به گزارش نما به نقل از ایران هستهای- موسسه علوم و امنیت بینالمللی با انتشار یک یادداشت فنی توضیح داد که سخنان پنج شنبه گذشته علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی درباره تبدیل بخشی از ذخایر اورانیوم 20 درصد ایران به اکسید اورانیوم ممکن است موجب گمراهی شود.
ایده اصلی این یادداشت این است که ایران در حال تبدیل بخشی از ذخیره هگزا فلوراید 20 درصد خود به اکسید اورانیوم است و این با تبدیل اکسید اورانیوم به صفحات سوخت فرق دارد.
ضمن اینکه آن صفحات سوخت هم تا وقتی که پرتودهی نشود، همچنان میتواند به هگزافلوراید تبدیل شده و بیشتر غنی شود.
مطابق ارزیابی «ایران هستهای» اگرچه دادههای فنی گزارش موسسه علوم و امنیت معتبر است، اما این موسسه این حقیقت را که ایران میتوانسته همچنان ذخایر هگزا فلوراید اورانیوم 20 درصد خود را افزایش داده و هیچ بخشی از آن، جز آن مقدار را که برای تولید صفحات سوخت راکتور تهران لازم است، اکسید نکند، دست کم گرفته است.
متن کامل، ارزیابی موسسه علوم و امنیت بینالمللی_موسسه مشاور فنی سازمان سیا در امور برنامه هستهای ایران_ که روز جمعه 22 شهریور 1392 (13 سپتامبر 2013) منتشر شده در ادامه می آید.
***
علي اكبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران روز پنجشنبه 12 سپتامبر 2013 اعلام كرد كه ايران ذخاير اورانيوم كم غني شده 20 درصدي خود را از طريق تبديل آن به سوخت براي رآكتور تحقيقاتي تهران از حدود 240 كيلوگرم به حدود 140 كيلوگرم كاهش داده است.
صالحي خاطرنشان كرد كه ايران «بخش قابل ملاحظهاي از اين مواد را به ميلههاي سوخت تبديل كرده» و به طور تلويحي گفت كه ايران در نهايت بقيه اين مواد را نيز تبديل خواهد كرد اما متاسفانه اين بيانيه با توجه به اينكه ايران در واقع چه مقدار كمي از اورانيوم كم غني شده را به سوخت تبديل كرده است، گمراه كننده است.
بر اساس گزارش پادماني اوت 2013 آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره ايران، اين كشور حداكثر 30 كيلوگرم اورانيوم كم غني شده نزديك 20 درصد (LEU)، يا 45 كيلوگرم از هگزافلورايد اورانيوم نزديك 20 درصد را به مجتمعهاي سوخت براي رآكتور تحقيقاتي تهران تبديل كرده است.
اين معادل حدود 12 درصد از مجموع ذخاير اورانيوم غني شده 19/75 درصدي ايران، يا تنها حدود 25 درصد از مقادير اورانيوم كم غني شدهاي است كه ايران براي تبديل به تاسيسات اصفهان ارسال كرده است.
اظهارات صالحي به كل مقادير اورانيوم ارسال شده به تاسيسات تبديل اورانيوم اشاره دارد نه به مقدار اورانيوم تبديل شده به سوخت رآكتور تحقيقاتي تهران.
تا زماني كه اورانيوم كم غني نزديك 20 درصدي به مجتمعهاي سوخت تبديل و پرتوافشاني نشود، به راحتي ميتوان آن دوباره به هگزافلورايد اورانيوم مناسب براي غني سازي بيشتر تبديل كرد.
حتي اگر ايران با سرعت كار توليد مجتمعهاي سوخت براي رآكتور تحقيقاتي تهران را آغاز كند، به دليل اندازه كوچك اين رآكتور، ايران واقعا نميتواند اين سوخت را پرتو افشاني كند از اين رو اين اقدام ايران را نميتوان يك اقدام مهم اعتمادساز در نظر گرفت.
با اين حال، بايد از ايران به دليل انجام اقداماتي براي تبديل اورانيوم خود به اكسيد اورانيوم در تاسيسات اصفهان تقدير كرد.
ايران با دقت مواظب بوده است تا مجموع ذخاير هگزافلورايد 19/75 درصدي خود را در حد كمتر از مقدار لازم براي ساخت يك سلاح نگاه دارد.
همانطور كه ذخاير اين ماده در نزد ايران حتي به شكل اكسيد اورانيوم افزايش مييابد، اين امر زمان لازم براي غنيسازي بيشتر تا حد تسليحاتي را كاهش ميدهد.
هرچند تبديل هگزافلورايد اورانيوم به اكسيد اورانيوم و تبديل آن به صفحات سوخت، توانايي ايران براي استفاده سريع از اين مواد در سناريوي گريزهستهاي (ساخت سريع سلاح) را محدود ميكند، اما تنها راه مطمئن براي جلوگيري از غنيسازي بيشتر اين است كه يك كشور خارجي اين مواد را پيش از پرتو افشاني در كنترل داشته باشد.
از حيث محدود ساختن توانايي ايران براي ساخت اورانيوم درجه تسليحاتي، محدود كردن تعداد و نوع سانتريفيوژهاي ايران شاخص مهمتري به شمار ميرود.
محدود ساختن ظرفيت كلي غنيسازي ايران بايد همچنان يكي از اولويتهاي اصلي در هرگونه مذاكره يا اقدامات اعتمادساز باشد.