استراتژی جدید آمریكا علیه ایران كارساز است؟

ر هفته گذشته خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی به نقل از شش مقام فعلی و سابق آمریكایی اعلام كرد كه دونالد ترامپ، در حال ارزیابی استراتژی جدیدی علیه ایران است. استراتژی كه بنا بر ادعای رویترز، از سوی جیم ماتیس، وزیر دفاع، ركس تیلرسون، وزیر خارجه، هربرت ریموند مك‌مستر، مشاور امنیت ملی آمریكا و چند مقام بلندپایه این كشور طرح شده است.

به گزارش نما به نقل از فرارو: در هفته گذشته خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی به نقل از شش مقام فعلی و سابق آمریکایی اعلام کرد که دونالد ترامپ، در حال ارزیابی استراتژی جدیدی علیه ایران است. استراتژی که بنا بر ادعای رویترز، از سوی جیم ماتیس، وزیر دفاع، رکس تیلرسون، وزیر خارجه، هربرت ریموند مک‌مستر، مشاور امنیت ملی آمریکا و چند مقام بلندپایه این کشور طرح شده است.

منابع این خبر در گفت‌وگو با رویترز مدعی شده بودند که هدف این طرح افزایش فشار بر ایران برای محدود کردن برنامه موشکی و برای مقابله با دیگر فعالیت‌های ایران از جمله اقدامات سایبری و برنامه بالقوه این کشور در زمینه تکثیر هسته‌ای است.

بنا بر گزارش رویترز یکی از اقدامات این طرح رهگیری کشتی‌های حامل سلاح ایران، مانند آنها که برای حوثی‌های یمن، حماس در نوار غزه و در صحرای سینا ارسال می‌شود، است و یکی دیگر از توصیه های این طرح اقدام تهاجمی‌تر آمریکا در بحرین است، جایی که به نوشته رویترز اقلیت حاکم سنی اکثریت شیعه را سرکوب می‌کنند. همچنین براساس این طرح، نیروی دریایی آمریکا در صورت ایجاد مزاحمت از سوی قایق‌های تندروی سپاه پاسداران و دیگر نیروهای مورد حمایت ایران باید قدرتمندانه تر عمل کنند.

همین مسئله موجب شد زمینه نگرانی‌هایی در داخل ایران ایجاد شود و افکار عمومی به سمتی رود که با توجه به اینکه نیروهای دریایی ایالات متحده در خلیج فارس اجازه درگیری دارند، ممکن است شرایط در جنوب کشور بحرانی شود. اما گویا ماجرا اینگونه که به نظر می‌آید، نیست. زیرا علی خرم تحلیلگر مسائل بین‌المللی در این خصوص به فرارو گفت: «این طرح ممکن است اجرایی شود اما صرفا لحاظ سمبلیک عملی می‌شود. ولی جای نگرانی نیست. زیرا در این طرح هیچ برخورد جدی با ایران مدنظر قرار نگرفته است.

آنچه که ممکن است برخی را نگران کند صرفا بخش آتش به اختیار نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس اشت که اگر بخواهیم واقع بینانه به آن نگاه کنیم متوجه می ‌شویم این هم ماجرای جدیدی نیست. به هرحال هیچگاه پرستیژ نیروهای دریایی امریکا این اجازه را نمی‌دهد که قایق‌های ایرانی برای آن ها دردسر ساز شوند. بنابراین ایران هم باید به گونه‌ای عمل کند که در این محدوده بتواند مسالمت‌آمیز زندگی کند تا نه آنها برای ما و نه ما برای آمریکایی‌ها دردسرساز نشویم.»

برجام و تقابل اوباما و ترامپ

آنچه که ماجرای ترامپ و برجام را وارد فاز جدید کرد ورود تیم باراک اوباما به این موضوع است. خبری که بسیاری از تحلیلگران را غافلگیر کرد. گویا بعد از آنکه مقامات سابق و فعلی ایالات متحده آمریکا بارها و بارها به ترامپ هشدار داده بودند که بهتر است توافق هسته‌ای با ایران را حفظ کند و از اقدامات هیچانی و غیرمنطقی دوری کند و او توجهی به آن ها نکرده بود، حالا بنا بر گزارش پلتیکو تیمی با محوریت جان کری وارد عمل شده است که این روزها در حال رایزنی با اعضای کنگره هستند. بنا بر این گزارش دستیاران سابق باراک اوباما در حال حاضر جلسات متعددی با اعضای کنگره برگزار می کنند و به طور فشرده با رسانه ها همکاری می کنند تا از نابودی یکی از دستاوردهای اوباما جلوگیری به‌عمل اورند.

البته شخص باراک اوباما نیز در این ماجرا دخیل است و حضور دارد. محافظه کاران می گویند تیمی که مدام از خوبی‌های توافق هسته‌ای در رسانه ها سخن می‌گفت و عملیات رسانه ای نسبت به آن را مهندسی می کرد، بازگشته است. این تیم، تیم دولت اوباماست. بنا بر این گزارش در کنار اوباما، جان کری نیز در پشت پرده به شدت در حال فعالیت است، مردی که ساعات زیادی را صرف مذاکره با همتای ایرانی خود در طول گفتگوهای هسته ای کرد. یک مقام سابق امریکایی با اشاره به رایزنی های کری می گوید که دیپلمات ها و سناتورهای سابق با همکاران قدیمی خود در کنگره در ارتباط هستند. وی افزود: کری همچنین با مقامات اروپایی که نقشی ویژه در مذاکرات داشتند، اغلب در ارتباط است.

اما آیا این تیم می تواند در آینده برجام تاثیرگذار باشد؟ اقدامات آنها تا چه حد می تواند موفقیت آمیز باشد و دولت آمریکا را به مسیر درست بکشاند؟ علی خرم در پاسخ به این دو سوال می‌گوید: «به طور کلی کنگره می تواند از افراد یا نهادهای مختلف در برهه های خاص به عنوان مشاور دعوت به عمل بیاورد و هر زمانی این احتمال وجود دارد که از گروه‌ها یا افراد مختلف مشورت بگیرند.

به هرحال نمی توان این نکته را نادیده گرفت که تیم اوباما یک تیم حرفه‌ای است که برجام به نوعی دستاورد آنها محسوب می‌شود و از زیر و بم ماجرا خبر دارند.» وی ادامه داد: «همین که آنها در کنگره فعال شده اند، نشان می‌دهد که هنوز مورد اعتماد نمایندگان هستند و کنگره از عملکرد ترامپ راضی نیست و می خواهد از موضع دیگر به برجام نگاه کند. از سوی دیگر تیم اوباما بسیار مورد اعتماد و قبول دموکرات‌ها است و از این طریق می توانند در کنگره تاثیرگذار باشند. به نظر من جان کری و تیمش می توانند تاثیرگذار باشند و حالا که به مسئله ورود کرده اند شرایط تا حدود زیادی برای کاخ سفید سخت‌تر خواهد شد.»

با تمام این تفاسیر آنچه که با افزایش تحرکات در کاخ سفید و کنگره در افکار عمومی این روزها مطرح می‌شود این است که اصلا به طور کلی چقدر احتمال دارد که ترامپ موفق شود برجام را لغو کند و در آن صورت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ در این باره تحلیل‌های مختلفی وجود دارد. برخی بر این باورند که اگر آمریکا موفق به لغو برجام شود، عواقب جدی آن تنها به تخریب اعتبار جهانی آمریکا و تضعیف روند عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای محدود نخواهد شد بلکه می‌تواند سیاست خارجی ایران را نیز دستخوش تغییر کند. زیرا سیاست خارجی ایران همیشه در مورد عادی‌سازی رابطه با غرب و تشنج‌زدایی با آمریکا با چالش‌های داخلی مواجه بوده است. طرز تفکر غالب در ایران معتقد است سیاست آمریکا بر پایه زورگویی است و لذا هرگونه انعطاف ایران، موجب فشار بیشتر آمریکا خواهد شد.

اما با این وجود در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی سیاست‌خارجی مصالحه‌جویانه‌تری اعمال شد که توجیه آن عمدتا به خاطر حل مسالمت‌آمیز بحران هسته‌ای و برداشته شدن تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای است. لذا در تهران، توافق هسته‌ای به معیار قضاوت در مورد اعتماد یا عدم اعتماد به غرب به ویژه آمریکا تبدیل شده است.

حالا اگر ترامپ برجام را به مخاطره بیاندازد سیاستمداران در تهران نظاره خواهند کرد که آیا اروپا در هدف نابودی برجام، ترامپ را همراهی خواهد کرد یا خیر. اگر رهبران اروپایی پای برجام قاطعانه بایستند، تهران روی «رابطه با غرب منهای آمریکا» حساب باز کرده و در مورد سایر بحران‌های منطقه‌ای از جمله مبارزه علیه داعش با اروپا همکاری خواهد کرد. متقابلا چنانچه علی‌رغم اجرای تعهدات ایران، اروپا تسلیم ترامپ شود، آنگاه دلیل مشروعی خواهد بود که تهران به ملاحظات امنیتی خود، همچون تقویت بیشتر توان موشکی و تقویت شبکه متحدان منطقه‌ای، اولویت بخشد. این عده از تحلیلگران معتقدند که تاثیر بعدی اقدام ترامپ در تخریب برجام، را باید در روابط ایران با قدرت‌های بلوک شرق همچون روسیه و چین و هند مشاهده کرد.

در دوران اوباما، قدرت‌های بلوک شرق، به تحریم‌های علیه ایران پیوستند. این امر رئیس‌جمهور وقت(احمدی نژاد) را شوکه کرد زیرا که او سیاست «نگاه به شرق» را دنبال می‌کرد. اما حالا اگر در ماجرای برجام، قدرت‌های بلوک شرق بتوانند از برجام دفاع کرده و اقدامات تخریبی ترامپ و پیوستن احتمالی اروپا به آمریکا را بی‌اثر کنند، آنگاه در جهان چند قطبی جدید، جهت‌یابی ژئوپولتیک ایران به طور قابل موثری به سمت توسعه گسترده همکاری‌های تجاری – امنیتی - سیاسی و بین‌المللی با قدرت‌های بلوک شرق گرایش پیدا خواهد کرد.

اما علی خرم دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است که ترامپ به هیچ عنوان نمی‌تواند برجام را لغو کند. اگر این کار ممکن بود تا امروز قطعا اثری از برجام باقی نمانده بود. او می گوید: «ماجرای هسته‌ای ایران تا پیش از توافق دو پایه اصلی داشت. یکی ایران و دیگر آمریکا. اما بعد از توافق تنها پایه اصلی ایران است و پایه‌های حقوقی برجام آنقدر قوی و محکم بسته شده اند که کاخ سفید نمی تواند آن را لغو کند. اما با اینحال نقش آمریکا در این ماجرا مانند باقی بازیگران (فرانسه، انگلیس، آلمان و...) است یعنی می تواند نقش تخریبی داشته باشد و چوب لای چرخ برجام بگذارد اما نمی تواند آن را لغو کند. اگر خاطرتان باشد یک مدتی هم فرانسه این کار را می کرد.»

این دیپلمات سابق کشورمان ادامه داد: «واقعیت این است که نقش آمریکا افول پیدا کرده است و دیگر آن جایگاه ویژه قبل را ندارد و اگر ایران به راه خودش ادامه دهد و از برجام خارج نشود، امریکایی ‌ها هرکاری هم انجام دهند، مورد تائید کشورهای دیگر قرار نمی‌گیرند این را می توان در نظرات مقامات فرانسه، آلمان، انگلیس و اتحادیه اروپا و... مشاهده کرد. آنها بارها تاکید کرده اند که می‌خواهند برجام حفظ شود و رفتارهای کاخ سفید را قبول ندارند.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «مشکل ما در داخل ایران این است که درک درستی از نقش آمریکا در میان برخی جریان‌ها و افراد وجود ندارد. آنها هنوز گمان می‌کنند که در ماجرای برجام آمریکا نقش کلیدی دارد اما اینگونه نیست و آنها صرفا می خواهند جنگ روانی به راه بیاندازند و اقدامات تخریبی انجام دهند. ولی حتی ادعاها و اقدامات و خواسته‌هایشان مورد توجه آژانس بین‌المللی هسته‌ای هم قرار نگرفته است. امریکا دیگر کدخدا نیست که لازم باشد نگرانش باشیم.»

۱۳۹۶/۶/۲۶

اخبار مرتبط