نسخه چاپی

ناگفته‌های خبرنگار صداوسیما از كنفرانس برلین

عکس خبري -ناگفته‌هاي خبرنگار صداوسيما از کنفرانس برلين

مرتضی غرقی تنها خبرنگار ایرانی حاضر در كنفرانس برلین : این كنفرانس دو روزه “ایران بعد از انتخابات” نام داشت . هدف از برگزاری آن براندازی نرم نظام بود ، وقتی آن فیلم از تلویزیون پخش شد ، سیل تلفن ها و تهدیدها از داخل آلمان توسط گروهك ها و از ایران توسط اصلاح طلبان به سوی من روانه شد.

به گزارش نما ، به نقل از بوتیا،خبرنگار ارشد واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با کنفرانس برلین گفت : یادم است چند روز قبل از برگذاری کنفرانس یکی از مسئولان بخش مطبوعاتی آلمان مرا به دفتر خود فرا خواند و می خواست نظر من را راجع به این کنفرانس بپرسد لیست مهمانان را به من نشان داد ، به او گفتم غیر از این تفکری که شما به کنفرانس دعوت کرده اید افراد دیگر با تفکرات دیگری هم وجود دارند ، آنها را نیز دعوت کنید .
وی افزود : افرادی که به این کنفرانس دعوت شده بودند عموما با حکومت اسلامی از نوع ولایت فقیه موافقت نداشتند و بیشتر ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان تند رو و سکولار ها بودند.
غرفی خاطر نشان کرد : زمانی که فیلم پخش شد من در آلمان بودم و واقعا نمی دانستم در تهران و دیگر شهر ها چه رخ داده است خبر پیامد های آن را از رسانه ها شنیدم من در انتشار فیلم کار حرفه ایی خودم را انجام دادم.
وی ادامه داد : بعدها که به تهران آمدم طبق معمول به حوزه سیاسی رفتم و حوزه ریاست جمهوری را به من واگذار کردند که در آنجا کار کنم من هم به کار حرفه ای خودم مشغول بودم تا اینکه روزی مسئول روابط عمومی ریاست جمهوری در دوران خاتمی آمد و گفت آقای خاتمی گفته است شما به دلیل ارسال فیلم کنفرانس برلین به تهران دیگر اجازه حضور در ریاست جمهوری را ندارید.
این روزها سالروز برگزاری کنفرانس ننگین برلین است ، در زیر مشروح گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی ” بوتیا ” را با تنها خبر نگار ایرانی حاضر در این کنفرانس می خوانید :
۱- با عرض ادب و احترام ، کنفرانس برلین چگونه و توسط چه گروههایی برنامه ریزی و برگزار شد و چطور شد که شما به عنوان تنها خبرنگار ایرانی در این کنفرانس شرکت کردید؟
این کنفرانس از جانب حزب سبزهای آلمان طرح ریزی شده بود و در خانه فرهنگ های جهان در برلین بر گزار شد ، این کنفرانس دو روزه “ایران بعد از انتخابات“ نام داشت .
هدف کنفرانس این بود که نشان دهند با روی کار آمدن اصلاح طلبان مسیر ملت ایران و دیدگاه ملت ایران عوض شده و به سمت ایجاد یک حکومت سکولار می رود. غربی ها به دولت اصلاحات بعنوان یک فرصت برای براندازی نگاه می کردند هر چند دولت اصلاحات اینگونه نبود، آنان برای القاء این فکر و هدف میهمانانی که هم دعوت کرده بودند گزینش شده و از طیف خاصی بودند که مهر انگیز کار ، اشکوری ، گنجی ، لاهیجی و… از جمله آنها بودند.
۲- مدعوین کنفرانس چه افرادی و از چه گروه های بودند و چگونه دعوت شده بودند؟
افرادی که به این کنفرانس دعوت شده بودند عموما با حکومت اسلامی از نوع ولایت فقیه موافقت نداشتند و بیشتر ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان تند رو و سکولار ها به این کنفرانس دعوت شده بودند . البته در میان آنان اصلاح طلبان مذهبی نیز حضور داشتند که اصل نظام را قبول داشتند ولی با شیوه های رایج در اداره حکومت موافق نبودند به هر حال آنان نیز باید در زمینی بازی می کردند که غربی ها برای آنان ساخته بودند و کنفرانس به سمتی پیش می رفت که آنان می خواستند .
اما مکر و مکرالله شد و بدست عواملی که خود ساخته بودند کنفرانس به آشوب کشیده شد و نتوانستند از آن بهره برداری مناسقب را داشته باشند .
آنان حدود بیست شبکه فارسی زبان و انگلیسی زبان و برخی شبکه های آلمانی زبان را هم دعوت کرده بودند . بی بی سی شش گروه خبری به این کنفرانس اعزام کرده بود و از جمهوری اسلامی ایران من تنها حضور د اشتم هیچ نهاد خبری یا سیاسی حضور نداشت و فیلمهای این کنفرانس و اخبار آن برای اولین بار از جانب من منتشر و به تهران ارسال گردید . و بنظر خودم این یک کار حرفه ای بود که محتوی سیاسی آن غربی ها را آچمز کرد و آنها نتوانستند به اهداف خود برسند .
یادم است چند روز قبل از برگزاری کنفرانس یکی از مسئولان بخش مطبوعاتی آلمان مرا به دفتر خود فرا خواند و می خواست نظر من را راجع به این کنفرانس بپرسد لیست مهمانان را به من نشان داد ، به او گفتم غیر از این تفکری که شما به کنفرانس دعوت کرده اید افراد دیگر با تفکرات دیگری هم وجود دارند ، آنها را نیز دعوت کنید . او به من گفت دیگر دیر شده و اینها را وزارت خارجه دعوت کرده است نه ما من به او گفتم این کنفرانس بی نتیجه خواهد بود البته از پشت پرده کنفرانس هنوز اطلاعاتی نداشتم .
یک هفته بعد او مجددا مرا به دفترش دعوت کرد و گفت حق با شما بود کنفرانس شکست خورد . به او گفتم این به خاطر این است که مشاوران شما حقایق را به شما نمی گویند . در ایران وضع به گونه ای متفاوت از آنچه شما می دانید است . اکثریت غالب در ایران با نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و شما باید روابط خود را بر مبنای واقعیات جمهوری اسلامی ایران تنظیم کنید نه اظهارات چند ضد انقلاب فراری که به ملت ایران پشت کرده اند .
۳- بعد از رخ دادن آن اتفاقات شرمگین و ننگین چگونه خبر آن را منتشر کردید و انتشار خبر و تصاویر آن چه تاثیری در اوضاع سیاسی و بین المللی ایران در آن زمان داشت؟
من طبق معمول کار حرفه ای خودم را انجام دادم واقعا کاری به دعواهای جناحی و سیاسی نداشتم . وقتی انسان در غرب زندگی می کند و با چشمان خود توطئه های دشمنان این آب و خاک و تصاویر دروغینی که از کشورش می سازند و به خورد ملت های جهان می دهند ، هرگز نمی تواند جناحی فکر کند ؛ زیرا برای او جناح دیگر مفهومی ندارد و به اصل بقاء نظام فکر می کند از این رو بنده با هدف ضربه زدن به اصلاح طلبان و یا تقویت اصولگرایان این فیلم را تهیه نکردم بلکه با هدف آگاهی دادن به مردم کشورم در آنچه که در بیرون مرزهای کشورم می گذرد کارم را انجام دادم ؛ اما اینکه چگونه از این فیلم استفاده شد و چه جریاناتی از آن سود برده یا متضرر شدند اصلا به من مربوط نیست .
هدف من اطلاع رسانی صرف بود شاید یکی از مواردی که در پخش این فیلم رخ داد و اشتباه بود این بود که فیلم را بدلیل طولانی بودن مونتاژ زدند و اگر فیلم را مونتاژ نشده پخش می کردند تاثیر گذار تر بود، فیلم آنقدر مشمئز کننده بود که بدون مونتاژ اثر خود را بر مخاطبان می گذاشت ؛ آنگاه خود مخاطبان قضاوت می کردند و تلویزیون هم متهم نمی شد .
زمانی که فیلم پخش شد من در آلمان بودم و واقعا نمی دانستم در تهران و دیگر شهر ها چه رخ داده است خبر پیامد های آن را از رسانه ها شنیدم .
۴- پیامد های شخصی ای که انتشار این تصاویر و اخبار برای شما داشت چه بود؟ گویا مدتی از کار برکنار شدید؟
وقتی این فیلم پخش شد برخی از جریانات سیاسی سود بردند و برخی دیگر متضرر شدند. طبیعی بود آنانی که متضرر شده بودند ؛ با تلفن مقاله و هر وسیله ایی که در اختیار داشتند به من دشنام می دادند و جالب اینکه هیچ یک از اصولگرایان نیز از من حمایت نکردند و تنها کسانی که در آن زمان از من حمایت کردند ؛ مرحوم کردان و مرحوم هنر دوست بودند و این اقدام آنان نیز بدلیل رفاقتی که با من داشتند بود نه بخاطر ارتباطات اداری .
وقتی آن فیلم از تلویزیون پخش شد ، سیل تلفن ها و تهدیدها از داخل آلمان توسط گروهک ها و از ایران توسط اصلاح طلبان به سوی من روانه شد ، بگونه ای که من تلفن منزل را برای یک ماه قطع کرده بودم و در هیچ جمعی حاضر نمی شدم بارها گروهک ها بویژه حزب گارگران کمونیست و منافقین که سردمدار آشوب و برهم زدن کنفرانس بودند ؛ خانواده مرا مورد تهدید قرار دادند و خلاصه روز های سختی را گذراندم و تنها گناهم انجام کار حرفه ای ام بود
بعد ها که به تهران آمدم طبق معمول به حوزه سیاسی رفتم و حوزه ریاست جمهوری را به من واگذار کردند که در آنجا کار کنم من هم به کار حرفه ای خودم مشغول بودم تا اینکه روزی مسئول روابط عمومی ریاست جمهوری در دوران خاتمی آمد و گفت آقای خاتمی گفته است شما بدلیل ارسال فیلم کنفرانس برلین به تهران دیگر اجازه حضور در ریاست جمهوری را ندارید ؛ من هم موضوع را به مدیر بالاتر خودم منتقل کردم او گفت بدلیل اینکه ما نمی خواهیم در روابط ریاست جمهوری و تلویزیون خدشه وارد شود و چالش ایجاد گردد شما به این حوزه نروید و کار را هم پی گیری نکنید و به همین سادگی بنده را از این حوزه کاری کنار گذاشتند .
البته بعدا من این موضوع را با آقای خاتمی زمانی که به نیویورک آمده بود در میان گذاشتم و ایشان گفتند که هرگز بنده چنین قضاوتی در مورد شما نکردم و این یک تصمیم خود سرانه دفتر و روابط عمومی بدون مشورت من بوده .
جالب اینکه آقای خاتمی می گفت من از اصلاح طلبان تندرو ها بیشتر ضربه خوردم تا دشمنان اصلاح طلبان، او می گفت آنها می خواستند از من یک اپوزیسیون در مقابل نظام بسازند که موفق نشدند .خلاصه روز های بعد از کنفرانس برلین برای من بسیار سخت و درد اور بود .
۵- به نظر شما دلیل اصلی و هدف نهایی برگزار کنندگان این کنفرانس چه بود و آیا به این اهداف دست یافتند؟
هدف آنان همانگونه که عرض کردم براندازی نظام بود نه با جنگ بلکه با استفاده از نیروی داخلی که در جریانات اصلاح طلبی نفوذ کرده بودند . طبیعی است موفق نشدند ؛ خدا مکر آنان را به خودشان برگرداند .
۶- ناگفته هایی از کنفرانس برلین که تا کنون منتشر و مطرح نشده است را در صورت صلاحدیت با توجه به گذشت سالیان فراوان از این موضوع را بیان نمائید؟
کنفرانس شرایط بسیار بدی را برای من ایجاد کرده بود و همه کسانی که به کنفرانس آمده بودند ضد انقلابیون فراری بودند که برخی از آنان دستشان به خون این ملت آغشته شده بود و کشتن افراد برایشان امری عادی بود ؛ مدعوین حدود هفتصد نفر بودند و من سعی کردم زمانی که همه در کنفرانس می روند و سالن تاریک می شود در صحنه حاضر باشم اما علیرغم همه تمهدیدات آنها مرا شناسائی کردند و علیه من فحاشی کردند برخی از آنان علنا به من توهین می کردند و من راهی جز سکوت نداشتم که برایم بسیار سنگین بود .
برخی از آنان در زمانی که سالن در تنفس بسر می برد به من تعرض کردند به گونه ای که با آنان درگیری فیزیکی پیدا کردم و چند نفری به من حمله ور شدند و اگر حمایت پلیس آلمان نبود من در اینجا نبودم .
پلیس آلمان یکبار هم در دادگاه میکونوس به داد من رسید که اگر پلیس آلمان نبود زیر دست و پا و بطری های پرتاب شده از جانب هزاران نفری که دور دادگاه میکونوس جمع شده بودم کشته می شدم و اکنون پس از حدود یک دهه و نیم که از این دو ماجرای سخت و وحشتناک می گذرد از پلیس آلمان بخاطر حفاظتی که از من کرد و وظیفه قانونی خود را انجام داد ، سپاسگزاری می کنم .
۷- در پایان اگر مطلب خاصی را برای انتشار در نظر دارد ، مطرح بفرمائید؟
همه آنهائی که با عینک جناحی به من نگاه می کنند بدانند من خبر نگار رسانه ملی هستم ؛ که هرگز در جریانات سیاسی و جناحی غرق نشدم و کارم در جهت دفاع از منافع ملی بوده است .
به جریانات سیاسی هم توصیه می کنم از تنگ نظری های سیاسی بر حذر باشند و تنها به منافع ملی فکر کنند و کشور را بخاطر امنیت های سیاسی و منافع شخصی قربانی نکنند و فرصت های پیشرفت و توسعه را از ملت ایران سلب نکنند .
یادمان باشد شهیدان و امام شهدا ء همواره نظاره گر اعمال ما هستند و همه در قبال حفاظت از جمهوری اسلامی ایران این رحمت الهی مسئول و پاسخگو هستیم .

۱۳۹۳/۱/۲۵

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...