نسخه چاپی

واكنش ابتكار به روزنامه آسمان

این سرنوشت برای روزنامه آسمان كه از تحریریه ای حرفه ای و نام آشنای برخوردار بود، بیشتر موجب تعجب و تاسف شد به همین مناسبت به چند نكته اشاره می‌شود

به گزارش نما؛ روزنامه ابتكار در سرمقاله خود نوشت: کار رسانه اي کردن به بند بازي شبيه است: براي طي مسافت بايد با تکيه بر اهرم، تمرکزحواس، مهارت و حرفه اي گري مسير را طي نمود. ديگران در اتوبان بدون مانع حرکت مي‌کنند، ولي اهالي رسانه بايد از روي طناب گذر کنند. حرکت به اين روال با خطر بسيار همراه است.
يک اشاره کافي است تا بند باز سقوط کند و جانش گرفته شود. البته اين خود دليل بر اهميت کار رسانه است. رسالت آگاهي بخشي و تعميق انديشه در بخش‌هاي مختلف جامعه کارويژه اصلي هر رسانه است. اين کارويژه چنان خطير و پر مخاطره است که به بند بازي تعبير و تشبيه مي‌شود. اگر به هر دليلي بي دقتي صورت پذيرد، سقوط حتمي است و سرانجامش به محاق رفتن! روز پنج شنبه با خبر شديم که روزنامه آسمان در هفتمين روز انتشار خود، به دليل درج مطلبي خلاف مباني ديني جامعه، به محاق توقيف گرفتار آمد. اين اتفاق همچون اتفاقات مشابه در دوره کوتاه دولت اميد و تدبير، اسباب تاسف شده است.
اين سرنوشت براي روزنامه آسمان که از تحريريه اي حرفه اي و نام آشناي برخوردار بود، بيشتر موجب تعجب و تاسف شد به همين مناسبت به چند نکته اشاره مي‌شود؛
1-سرعت و آشفتگي شروع کار نمي‌تواند دليل بي دقتي صورت گرفته باشد. دوستان آسمان بار اولي نيست که گرفتار تيغ حساسيت‌هاي عمومي مي‌شوند. پس اين چنين در کمند بي دقتي و سهل انگاري گرفتار آمدن و بهانه به دست رقيبان دادن غير پذيرفتني است.
2-خطاي بهار که عمرش را زود هنگام خزان کرد و سرنوشت امروز آسمان نشان مي‌دهدکه برخي دوستان هنوز در فضاي دهه 70 سير مي‌کنند و به حساسيت‌هاي دهه 90 توجه ندارند. شيب کارشان را نه با اقتضا و واقعيت‌هاي دهه 90 که همچنان منطبق بر دهه 70 تنظيم کرده اند. اين نشان مي‌دهد که واقعيت‌هاي صحنه ناديده انگاشته شده است. طبيعي است که انجام وظيفه با چنين بر آورد و تحليلي به نهايت مشکل خواهد بود.
3-گفته شده که عاقل از يک سوراخ دو بار گزيده نمي‌شود، ولي گويا برخي دوستان ترک عادت برايشان سخت و ناممکن است.
4-اشتباه روزنامه آسمان غير قابل توجيه و از يک تيم حرفه اي با محوريت شخصيتي همچون قوچاني دور از انتظار بود. ولي ذوق زدگي رسانه‌هاي اصولگرا بيشتر موجب بهت و حيرت است.
5-اين روزنامه طي يک گزارش در يکي از صفحات مياني خود که چندان مورد توجه مخاطب نيست دچار سهو و خطا شده است و پاراگرافي را که مي‌بايست حذف کند، نکرده است. حال با بازتاب گسترده به همراه تحليل و گفت وگو و انتخاب تيترهاي حساسيت بر انگيز از طرف رسانه‌هاي جناح رقيب روبرو شده است. اين نشان مي‌دهد عده اي در کمين مچ گيري و بهانه گيري هستند. کاري که خلاف اخلاق حرفه اي و دور از جوانمردي است. آنها با اين کار خود هيجان را به جايي مي‌رسانند که امکان داوري منصفانه را از جامعه سلب مي‌کنند. با ذوق زدگي گاف يک رسانه را به جنجالي نمايشي بدل مي‌کنند و بر آن نام توطئه مي‌گذارند؛ در پس آن به دنبال دست‌هاي نامرئي مي‌گردند و اراده سيستمي را در آن دخيل مي‌پندارند.
اين بازي سخيف تنها به منظور دو قطبي کردن کاذب جامعه صورت مي‌پذيرد. مي‌خواهند دل متدينان را خالي کنند. خود را مدافع و پاسدار ارزشها و رقيب را در نقطه مقابل قلمداد نمايند. با اين ترفند به دنبال انتقام سياسي هستند و از اين طريق در پي ناکام گذاشتن دولت و مشروعيت زدايي از عملکرد هايش و البته آبرو خريدن براي خود مي‌باشند. اما اين جماعت گويا نمي‌دانند که کاسبي کردن آبرو در بازار مکاره آبروريزي و حيثيت زدايي از آدمها، گره بر باد زدن و آب در هاون کوبيدن است. به هر روي دوستان و همکاران کمي بايد به حساسيت و اهميت رسالت خويش و خطرات شغل خطير خود واقف شوند و مواظب شاخک‌هاي حساس باشند،تا به اين شکل گرفتارِ اتهامِ بازي با مقدسات نشوند.
در آخر هم اينکه توقيف روزنامه راه برخورد نيست. توقيف يک مجازات جمعي است. در حالي است که در تمام صنوف و مشاغل مسئوليت قضايي متوجه فرد مقصر است. اگر تقصيري انجام گرفته، که در اين مورد خاص چنين بوده، مي‌بايست مدير مسئول و مسئول مطلب پاسخگو باشند. به اميد روزي که در اين سرزمين نه خبري از توقيف به گوش برسد و نه شاهد هنجار شکني و قانون ستيزي اهالي رسانه باشيم.

۱۳۹۲/۱۲/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...