به گزارش نما، در روزهای اخیر که اخبار زیادی از تعاملات علمی بین ایران و کشورهایی که از نظر علمی در سطح بالایی هستند به گوش می رسد، دیگر واژه "دیپلماسی علم و فناوری" غریب نیست. اهتمام دولت جدید به فعال کردن این ظرفیت و تحولات اخیر که به واسطه مذاکرات ایجاد شد، فرصت را برای تعامل علمی ایران و سایر کشورها بیشتر از هر وقت دیگری پدید آورد تا جایی که در چند ماه اخیر تعداد کشورهایی که با آن ها در سطح کلان تفاهم نامه های تبادل علم و فناوری امضا شد به طرز چشم گیری بالا رفت.
در همین راستا و برای آگاهی از جزئیات این تفاهم نامه ها و البته دانستن این که این روند چه فوایدی برای جامعه علمی پژوهشی و دانشگاهی کشور دارد، گفتگویی با معاون پژوهشی وزارت علوم انجام دادیم.
دکتر وحید احمدی، معاون پژوهشی وزیر علوم ضمن ارائه توضیحات درباره جزئیات تفاهم نامه ها از تاثیرات چندجانبه ای که این تعاملات دارند می گوید و به آینده این دیپلماسی علمی بسیار خوشبین است.
گفتگوی خبرآنلاین با معاون وزیر علوم را می خوانید؛
آقای دکتر؛ اخیرا چند هیئت علمی از کشورهای مختلف به ایران آمدند و گویا تفاهمنامههایی با وزارت علوم نیز امضا شده است؛ جزئیاتی در این خصوص بیان بفرمایید و در ادامه بفرمایید این سفرها چه تأثیری بر کیفیت پژوهش دانشگاهی ما خواهد داشت و چه فرصتهایی را ایجاد خواهد کرد.
خوشبختانه الان به طور طبیعی در فضایی که ایجاد شده است با توجه به ظرفیتهایی که کشور ما در حوزه علم و فناوری دارد، هم از لحاظ نیروی متخصص و هم از لحاظ مراکز فناوری و پژوهشی در منطقه ظرفیت بالایی داریم، در منطقه هم از لحاظ تولید مقالات و ظرفیت علمی و هم مراکز رشد و پارک های علم و فناوری حرف اول را میزنیم. از لحاظ فناوری رقیب های زیادی داریم، اما از لحاظ تولید مقاله بر اساس پایگاه اس کوپس ما اول هستیم؛ در بسیاری از رشتهها همانند مهندسی شیمی در دو هزار و چهارده در دنیا سوم هستیم، در نانو هفتم هستیم، در .... هجده ام هستیم، سلولهای بنیادی سیزدهم هستیم؛ در کل و در تولید مقاله هم شانزدهم هستیم.
این ظرفیتها بعلاوه حجم بالای تعداد دانشگاه ها و مراکز پژوهشی که حدود دو هزار و هفتصد است؛ رشد زیادی را نشان می دهد؛ در حال حاضر 4.8 میلیون دانشجو داریم؛ با این ظرفیتی که داریم برای آنها مهم است که با ما ارتباطات آموزشی و پژوهشی داشته باشند؛ برای ما هم مهم است که با دنیای غرب و منطقه ارتباط داشته باشیم. خوشبختانه این ارتباطات این زمینه را فراهم کرده است؛ مابا ایتالیا چند سری تفاهم نامه داریم؛ با آی سی تی پی که مرکز فیزیک نظری بین المللی است؛ همکاری هایی از قبل است اما در دورهای که من بودم هم تفاهمنامه داشتیم و هم برنامه عملیاتی امضا شد؛ با مرکز ملی پژوهشهای ایتالیا (CNR) هم تفاهمنامه و هم برنامه عملیاتی امضا شد.
با دولت ایتالیا به طور کلان در سفر اخیر وزیر علوم این کشور به ایران تفاهم نامه عمومی امضا شد حول تبادلات علمی، انجام پروژههای مشترک بین دانشگاهی، فرصت مطالعاتی برای اساتید و دانشجویان، بحث پسادکترا، و حوزه فناوری.با فرانسه هم این تفاهمنامهها بوده است؛ از آلمان هم آمدند؛ شنبه هیئتی از سوییس میآیند که مهمان ما و چند دانشگاه خواهند بود؛ از اتریش هم بودند و در نشستی در خصوص مسائل مختلف صحبتهایی شد.
در منطقه هم ما این مراودات را داشتیم؛ دو ماه قبل خودم به قزاقستان رفتم؛ مرکز مشترکی برای تبادلات شکل گرفت؛ الان برای سوال شما باید گفت فضای ایجادشده به ما این امکان را میدهد که ما خود را بیشتر عرضه کنیم، توانمندیها را به خصوص در منطقه عرضه کنیم؛ این ظرفیت علمی و فرهنگی ما درگاهی برای ورود آنها به منطقه و کشور ایران است؛ بحث مرجعیت علمی که رهبری به آن تاکید داشتند جز با ارتباطات علمی فراهم نمیشود. یکی از شاخصهای اصلی دنیا میزان تبادلات علمی و فناوری بین دانشگاهها و مراکز پژوهشی است.
این مذاکرات که فقط یه تفاهم صرف نیست؟!
تبادلاتی که بین دانشگاهها اکنون ایجاد شده است، صرفاً هیئتهای دیپلماتیک نبودند، بلکه تیمهایی از رؤسای مراکز پژوهشی و دانشگاهها بودند و شریکان و همکاران خود را در دانشگاههای دیگر اعم از الزهرا، تربیت مدرس، شریف، تهران و... پیدا کردند و از نزدیک با یکدیگر ملاقات و صحبت کردند و ظرفیتهای یکدیگر را شناسایی کردند.
هیئتهای ایتالیایی و آلمانی و... صرفاً در حد مذاکره بین وزارت و مقامات سیاسی نبوده است؛ تبادلات این کشورها فقط در سطح مذاکره وزرای علوم کشورها نیست که بعد از مدتی این مذاکرات افت پیدا کند؛ هدف این است که این ارتباطات بین شخصیتها و بازیگران اصلی که عمدتاً مراکز پژوهشی و دانشگاهی است، ایجاد شود؛ هر دانشگاه و پژوهشگاه و پارک این امکان را داشته باشد طرف مقابل خود را پیدا کند و ما به عنوان وزارت خانه بتوانیم به اینها کمک کنیم.
این رفتوآمدها چطور به دانشگاهها کمک خواهد کرد؟ یعنی چه اتفاقی قرار است بیافتد؟
فرض کنید دانشگاهی با دانشگاه متقابل خود در فرانسه یا ایتالیا ظرفیتهای یکدیگر را شناسایی میکنند؛ به طور مثال میگویند من در حوزه نانو، علوم انسانی، معماری، باستانشناسی و... ظرفیت دارم. مثلا در ایتالیا بازدیدی داشتیم که در این بازدید دیدیم تیمهای گستردهای شامل افرادی که به باستانشناسی علاقه دارند و نام دانشگاهها را عنوان میکنند که با این دانشگاهها همکاری داشته باشند و میخواهند زمینه را برای آنها فراهم کنیم. بنابراین پروژههای بین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و پارک مربوطه ایجاد می شود و این دانشگاهها در ایتالیا و... زمینه را فراهم شده میبینند. برخی از این دانشگاه علاقمند به ایجاد ارتباط با دانشگاههای شهرستانها بودند؛ فرض کنید دانشگاه کرمانشاه یا کردستان با توجه به ظرفیت هایی که در منطقه دارند دانشگاهی را در ایتالیا یا فرانسه مدنظر قرار دهند و با آن هم تبادل دانشجو داشته باشند، یعنی دانشجویان دوره دکترای ما میتوانند فرصت مطالعاتی 9 ماه به خارج از کشور بروند و وزارتخانه هم حمایت میکند و تأمین مالی خواهد کرد، یا فرصت مطالعاتی برای اساتید ایجاد کنند. زمینههایی را در حوزه باستانشناسی یا علوم انسانی یا نانو و... ایجاد میکنند و با هم همکاری میکنند.
تبادل دانشجو هم در این توافق ها عنوان شده.
در این توافقها آوردهایم که اگر 2 دانشگاه به توافق با هم برسند و محقق بر روی پروژهای کار میکند ما هزینه بلیت وی و مقداری کمک مالی را می دهیم به آن دانشگاه برود، دانشگاه میزبان هم توافق میکند اقامت وی و زمینههای تحقیق را فراهم کند.
این مورد در خصوص آمدن به ایران هم صدق میکند؛ دانشجو یا استاد از سوی دولت خود هزینه رفتوآمد و کمک مالی دریافت میکند و در ایران دانشگاه مربوطه متقابل هزینه اقامت و زمینههای حضور و تحقیق وی را فراهم میکند. این چیزی است که الآن توافق کردیم و فکر میکنم جزء فعالیتهای موفق خواهد بود. آنها بسیار استقبال کردند؛ چرا که افراد و دانشگاهها خود یکدیگر را پیدا میکنند و ما در این میان نقش کاتالیزور و هماهنگکنند ه را داریم. این گونه نیست که منتظر باشند ما برای آنها پروژه و کار پیدا کنیم؛ هیئت آلمانی که اینجا آمده بود بسیار ابراز علاقه میکرد که این بهترین روش است و ما آمادگی داریم و کار ما کم خواهد شد . این طرح کاملاً عملیاتی است؛ من به عنوان استاد دانشجوی خود را که فرصت مطالعاتی میخواهد، شناسایی میکنم و نیاز نیست وزارت علوم برای این دانشجو جا پیدا کند بلکه خود استاد میگوید در رشته من فلان دانشگاه در اسپانیا یا ایتالیا در این زمینه فعالیت میکند. تماس برقرار میشود و هماهنگی ها صورت میگیرد و چون تفاهم نامه هم وجود دارد، دانشگاه مربوطه برای آن دانشجو دعوتنامه میفرستد. در این میان وزارتخانه هزینه رفتوآمد را برای دانشجو فراهم میکند و آن دانشگاه هزینه اقامت آن را تأمین میکند. این چیزی است که پایدار است و در توان ما هم هست. وزارتخانه برای این امر اعتبار مستقلی را در نظر گرفته است؛ این برای مراکز پژوهشی و همچنین مراکز علم و فناوری نیز برقرار است. تلاش میکنیم پارکها و مراکز رشد ما نیز بتوانند این ارتباطات را داشته باشند به این معنا که حضور در کشورهای مورد نظر داشته باشند و آنها هم بتوانند در مجموعه ما حضور داشته باشند.
میتوان این گونه برداشت کرد که مذاکرات هستهای باعث شد این ارتباطات صورت گیرد؟
به دلیل مذاکرات هسته ای فضا باز شد؛ بسیار ی از این کشورها نگرانی داشتند که اگر توافق کنیم چطور با یکدیگر کار کنیم؛ علاقهمندی بود و رفتوآمدهای پراکنده نیز وجود داشت اما به این صورت که دولت حمایت کند وجود نداشت؛ به صورت پراکنده استاد یا دانشجو میرفت، اما عدد قابل توجهی نبود چون دولت خیلی حمایت نمیکرد، اما الآن فضا به گونهای است که آنها استقبال میکنند و دولت ما هم حمایت میکند. دانشگاه ها باید از این ظرفیت به خوبی استفاده کنند.
در زمینههای دیپلماسی علمی کشورهایی هستند که خط قرمز ما باشند؟
الآن جز رژیم صهیونیستی خط قرمزی نداریم؛ کشورهای دیگر را ممنوعیت نداریم؛ آن کشوری که وزارت امور خارجه ما ممنوعیت دارد، برای ما هم ممنوعیت دارد. ما به تنهایی و به طور مستقل ممنوعیت جداگانه برای کشوری نداریم.
در اولویت چطور؟
در اولویت ها نیز محدودیتی وجود ندارد؛ اینگونه نیست که بگوییم فلان کشورها برای ما در اولویت هستند؛ ما به تناسب نیاز هر مجموعه و هر کشوری که خوب استقبال میکند و ظرفیت را دارد، ارتباط برقرار میکنیم؛ اگر اتریش به خوبی ظرفیت در اختیار میگذارد طبیعی است دانشگاههای ما به آن سمت خواهند رفت.
الآن همه آنها علاقهمندی دارند؛ در مجموع احساس ما این بود که زودتر باید کاری را در این کشورها انجام دهیم و این رقابت برای ما بسیار خوب است؛ بسیاری از کشورها در صحبتهای خود میگفتند اگر ما این کار را نکنیم کشور دیگری این فعالیت را شروع خواهد کرد.
این تبادل و تعامل برای کشور ما به یقین سودمند است اما این نفع برای آنها چیست؟
برای آنها هم حضور در جامعه ایرانی در اولویت است. گفته میشود قصد دارند در زمینه باستانشناسی کار کنند و ارتباط علمی داشته باشند؛ در معماری، زبان فارسی، علوم انسانی، در گیاهان دارویی و... کار کنند.
دیپلماسی علمی برای آنها مهم است؛ جامعه علمی بزرگی در منطقه ایجاد شده است و برای بسیاری مهم است و بحث تعارفات نیست و میگویند این کشور بزرگی است و اثربخشی زیادی در منطقه دارد، در نتیجه اینجا بهتر است یا کشور کوچک عربی که یک چهارم استان ما هم نیست و ظرفیت علمی بالایی هم ندارد؟
طبیعی است برای آنها این مهم ایت؛ حضور در منطقه، تبادلات علمی، نقشی که ما در منطقه داریم برای آنها مهم است. ما در منطقه جامعه علمی بسیار قوی داریم؛ در بازدیدهایی که داشتیم بسیار عنوان میکردند دانشجویان خوبی از ایران دارند و پروژههای خوبی را انجام داده اند و با دانشگاهها پروژههای خوبی دارند.
در سرن، مرکز شتابگر بزرگ بینالمللی، که بازدید داشتم، اذعان می کردند افرادی که از ایران در این مراکز حضور داشتند از تیمهای بسیار قوی بودند؛ 50-40 نفر آدمهای علمی در آنجا داشتیم و داریم که هم نقشآفرینی در پروژههای تئوری داشتند و هم در اجرایی و عملی فعالیت داشتند؛ خود آنها اذعان دارند که ایران نقش فعالتری داشته باشد.
در دنیای علمی ارتباطات بین افراد بسیار مهم است؛ معمولاً فضا این است که این ارتباطات فراهم شود. این گونه نیست که بگویند چون کشور پیشرفته هستند پس نیاز ندارند. حرف این است که در حزوه علم بینیازی وجود ندارد. ایران میتواند نقش مؤثری داشته باشد. در سرن قسمتی از تجهیزات را ایران ساخته است و تحویل آنها داده است؛ پروژه دیدکتور آنها را که من بازدید کردم، قسمتی که ایران تحویل داده بود را به ما نشان دادند و اعلام آمادگی کردند که قسمتهای دیگر هم بپذیریم.
این امر در بالا بردن رتبه دانشگاههای در سطج جهان چه تأثیری دارد؟
شاخصهای ارزیابی پیشرفتگی علمی چند مورد است از جمله این که میزان پروژههای مشترک بینالمللی است، میزان حضور و مشارکت در مقالات مشترک، دانشجویان خارجی در ایران، اساتید خارجی در ایران، تفاهم نامهها و قراردادهای مشترک و... است. ً نمیتوان جزیرهای عمل کرد و بگویید من برای خود کار تولید میکنم. ما متأسفانه در دوره گذشته این مشکل را داشتیم و حتی کشورهای عربی اطراف از ما پیشی گرفتند چون دستوبال آنها بازتر بود. البته آنها خیلی ازکارهای خود را به کشورهای خارجی واگذار میکنند.
الآن فضایی است که میتوان از آن استفاده کرد و مشارکت علمی را داشته باشیم. ارزیابیها و شاخصهایی که ما الآن داریم میزان مشارکتهایی است که ما داریم و عواملی که در بالا ذکر کردم نیز تأثیرگذار است. پروژههای بینالمللی و میزان حضور ما در این پروژهها معرف نقشآفرینی و پیشرفتگی ما است.
این موضوع را میتوان به فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور ارتباط داد؟
برخی از محققین ما نیاز به ارتباطات بینالمللی دارند و اگر ما خود این فضا را فراهم کنیم و اینها در پروژههای مشترک بینالمللی حضور داشته باشند و این احساس را داشته باشند که نقش بینالمللی دارند، طبیعی است که آنها از این ذهنیت که ایران در جزیرهای است که نمیتواند ارتباطات بین المللی داشته باشد،خارج میشوند. قطعاً افراد قوی که انگیزه این چنینی دارند را نگه خواهیم داشت. دانشجویی که دوست دارد یک سال به خارج رود و دانشگاه خارجی را هم ببیند در این فرصتهای مطالعاتی میتوانیم این امکان را به دانشجو بدهیم. فرصت مطالعاتی 9-12 ماه در اختیار آنها قرار دادیم. دانشجویی که بتواند برود واقعاً برایش ارزش دارد و احساس میکند از ظرفیت موجود بهره برده است و این امر نیز کمک خواهد کرد.
علاوه بر این اگر ورکشاپهای بینالمللی را داخل کشور داشته باشیم، کنفرانسهای بینالمللی داشته باشیم و به عبارت دیگر رفتوآمدها زنده باشد طبیعی است این کمک میکند افراد برجستهای که گمان میکنند در تنگنای داخل گرفتار شدهاند، تغییر نظر دهند. فضا ایجاد کنیم که دانشجو و استاد خارجی به ایران بیاید و دانشگاههای ما چهره بینالمللی داشته باشند رنبه ما بالا خواهد رفت. یکی از معضلات ما این است که ما از این شاخص ها امتیاز نمیآوریم والا از لحاظ وضعیت علمی خوب هستیم. این کمبود امتیازات باعث می شود پروژههای بینالمللی اینجا نمیآیند. اگر این پروژهها به ایران بیاید هم دانشجو و هم اساتید راضی خواهند شد. بنابراین مجموعه اینها در ارتباط تنگاتنگی است. البته شاید برخی از مهاجرتها به این دلیل نباشد، و شاید برخی از این مهاجرت ها به دلیل عدم اشتغال، عدم وجود جاذبههای دیگری که برای فرد در زندگی مهم است، باشد.
در مواردی گفته شده سرعت رشد علمی ایران کاهش یافته است، قبول دارید؟
سرعت و یا شتاب رشد علمی به عنوان استاندارد بینالمللی نیست؛ شاخصی نیست که بر اساس آن بگویید امریکا چون در رتبه مثلاً پنجم قرار دارد و رشدی ندارد پس عقب است. از حدود 13-12 سال قبل که آئیننامه ارتقا تنظیم شد و بحث اینکه باید مقالات آی اس آی داشته باشیم و...، این جنبش تولید مقاله و حرکت به سمت عرضه بینالمللی شروع شد، ما در سطوح پایین بودیم و رقبای ما قوی نبودند؛ مثلاً رتبه 50 بودیم و با این حرکت به رتبه 25 آمدیم. اگر از رتبه 50 به 25 بیایید نرخ رشد بالا است ولی از 25 به بعد، آن شیب را قطعاً نخواهید داشت چراکه رقبا سرسخت تر هستند. خود را پله پله میتوانید پایین بکشید. الآن که ما رتبه 16 هستیم طبیعی است که به یکباره نمیتوان به رتبه 8 پرید. البته باید رشد مداوم را داشته باشیم.
نگرانی در این است که فضای علمی را همچنان زنده نگاه داریم. پایداری رشد را نگاه داریم. زیرساختها و تجهیزات آزمایشگاهی لازم را فراهم کنیم. جاهایی که نقص داریم برطرف کنیم. مهمترین مشکل فعلی ما در جامعه بحث فناوری و نوآوری است که یکی از شاخصهای مهم است. اینکه چه اندازه از محصول ما قابل عرضه و قابل رقابت بینالمللی باشد؛ محصولات نوآورانه چه سهمی در جی دی پی ما دارند؟ ما در اینها مشکل داریم. توسعه یافتگی صنعت، میزان سرمایهگذاری در پژوهش و... را مشکل داریم و امیدواریم حل شود.
احساس میشود در تولید مقالات علمی از لحاظ کمیت رقم خیلی خوبی داریم، اما از لحاظ کیفیت هم خوب هستیم؟
بله؛ در سالهای اخیر خوب بوده است. از سال 2011 تا 2014 درصد مقالات ایران در مقالات یک درصد برتر دنیا بسیار رشد داشته است. مقالات برتر مقالاتی هستند در اولویت استناد. درصد ما از 2011 که حدود 0.67 درصد بود با رشد قابل توجهی 1.65 درصد در 2014 رسیده است. سهم و وضعیت ما در تولید مقالات برتر دنیا روبه افزایش است؛ نرخ این رشد بسیار قابل توجه است؛ این در برنامههای ما وجود دارد و از لحاظ استناد به مقالات ما در سطح بالایی قرار بگیریم. تعداد دانشگاههای ایران در یک درصد دانشگاههای برتر قبل از 2012 صفر بوده است و الآن 13 دانشگاه ما جزء یک درصد برتر دانشگاههای دنیا است. اخیراً 8 دانشگاه ما در مرکز ارزشیابی دانشگاهها جزء 800 دانشگاه اول دنیا ارزیابی شد؛ این گزارش از پایگاه های معتبر بوده است؛ این رقابت ها به ما کمک میکند اندکاندک دانشگاههای ایران خود را در جایگاه دانشگاههای برتر قرار دهند؛ خوشبختانه از این لحاظ خوب هستیم.
برنامههای پیش روی وزارت علوم در زمینه دیپلماسی علمی چیست؟
در حوزه دیپلماسی علمی بیشترین تلاش را داریم که این ارتباطات قوی و پایدار در منطقه و در حوزه آموزشی، پژوهشی و فناوری باشد. بتوانیم سرمایهگذاران خارجی را در حوزه فناوری به ایران بکشانیم. هدف جدی ما این است که برای سرمایهگذاران خارجی بتوانیم فضایی فراهم کنیم که در حوزه فناوری های پیشرفته وارد کشور شوند؛ به خصوص R&D های اینها را مدنظر داریم. از این جهت که شرکت ها و مراکز پژوهشی ما در کارهای بزرگ دنیا سهیم شوند برای ما مهم است. باید شرکتهای فناوری بزرگ دنیا را هدفگذاری کنیم و بتوانند وارد کشور شوند و در مراکز فناوری و پارکهای ما حضور داشته باشند نه صرفاً فناوری وارد شود بلکه R&D های آنها دخیل باشد. در حقیقت با این روش به یکباره کنترل ورود فناوری را از دست ندهیم و همه فناوریهایی که وارد کشور میشود قسمت تحقیق و توسعه آن را مراکز پژوهشی ما دخیل باشند. تلاش میکنیم صنعت ما بتواند با کمک و مشاوره دانشگاهها و همکاری پژوهشی دانشگاهها در قسمت تحقیق و توسعه فعالیت کند؛ صرفا صنعت وارد کشور نشود بلکه انتقال صحیح فناوری داشته باشیم. تاکید این است و در این فضا حرکت میکنیم که مراکز و دانشگاههای مان را درگیر کنیم تا ورود صنعت و فناوری همراه با حضور فعال دانشگاهها باشد.