دفاعی ناقص از مظلومی تنها

عکس خبري -دفاعي ناقص از مظلومي تنها

اگر یك مرور گذرا بر حوادث و رخدادهای ۴۳سال عمر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم با وجود آنكه پیروزی‌های بزرگی را خلق كرده‌ایم، درمی‌یابیم كه روایتگر خوبی در اغلب این حوادث و رخدادها نبوده‌ایم.

به گزارش نما، «حسن رشوند» روزنامه‌نگار و فعال رسانه ای طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:

اندیشکده «رند» که یک مؤسسه مطالعاتی در حوزه مسائل راهبردی است، ۲۰سال پیش کتابی درباره «جنگ‌های شبکه‌ای» منتشر کرد که جمله کلیدی این کتاب این بود: «در جنگ‌های فردا، برنده کسی نیست که بزرگ‌ترین بمب‌ها را دارد، کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد.» برنده شدن به‌خاطر «روایت غالب» را پیروزی بدون جنگ تعبیر می‌کنند. جنگی که با قدرت تولید معنا و روایت و قدرت رسانه صورت می‌گیرد و طبیعی است که در عصر رسانه و اینترنت، روایت غالب تعیین می‌کند که پیروز نهایی یک میدان نبرد کیست؟

اگر یک مرور گذرا بر حوادث و رخدادهای ۴۳سال عمر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم با وجود آنکه پیروزی‌های بزرگی را خلق کرده‌ایم و فتنه‌های فراوانی را فرو نشانده‌ایم، درمی‌یابیم که روایتگر خوبی در تمام یا حداقل اغلب این حوادث و رخدادها نبوده‌ایم.

۱- منافقین در طول کمتر از ۴سال طی سال‌های ۱۳۵۸تا۱۳۶۲ بیش از ۱۷هزار شهروند ایرانی را اعم مسئول و غیرمسئول ترور می‌کنند، اما می‌بیینم که همان جانیان دیروز و خونخواهان امروز یک شهروند ما را در اروپا دستگیر و به بهانه واهی دست داشتن او در اعدام‌های سال۱۳۶۷ با برگزاری چندین جلسه دادگاه ساختگی و بیان روایت‌های دروغ از آن اعدام‌ها محاکمه می‌کنند و همان روایت دروغ را در انتخابات ریاست‌جمهوری علیه مسئولان نظام تکرار می‌کنند.

حمید نوری این روزها در دادگاهی در سوئد -که البته باید دادگاه او را نه یک دادگاه سوئدی، بلکه آمریکایی دانست- زیر سخت‌ترین فشارها در حال محاکمه است و منافقینی که دستشان تا مرفق به خون این ملت آغشته است، هر روز یک روایت جعلی را با آدم‌های جعلی به خط می‌کنند تا نه حمید نوری، بلکه ۴۳سال مظلومیت جمهوری اسلامی و ملت ایران را زیر سؤال ببرند.

ما چه کار کرده‌ایم جز آنکه چند ماه است نشسته‌ایم و فقط شاهد این روایت‌های دروغین هستیم بی‌آنکه تحرک جدی‌ای از این همه دستگاه‌های عریض و طویلی که بودجه‌های آنچنانی را مثلا برای دفاع از حیثیت و آبروی جمهوری اسلامی و پیگیری پرونده‌های ایرانیان مظلومی که برای دفاع از انقلاب در بند هستند، هزینه می‌کنند، ببینیم.

ناراحت‌کننده نیست وقتی می‌بینیم یک شهروند کشورمان هزاران کیلومتر آن طرف‌تر تا پای جان برای دفاع از انقلاب و ۴۳سال آورده ارزشمند آن ایستاده و ۲۶ماه سلول انفرادی، عدم‌برخورداری از کوچک‌ترین امکان تماس با خانواده، ضرب و شتم و فشار روانی ۵۷جلسه یک دادگاه ساختگی را تحمل کرده، تازه مرکز رسانه دستگاه قضایی ما مرحمت فرموده و با یک اطلاعیه کوتاه این اقدام دادگاه استکهلم سوئد را تقبیح کرده و نوید اطلاع‌رسانی به افکارعمومی را از این پس در خصوص این شخص می‌دهد.

در همین اطلاعیه کوتاه هم متذکر می‌شود حمید نوری یک کارمند ساده بوده که در سال۱۳۷۰ بازنشسته شده و اکنون ۳۰سال است که شغل آزاد دارد. درست است که حمید نوری کارمند ساده بوده و ۳۰سال است که بازنشسته شده‌است، ولی امروز او یک تنه در همه این جلسات به دفاع از نظام ایستاده و در هیچ جلسه‌ای نبوده که این اتهامات واهی را متوجه جمهوری اسلامی کرده باشد. حالا که او سربازی کرده و امروز در خط مقدم برای دفاع از ملت و نظامش ایستاده، گفتن اینکه نوری کارمند ساده بوده و اکنون ۳۰سال است منفک از خدمات حاکمیتی شده، چه آورده‌ای برای ایشان دارد.

تصور کنید فلان فرمانده دوران دفاع‌مقدس در عملیات مرصاد با منافقین در تهاجم آنها در سال۱۳۶۷، جنگیده و کینه این ایستادگی فرمانده بر دل آنها نشسته، بعد از ۳۳سال و اکنون که او بازنشسته است، به‌نحوی در سفری به خارج ربوده شود و این جماعت منافقی که زخم خورده این عملیات هستند وی را مورد محاکمه قرار دهند، دولت در مواجهه با این شرایط، چه وظیفه‌ای دارد؟ داستان محاکمه نوری در سوئد از همین جنس است و اگر دستگاه قضایی با جدیت و مقتدرانه قضیه پرونده نوری را دنبال نکند، یقین بدانیم در آینده نه‌چندان دور این سناریو برای همه کسانی که در مقابل منافقین آدمکش ایستاده بودند، تکرار خواهد شد.

۲- نکته دوم اینکه چرا باید رژیم صهیونیستی با وجود این همه جنایاتی که در فلسطین‌اشغالی انجام می‌دهد با راه‌اندازی چندین گروه «ان.‌جی‌.‌او» آنها را بسیج کرده تا در مجامع حقوق بشری به دفاع از چنین رژیم سفاکی برخیزند و مانع تصویب قطعنامه‌های حقوق بشری برای این رژیم شوند، ولی کشور و مردم ما که تحت شدیدترین جنایات حقوق بشری قرار داشته‌اند فقط باید یک یا دو گروه نه چندان فعال حقوق بشری در مجامع بین‌المللی‌داشته باشند و نتوانیم روایت درستی از ظلم حقوق بشری که تاکنون نسبت به ما روا داشته شده است را به جهان انتقال دهیم؟۳- پرچم داعش را شهید عزیزمان سلیمانی پایین کشید، اما امروز کدام کشورها مدعی از بین بردن داعش در منطقه

هستند و کدام روایت کم‌کم دارد جای خود را در ذهن مردم باز می‌کند؟ تازه اگر افکارعمومی این روایت که داعش را ما از بین بردیم بپذیرند، در مقابل روایتگری دشمن که حضور ایران را برای تقابل با گروه‌های تکفیری در سوریه و عراق زیرسؤال می‌برد، چه تلاشی برای جاانداختن روایت حقیقی و درست در مقابل روایت ساختگی دشمن که آفریننده و حامی گروه‌های تروریستی بوده‌اند، انجام داده‌ایم؟

۴- دشمن هر روز در حال روایت‌سازی‌های غلط است ولی ما در بیان روایت‌های درست و حقیقی خود ناتوانیم. دشمن هرروز از ایران و ایرانی چهره‌ای خشن، غیرمنعطف، سیاه، افسرده با ده‌ها خصوصیت منفی به نمایش می‌گذارد و این روایت غلط را با ابزار رسانه‌ای خود و پروپاگاندا تزریق می‌کند و ما بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذریم و با یک جمله کوتاه که خب دشمن است!، خود را به تغافل می‌زنیم.

۵- پرونده ساختگی برای حمید نوری یک هشدار جدی است تا همه ما از رسانه گرفته تا دستگاه قضایی و «ان.‌جی‌.او»‌های حقوق‌بشری به‌خود بیاییم تا نگذاریم روایت غلط منافقین و دنیای ضدحقوق بشری غرب و رسانه‌های آنها که کوس رسوایی آنها اکنون به‌صدا درآمده است، بر روایت‌های درست غلبه کند.

۱۴۰۰/۱۱/۲

اخبار مرتبط