به گزارش نما، هر سال در ایام محرم و صفر مستندها و برنامههایی با محوریت امامحسین(ع)، واقعه عاشورا، و ... روانه آنتن شبکههای مختلف سیما میشود و هریک از شبکهها بنا به ماموریتی که به عهده دارند از زوایای مختلف به این موضوع نگاه و تولیداتی را پخش میکنند اما اینبار شبکه یک نگاه متفاوتی داشته و این روزها مجموعه مستند در امتداد غدیر صبحها از شبکه یک در حال پخش است. در این مجموعه تلاش شدهاست روایتی از حضور شیعیان در برخی کشورهای اروپایی، پیش روی مخاطب قرار گیرد. روایتی که در آنها با شخصیتهای مختلفی روبهرو میشویم که حالوهوای خاصی دارند و با اینکه در جوامع غربی زندگی میکنند، ولی دلوجانشان سرشار از محبت اهلبیت(ع) است. محمود جوانبخت طراح، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان این مجموعه مستند است که با او گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
مجموعه مستند در امتداد غدیر به شیعیان خارج از ایران میپردازد. چطور شد سراغ این آدمها رفتید؟
ایده اصلی در امتداد غدیر شاید به ۲۰ سال پیش برگردد. موضوع این بود که شیعیان در جهان امروز در چه وضعیتی هستند و رویکردها و فعالیتهای فکری، فرهنگی و مذهبی و حتی معیشتیشان و مراکز و مساجد و حسینیههایی که در آن جمع میشوند و کلا بروز و ظهورشان در جوامعی که زندگی میکنند چگونه است. از نظر تعداد و جمعیت هم در کشورهای مختلف چه وضعیتی دارند.
مثل اغلب آثار مستند که چیستی و ماهیتشان پاسخدادن به تعدادی سوال است و اساسا نطفه و بهانه شکلگرفتن و ساختهشدنشان هم همین سؤالها است. در امتداد غدیر هم برای پاسخگفتن به سوالهایی که برشمردم و تعدادی سوال دیگر ساخته شد. البته در طرح اولیه قرار بود از جوامع بزرگ شیعی شروع کنیم و به مرور سراغ جوامع کوچکتر برویم. یعنی در فصل اول سراغ کشورهایی برویم که جوامع بزرگی از شیعیان در آن زندگی میکنند، مثل عراق، عربستان، آذربایجان، پاکستان، هند و ... طرح یک رنگ و بوی تاریخی هم داشت. درست که موضوع اصلی حضور شیعیان در جهان امروز بود ولی قرار بود از عراق به عنوان یکی از کشورهایی که جامعه بزرگی از شیعیان در آن زندگی میکنند و البته نشانهها و نمادهای اصلی و مهم شیعی نیز در این کشور قرار دارد، شروع کنیم. مشخصا دلم میخواست از مسجد کوفه شروع کنیم. این مسجد بعد از حرم و مرقد حضرت امیر(ع) مهمترین یادگار و نشانه از آن حضرت بهعنوان بنیانگذار مکتب تشیع است. دیگر اینکه مقبره مختار ثقفی هم در کنار این مسجد است. مختار هم بهعنوان اولین کسی که شیعیان را گرد هم جمع و یک تشکل شیعی را تاسیس کرد، اهمیت تاریخی زیادی دارد. ولی طرح اولیه کمی بههمخورد و وقتی قرار شد مجموعه را بسازیم چیز دیگری شد.
پس چه شد که آن طرح اولیه را که رنگوبوی تاریخی داشت کنار گذاشتید و سراغ کشورهای اروپایی رفتید؟
وقتی طرح به شبکه یک ارائه شد، مدیر وقت شبکه، آقای مهدی فرجی طرح ما را خیلی پسندید ولی نکتهای را مطرح کرد که نکته درستی بود. ایشان گفت مردم ایران تقریبا کشورهایی را که شما میخواهید در فصل اول سراغ آنها بروید، میشناسند و به آن کشورها رفتوآمد دارند. مثلا مردم با مردم عراق و عربستان و آذربایجان مراوده دارند و از خیلی از مسائل آن کشورها مطلع هستند اما از وضعیت شیعیان در کشورهای اروپایی و شرایط آنها و مساجد و مراکزشان اطلاعات و تصویر و خبر زیادی نداریم. به نوعی حرف ایشان این بود که اگر از پنجره اولویتهای رسانهای بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، کشورهای اروپایی در اولویت هستند و مردم به دانستن وضعیت شیعیان در آن کشورها مشتاقترند. با این استدلال مدیر شبکه، طرح را بازنویسی کردم و قرار شد از کشورهایی که جوامع شیعی کوچکتری دارند شروع کنیم و مشخصا کشورهای اروپایی.
اجازه بدهید قبل از پرداختن به فرم و ساختار این مجموعه مستند به موضوع تحقیق و پژوهش بپردازیم. تحقیق و جمعآوری اطلاعات چقدر در ساختن این مجموعه نقش داشت؟
از روز اول خیلی به این موضوع فکر کردیم. به این که آیا از قبل همه جزئیات را یک بار روی کاغذ گردآوری کنیم و سپس بر مبنای آن برویم برای تصویربرداری یا نه. همینطور بدون هیچ تحقیقی راه بیفتیم و... سعی کردیم یک چیزی بین این دو باشد. یعنی وقتی میخواستیم به یک کشوری سفر کنیم، میدانستیم شیعیان آن کشور بیشتر در کدام نواحی و شهرها متمرکزند و مساجد ، مراکز ، حسینیهها و شخصیتهای بارز را هم شناسایی میکردیم. با این حال خیلی وارد جزئیات نمیشدیم. مثلا درباره اشخاص خیلی وارد ارتباط با شخص نمیشدیم. چرا؟ نمیخواستیم ارتباط ما با افرادی که قرار بود جلوی دوربین قرار بگیرند،ساختگی باشد. یعنی از قبل با هم قول و قرار بگذاریم که تو چه بگو و ما چه چیزی را میپرسیم و ابدا اکثریت افرادی که در فیلم حضور دارند، خبر نداشتند قرار است ما سراغشان برویم. بعضیها را هم ما اصلا نمیشناختیم و در همان زمان تصویربرداری از وجودشان مطلع شدیم.
به همین دلیل، ماجراها و اتفاقات غیرمنتظره هم خیلی برایمان میافتاد. اگر بگویم اساس در امتداد غدیر بر همین استوار است اغراق نکردهام. یعنی افرادی را که سراغشان رفتیم نمیشناختیم و اصراری هم نداشتیم بشناسیم. میخواستیم پشت دوربین که هستیم ما هم مثل مخاطب که اولین بار است او را میشناسد، برای اولین بار او را بشناسیم و همین شیوه را سعی کردیم به فرم تبدیل کنیم.
قبل از اینکه درباره فرم صحبت کنیم، بیایید یکی از آن ماجراهایی را که گفتید برای شما در طول تولید این مجموعه بارها رقم خورد، تعریف کنید.
اتفاقا شاید اگر یکی از این ماجراها را تعریف کنم، به بحث ساختار و فرم و نوع نگاهمان در تولید این مجموعه کمک کند. در آخرین روز تصویربرداری در اوکراین در ۸۰ کیلومتری کییف، پایتخت آن کشور رفتهبودیم سراغ یک اوکراینی که شیعه شدهبود. شخصیت جذابی داشت. دکتر روانپزشک بود. در ابتدای اسلام آوردن وهابی شدهبود و بعد از پنج سال با مکتب اهل بیت آشنا شده و... کارمان که تمام شد، حوالی عصر با او که اسمش عبدالعلی بود به یک رستوران حلال رفتیم تا غذا بخوریم.
در رستوران گروه سه نفره ما با دو نفر دیگر از دوستان ایرانی، داشتیم میگفتیم و میخندیدیم و عبدالعلی هم که فارسی نمیدانست، ساکت و غریب نشستهبود. من به یکی از دوستان همراهمان که زبان اوکراینی میدانست گفتم فلانی با عبدالعلی حرف بزن، احساس غریبی نکند. او هم شروع کرد با عبدالعلی حرف زدن. کمی که حرف زدند این دوست ما برگشت به طرف من و گفت چه جالب، عبدالعلی میگوید یک دوستی دارد به اسم آلیگ که کشیش بوده و تحصیلات مذهبی پروتستان دارد ولی الان ۱۲سال است که دست از پروتستان شسته و پیرو مذهب تشیع شدهاست. گفتیم ای بابا، الان چرا میگویی مرد حسابی و پرسیدیم که او کجاست؟ گفت در شهر خارکف. حالا خارکف هم شهری است در ۶۵۰کیلومتری کییف. سرتان را درد نیاورم. ما به خاطر آلیگ برنامه سفرمان را تغییر دادیم و صبح روز بعد با قطار عازم خارکف شدیم برای دیدار با او. وقتی رسیدیم به خارکف جالب است که ما دو روز بیشتر هم نمیتوانستیم در این شهر بمانیم و باید برمیگشتیم ایران. در این دو روز علاوهبر آلیگ با افراد دیگری هم روبهرو شدیم. شاید باور نکنید در این دو روز چند ساعت بیشتر نخوابیدیم. هوا هم وحشتناک سرد بود و به ۳۰درجه زیر صفر رسید. با این حال از حاصل کار شهر خارکف، سه قسمت تدوین شد. یکی از بهترین قسمتهای در امتداد غدیر،همین آلیگ بود که علی صدایش میکردند.
خب برسیم به فرم و ساختار در امتداد غدیر. این شناخت نداشتن از افراد و محیط قبل از تصویربرداری، منجر به ضعف اطلاعات نمیشد و این ضعف آسیبی به مستند نمیزد؟
نه، اتفاقا همین را تبدیل کردیم به فرم و مزیت. راستش من خیلی تعاریف و دستهبندیها را بلد نیستم ولی این را میدانم دستهای از فیلمهای مستند هستند که مخاطب میفهمد دوربین اولین بار است دارد کشف میکند. اساسا هر فیلمی یک چیزی برای مخاطبش دارد که مخاطب آن را کشف میکند، یا این طور میشود گفت مخاطب آن را میفهمد. اگر مخاطب این واقعیت را بداند، قطعا فیلم نیز در ارتباط گرفتن و در تاثیرگذاری بیشتر موفقتر است. این فرم یک جور همراهی و صداقت در پی دارد و مخاطب بیشتر باور میکند و ارتباط بیشتری میگیرد.
نکته دیگر این که خود ما اشتیاقی داشتیم برای دیدار با افرادی که در فیلم هستند. مانند آلیگ در شهر خارکف که برنامه سفرمان را برای دیدارش به هم ریختیم. سعی کردیم همین اشتیاق به مخاطب هم منتقل شود. همانقدر که برای ما جذاب بود پای حرفهای یک کشیش سابق بنشینیم که نور محبت علی و فاطمه و فرزندان آنها به دلش تابیده، سعی کردیم این اشتیاق را مخاطب هم داشتهباشد. انصافا تلاش کردیم، ذرهای واقعیت را تغییر ندهیم و آدمها را همانگونه روایت کنیم که هستند، نه آنگونه که دلمان میخواهد.
درباره فصلهای مختلف این مجموعه و کشورهایی که سفر کردید و ادامه تولید در امتداد غدیر توضیح بدهید.
تاکنون دو فصل از این مجموعه تولید شدهاست. در فصل اول به کشورهای ایتالیا، سوئد، آلمان، فرانسه، بلژیک، اتریش و هلند سفر کردیم که در سال ۱۳۹۳ در ۳۰قسمت ۳۰دقیقهای پخش شد. در فصل دوم این مجموعه به کشورهای اوکراین، نروژ بلغارستان، اسپانیا، پرتغال و فنلاند سفر کردیم که حاصل کارمان مثل فصل قبل الان در حال پخش از شبکه یک است. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که تولید مجموعه ادامه پیدا کند. سرزمینها و کشورهایی هستند که باید به آنها سفر کرد و روایتهای بسیاری از پیروان مکتب اهلبیت برای مخاطبان تدارک دید. تا چه پیش آید...
منبع: جام جم آنلاین