که قضاوت آنها درست باشد و جاهطلبیشان مانع از این نشود که مسئولیت خود برای وارسی صداقت ایرانیها در مراحل و گامهای پیشرو فراموش کنند.
این بخش از سخنان «روحانی» در دانشگاه فردوسی مشهد در 9 فوریه 2005 را در نظر بگیرید که از دکترین غافلگیری استقبال کرده است:
... یکی از عوامل مهم در شکست نقشههای دشمنان اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی، اصل غافلگیری بوده است. غافلگیری این بوده که دشمن چیزی از طرحها و برنامههای انقلابیون و ملت ایران نمیدانست و فکر نمیکرد در یک انقلاب یا جنبش همه مردم به روی صحنه بیایند...
از آنجا که غرب قدرت رهبری را به درستی پیشبینی نکرده بود، پیوند میان ملت و رهبری را به خوبی درک نکرده بود، سازماندهی انقلاب را نشناخته بود و به خاطر اصل غافلگیری مجبور شد شکست را بپذیرد...
حتی پس از پیروزی انقلاب – در تمام مراحل – طرحها و نقشههایی که آنها علیه انقلاب یا علیه رشد حکومت و ملت طراحی کرده بودند نیز شکست خورد. چرا؟ باز به خاطر اینکه غافلگیر شدند. اقدامات ایران جهان را غافلگیر کرد و این اقدامات معمولاً غیرقابلپیشبینی بودند. یکی از دلایل خشم جهان از حکومت جمهوری اسلامی ایران این است که قادر نیستند درباره این حکومت پیشبینی کنند. آنها نمیدانند ما یک ماه دیگر چه اقدامی انجام خواهیم داد. تنها ساختاری که برای جهان غیرقابلپیشبینی است و آنها قادر نیستند پیشرفتها و قدرتش را به درستی پیشبینی کنند، جمهوری اسلامی ایران است.
او در اواسط سخنرانی خود به اهمیت غافلگیری در برنامه هستهای ایران میپردازد. روحانی با اشاره به انعطافپذیری مصنوعی به عنوان یک مذاکرهکننده هستهای توضیح میدهد که چگونه از این استراتژی برای منحرف ساختن تحریمها استفاده کرده است:
در هر صورت غافلگیری که اینجا حاصل شد آمریکائیها را به انفعال واداشت و نتوانستند در ماههای مارس و ژوئن اقدامی بکنند، هرچند آنها اجازه ایجاد توافق میان ما و اروپائیها را ندادند. درست است که استقامت و مخالفت و فشار آمریکائیها روی اروپائیها اجازه عملی شدن توافق میان ایران و اروپا را نداد، اما نقشه خود آنها نیز عملی نشد...
سپس روحانی هدف از وظیفه خود را توضیح داد:
بنابراین ما توانستیم خلاف آنچه را انجام دهیم که آمریکا وقوع آن را پیشبینی کرده بود. در میان این ابتکار عملها ما همیشه برنامه دیگری هم داشتیم که هر دو طرح فاتحانه بود و آنها نمیتوانستند دقیقاً حرکت بعدی ما را پیشبینی کنند. امروز ما به برههای حساس رسیدهایم و این برای آمریکا سنگین است. این مذاکرات تنها درباره چگونگی به پایان رسیدن مسئله هستهای نیست، بلکه آنها فراتر از این مسائل میروند. ما میخواهیم ببینم اروپا چگونه تکنولوژی پیشرفته را به ایران انتقال خواهد داد، چگونه موانع پیش روی صادرات ایران از میان برداشته خواهد شد، چگونه روابط اقتصادی میان ایران و اروپا باید تقویت شود...
وی چنین نتیجهگیری کرد:
من معتقدم کاری که جمهوری اسلامی ایران در این دوره انجام داد وظیفهای عظیم و پیچیده بوده است. ایران تنها بود و حامیای برای خود نداشت. به رغم تمام این مسائل، ما توانستیم این قدرت مانور را به جهان نشان دهیم و با لطف و قدرت الهی باقی راه را با خرد، تدابیر و ابتکار عمل و حمایت مردم ادامه خواهیم داد.
روبین در ادامه نوشت: روحانی این واقعیت را تصریح کرد که تکنولوژی که ایران میخواهد جهان تکریمش کند، کاربردی دوگانه دارد.مبنای بحث این است، ملتی که قدرت تهیه سوخت نیروگاه انرژی هستهای را دارد، قدرت تولید بمب اتمی را نیز دارد. تمام مناقشات و بحثها درباره این واقعیت است که این منابع میتوانند کاربردی دوگانه داشته باشند.
«کری» و «هگل» شاید بگویند که فریب ایران را نخواهند خورد، و نباید فریب بخورند. روحانی برنامهها و تاکتیکهای خود را روشن و شفاف بیان کرده است.
آقای «اوباما» ، آقای «کری»، آقای «هگل»، خود را برای یک غافلگیری آماده کنید، غافلگیری که بازتاب خوبی در سابقه شما و یا در امنیت ملی آمریکا نخواهد داشت.
تیک
آقای اوباما! خود را برای نقشه غافلگیرانه روحانی آماده كنید
«مایكل روبین» در اندیشكده «امریكن انترپرایز» نوشت: «جان كری» وزیر امور خارجه آمریكا، و «چاك هگل» وزیر دفاع، هر دو میخواهند این اطمینان را بدهند كه آمریكا فریب ایران را نخواهد خورد.
۱۳۹۲/۷/۱۶