به گزارش نما، فیلمهای سینمایی یا کنشگر و یا واکنشگرااند و در هر دو حالت با واقعیت و حقیقت نسبت تمام و کمالی دارند.
این مسأله خصوصاً در کشورهایی مانند آمریکا و جریان هالیوودیسم قدرت بیشتری دارد و فیلمها در آمدوشد میان کشور و سینما نقش آفرینی میکنند.
اما هالیوود به علت آنکه هم از نظر کمی (چیزی نزدیک به ۱۰۰۰ فیلم در آمریکا در سال تولید میشود) از توان بالایی برخوردار است و هم از نظر اینکه کیفیت و تأثیرگذاری روشنی چه در داخل و چه در خارج از مرزهای خود دارد، بیشتر از آنکه واکنشی باشد کنشمند و تأثیرگذار است. سینمای آمریکا به حدی در هدایت افکار عمومی، کنترل و نظارت جامعه اثربخش است که متناسب با تغییرات و تحولات درون جامعه آن خطوط سینمایی خود را تعریف میکند؛ نه آنقدر صرفاً کنشگرا که بدون دیدبانی کردن آنچه رخ میدهد باشد و نه کاملاً تحت تأثیر. اثرگذار و در عین حال ناظر است و بعد از آن بار دیگر به تعریف جدیدی از خود، ژانر و محتوا میرسد.
سینمای هالیوود در سالهای قبل و همینطور در دههها و دوران و مقاطع گوناگون، زمینههای مختلف را بررسی میکند و با یک سناریوی جامع و برنامهریزی شده وارد عمل میشود. به عنوان مثال در بازه زمانی جنگهای آمریکا و عراق یا افغانستان پنتاگون با همکاری این بازوی رسانهای خود فیلمهای گوناگونی را یا به نفع و یا در نقد جریان جنگسالاری آمریکا ساخت. مانند قفسه درد یا منطقه سبز که یکی به نفع کاخ سفید و دیگری علیه آن بود.
روزگاری دیگر با اهمیت مسأله همجنسخواهان و دگرباشان جنسی فیلمهایی را ساخت تا مسأله همجنسگرایان باورپذیر و سیستمها و دولتهای غربی نسبت به وضع قوانین و مساعدت با آنان همراه شوند. فیلمهایی مانند شیر و مهتاب را میتوان نمونههایی از این نوع خواند.
اما از اواخر سال قبل تا همین روزهای اخیر مسأله آنارشیسم و جریانهای آشوبگیر به حدی جدی شدند که ایده انقلاب و براندازی را در سطح محافل فرهنگی و اجتماعی مطرح کردند. این موضوع حساس از سینما دور نماند و همانطور که در دنیای رمان اثری مانند «سرگذشت ندیمه» را به خاطر اهمیت موضوع و جذابیت داستان راهی صنعت سریالسازی کرد، در فیلم «جوکر» ظهور قدرتمندی پیدا کرد.
جوکر در اسکار پیروز شد و تبدیل به یکی از کاراکترهای مهم در اعتراضات خیابانی تمام دنیا شد. در کنار جوکر فصل سوم سریال وستورلد نیز به آشوب و اعتراض پرداخت. این سریال پرهزینه که محصول شبکه HBO است با محوریت قیام رباتهای اندرویدی سریال را شروع کرد و به نبرد میان انسانها و اندرویدها از زاویه دیگری نگاه کرد. تا جایی که در نهایت با دو دسته شدن رباتها به موافقان انسان و مخالفانش، ناجی تازه ظهور کرده رهبری را به دست گرفت. در قسمتهای آخر فصل سوم درگیریهای خیابانی و اعتراضات میان مردم و پلیس همراه ماسک فضای آشوبها را در خیابانهای پر از جدال و جنگ آمریکا خصوصاً در رزوهای کرونایی برجسته میکرد.
اما جوکر در آمریکا تمام نشد و آشوبهای خیابانی با قتل جرج فلوید بار دیگر زبانه کشید. از بخت بد یانکیها بعد از مدت کوتاه خواموشی در ایام انتخابات ریاست جمهوری نیز زبانه دیگری کشید و جدال و زدوخوردها نیز افزایش پیدا کرد البته در هر حال جنگ و دعواها اگرچه به طور کامل پایان نپذیرفت اما به صورت محسوسی کمرنگ شد.
جریان آشوب و سرنوشت معترضین برانداز حتی وارد سریالها و فیلمهای دیگر شد تا جایی که سریال «انقلاب» نتفلیکس را نیز میتوان نمونه دیگری از همین جریان البته به شکل معکوس آن دانست. سریالی که به نظر میرسد شاید در فصلهای بعدیاش آنقدر که در حال حاضر به نظر ضدحکومت برسد نباشد و جریان معترض را به آرامش دعوت کند.
شکل دیگری از نگاه به آشوب و اعتراض به آلمان رسید و در فیلم «و فردا تمام دنیا» را ساخت. فیلمی که در بخش اصلی مسابقات ونیز راه یافت. این فیلم داستان جوانانی را روایت میکنند که درگیر منازعات سیاسی شدهاند. «و فردا کل دنیا» یک درام جنایی با مضامین عاشقانه است که مرزهای تعهدات یک نفر برای اعتقادات سیاسیاش را بیان میکند.
البته امسال به خاطر شیوع کرونا و بسته بودن سینماهای آمریکا فیلمها به طور محسوسی از فضای اکران و بازخوردگیری دور ماندند. فیلمهای مطرحی مانند تنت، مانک، اخبار دنیا و... در مسیر اکران فراز و فرود را تجربه کردند و برخی از آنان هنوز به نمایش درنیامدند. اما با نیمنگاهی به داستانها و مضامین آنان میتوان گفت که فضای کلی حاکم بر سینمای آمریکا در سال ۲۰۲۰ خلطی از عموم جریانهای همیشگی فیلمهای سینمایی آمریکا بود.
فیلمهای همجنسگرایانه که حتی در انیمیشنها نیز سروکله آنها پیدا شد مانند آمونیت و دنیایی که میآید، فیلمهای ضدجاسوسی و امنیتی مانند تنت و زمانی برای مردن نیست و حتی سرزمین سبز، برجستهسازی هالیوود با مانک، درامهای امیدبخش مانند سرزمین خانهبدوشها، فیلمهای فانتزی و اساطیری مانند جهشیافتههای جدید، نگهبانانی از دیرباز و آرتمیس فاول، فیلمهای معترض مانند نامتعادل و دادگاه شیکاگو هفت و...
بنابراین سینمای به ظاهر کمکار سال ۲۰۲۰ که تحت تأثیر کرونا واقع شده بود آنقدرها هم که به نظر میرسید کمکار نبوده و مانند سالیان قبل در مسیر تولیدمحتوا مشغول به ساختاند. ناگفته نماند در کنار هالیوود به معنای نظام فیلمسازی، صنعت بزرگ سریالسازی نیز در رقابت جدی با فیلم قرار دارد. در کنار فیلمهای یاد شده میتوان فهرست بلندی را از سریالهایی که تا اینجای کار ساخته شده است نیز در نظر گرفت که به جریانهای مذکور دامن میزنند.
به عنوان مثل سریال هالیوود در مسیر فیلم مانک نظام فیلمسازی هالیوود را بار دیگر برجسته میکند و تاریخچه آن را به عنوان یکی از اصلیترین ارکان فرهنگی و سیاسی آن احیا میکند. همین سریال و همینطور سریال آموزش جنسی مسأله همجنسخواهی را تبلیغ میکند.
سریالهایی مانند تاج در مسیر تبلیغ نظام سلطنتی انگلستان و کبیر در میسر تمسخر نظام سلطنتی تزار روس! همینطور در کنار سریالهایی مانند انقلاب و وستورلد میتوان به سریال خانم آمریکا نیز اشاره کرد که در مورد اعتراضات زنان برای تصویب «اصلاحیه حقوق برابر» است. ماجرایی به شدت فمینیستی و معترضانه برای برابری زنان در مورد قوانینی مانند طلاق، مالکیت، اشتغال و...
در هر حال همانطور که اشاره شد صنعت سرگرمیسازی در هالیوود با سناریو و نظام فکری و اندیشهای همراه است و در این مسیر جریانهای فکری را با نظر به جامعه و فرهنگ بررسی کرده و تولید میکند.
باید دید که اسکار پایان سال جاری به کدام یک از فیلمها بها میدهد و چه سمت و سوی جدیدی برای ساخت در سال آینده الگو قرار میگیرد.
منبع: تسنیم