*من هیچ همکاری اقتصادی با دولت احمدینژاد نداشتم. در دولت اول احمدینژاد، برای بازاریابی مناطق آزاد کیش و بندر انزلی به مدیریتهای این مناطق طرحهای مفصل و مهمی دادم و برای تهیه این طرحها هم، هزینههای بسیار زیادی متحمل شدم اما در ازای آنها از دولت و از این مناطق ریالی دریافت نکردم و پروژهای هم نگرفتم. خوشحال هستم که به نوبه خود توانستم خدمت کوچکی انجام دهم. یادم هست که شایعه شده بود که دختر من در کیش با وساطت آقای مشایی یک پروژه بزرگ هتل سازی گرفته است که البته همان موقع هم من و هم آقای مشایی تکذیب کردیم چون کذب محض بود. در واقع من فقط یک فرزند دختر دارم که در آن موقع نوزده ساله بود. خوشبختانه بعدها واقعیت آن پرونده کذایی آشکار شد و معلوم شد که چه افرادی درگیر آن پروژهها بودند.
* مشکل آمریکا با ایران (با مشکل ایران با آمریکا اشتباه نشود) نه با غنی سازی اورانیوم شروع شد و نه حتی با توقف کامل غنی سازی برطرف میشود. اصلا مشکل آمریکا با ایران غنی سازی، حمایت از تروریسم، صلح بین فلسطین و اسرائیل، و حقوق بشر در ایران نیست. این مشکلات البته بین دو کشور وجود دارند ولی آنها در تحلیل نهایی بیش از آنکه تعیین کننده باشند، اهرمهای فشار هستند و با رفع هر یک یا حتی همه آن مسائلی را که آمریکا میگوید با ایران دارد، برطرف نمیشود. واقعیت این است که اینها مسائل منطقه و جهان امروز هم هستند ولی متاسفانه آمریکاییها، «بخوانید اسرائیلیها»، آنها را بهعنوان مشکلات بههم تنیده بین خودشان و ایران متبلور کردهاند. از این دیدگاه، مشکل ایران با آمریکا یا اسرائیل یک مشکل منطقه ای- جهانی، یعنی استراتژیک است و ریشه آن هم ناهمخوانی پندار، گفتار و کردار جمهوری اسلامی با نقشه دراز مدت آمریکا و اسرائیل برای جغرافیای سیاسی منطقه است.
*رابطه ایران و آمریکا دوستان فراوان اما ضعیف و دشمنان اندک ولی قدرتمند دارد. مهمترین مخالفان عادی سازی رابطه بین دو کشور اسرائیل ، سعودی و امارات هستند.
* من یک فرد ملی هستم و از جناح بازی خوشم نمیآید و آنرا برای منافع مردم ایران مضر میدانم. در همین حال هم حاضر بودهام و هستم که با همه جناحهای سیاسی کشور در جهت ترقی ایران همکاری کنم. من خودم را دشمن کسی نمیدانم و از دشمنی دیگران با خود هم استقبال نمیکنم، اما با اینها هم هیچ مشکلی ندارم و به ایده آنها احترام میگذارم. میگویند کسی که دشمن ندارد، کاری هم نمیکند، آن کس که (دشمن) دارد کاری انجام میدهد، آنهم کاری در سطح رابطه ایران و آمریکا، بدیهی است که چند تا دشمن هم داشته باشد. این را هم اضافه کنم که ۲۵ سال پیش وقتی در رابطه ایران و آمریکا فعال شدم حتی ۵ در صد مردم ایران و یا مردم آمریکا از این حرکت استقبال نمیکردند. اکثریت حتی فکر میکردند که من یا دیوانهام یا نادان! امروز با افتخار بگویم که بیش از ۸۰ در صد ایرانیان و شاید درصدی نزدیک به این رقم در آمریکا خواهان عادی شدن رابطهاند و از حرکت من استقبال میکنند. این افتخار من و حاصل زحمات من و دوستان من و دیگرانی است که دور اندیش بودند و دل به دریا زدند.
*هم توافقنامه مشکلاتی دارد و هم دولت اوباما که زیر آنرا امضا کرده است. مثلا، در توافقنامه متاسفانه صحبت از این شده است که آمریکا نمیتواند روی ایران در دوره ۶ ماهه آزمایشی مورد توافق، تحریم هستهای بگذارد اما بحث روی تحریمهای نوع دیگر نشده است. دیروز هم وقتی وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی را اعلام کرد نگفت که اینها تحریمهای هستهای هستند بلکه از آنها به عنوان تحریمهایی یاد کرد که بهدلیل نقض تحریمهای موجود و قوانین آمریکا اعمال میشود. در همین حال هم دولت اوباما با این حرکت به ظاهر امتیازی به کنگره طرفدار اسرائیل داد تا آن دست از لایحه تحریمی که قرار بود به رای گیری گذاشته شود بردارد. این بازی پلیس خوب و پلیس بد مدتهاست که بین دولت وکنگره در ارتباط با ایران رواج دارد.