نسخه چاپی

كف اجاره مسكن در 31 استان كشور

بالاترین «نقطه كف اجاره‌بها» به استان تهران اختصاص دارد كه رقمی معادل 7/ 5 میلیون تومان در سال، برای یك خانوار برآورد می‌شود.

به گزارش نما به نقل از دنیای اقتصاد: بالاترین «نقطه کف اجاره‌بها» به استان تهران اختصاص دارد که رقمی معادل 7/ 5 میلیون تومان در سال، برای یک خانوار برآورد می‌شود.

رتبه‌بندی 31 استان کشور با معیار «حداقل هزینه اجاره یک‌سال خانه‌ای با کمترین امکانات قابل سکونت»، مشخص کرد: استان‌های تهران و ایلام به ترتیب، رتبه بالاترین و پایین‌ترین «خط فقر مسکن» را به خود اختصاص داده‌اند.

در تهران، حداقل هزینه اجاره آپارتمان با شاخص فقر مسکن، رقمی معادل 7/ 5 میلیون تومان در سال است به این معنا که مطابق استاندارد تعریف شده در طرح جامع مسکن برای خط «فقر مسکن»، کمترین اجاره‌بهای مسکونی متعلق به یک واحد 60متری با امکانات و شرایط حداقلی سازه‌ای، در پایتخت معادل 475 هزار تومان در ماه است و مستاجرهای با توان کمتر از این رقم، جزو فقرای بازار مسکن و مشمول حمایت‌های فورس دولت محسوب می‌شوند.

در حال حاضر متوسط اجاره‌بهای خانه 60 متری در تهران ماهانه 2/ 2 میلیون تومان است. حداقل هزینه اجاره‌نشینی در سایر استان‌های کشور، به مراتب کمتر از خط فقر مسکن استان تهران است که این موضوع، سختی برنامه‌ریزی برای تامین مسکن پایتخت و حومه آن را نشان می‌دهد. اگرچه جامعه خانوارهای فقیر مسکن در تهران، 2درصد جمعیت این استان را تشکیل می‌دهد که کمترین «سهم» در مقایسه با سایر استان‌ها است اما با توجه به میزان جمعیت استان تهران که بیش از دو برابر پرجمعیت‌ترین استان (اصفهان) کشور است، می‌توان گفت: شرایط حداقلی اجاره‌نشین‌های مجموعه شهری تهران هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ تعداد خانوارها، حادتر از سایر استان‌ها ارزیابی می‌شود.

مطالعات تکمیلی طرح جامع مسکن نشان می‌دهد بر اساس آخرین آمارها هم‌اکنون «خط فقر مسکن» در استان تهران، به عنوان گران‌ترین استان در بازار مسکن، به ازای هر نفر در سال برابر با یک میلیون و500 هزار تومان است. این در حالی است که با برآورد بعد کنونی خانوار که در حال حاضر عدد 6/ 3 نفر است، این تحقیق، خط فقر مسکن در استان تهران را به ازای هر خانوار معادل سالانه بیش از 5 میلیون و 700 هزار تومان در سال 91 محاسبه کرده است.

خط فقر مسکن به‌عنوان شاخص جدیدی که محققان طرح جامع در جریان نگارش این طرح برای اولین بار در کشور آن را تعریف و برای ارزیابی وضعیت دسترسی خانوارها به واحدهای مسکونی حداقلی در استان‌های مختلف کشور مورد محاسبه و بررسی قرار دادند، گویای این واقعیت است که خانوارهای زیر خط فقر مسکن در کشور از 24 درصد در سال 84 به 33 درصد در سال 91 افزایش یافته است.

نحوه محاسبه فقر مسکن و رتبه استان‌ها

بر اساس این شاخص، در مطالعات طرح جامع مسکن، هزینه اجاره یک واحد مسکونی استاندارد با حداقل زیربنای 60مترمربع، داشتن یک آشپزخانه، یک حمام و... ساخته شده با مصالح با دوام یا نیمه بادوام، معیار «فقر» یا «عدم فقر» مسکن قرار گرفت. به این ترتیب در مقایسه این شاخص، تمام خانوارهای برخوردار از توان اجاره چنین واحدی روی خط فقر مسکن قرار دارند و هر کس مسکن مطلوب‌تری دارد، در سطح بالاتری از خط فقر مسکن قرار دارد. همچنین افرادی که وضعیت دسترسی آنها به مسکن، کمتر از معیار ذکر شده است، زیر خط فقر مسکن واقع شده‌اند.

خط فقر مسکن به معنای حداقل توان مالی خانوارها برای اجاره یک واحد مسکونی 60 مترمربعی با ویژگی‌های گفته شده در هر یک از استان‌های کشور است. به این ترتیب، هم‌اکنون استان تهران، با معادل سالانه بیش از 5 میلیون و 700 هزار تومان حداقل توان مالی مورد نیاز هر خانوار (با محاسبه میانگین بعد 6/ 3 نفری در هر خانوار) برای اجاره یک آپارتمان معمولی با متراژ 60 مترمربع، بالاترین خط فقر مسکن را به خود اختصاص داده است.

این در حالی است که استان‌های هرمزگان، البرز و قزوین به ترتیب با داشتن سرانه 4 میلیون و 500، 4 میلیون و 200 و 3 میلیون و 800 هزار تومانی خط فقر سالانه مسکن برای هر خانوار، در رتبه‌های بعدی قرار دارند. به عبارت دیگر حداقل توان مالی سالانه خانوارها برای اجاره یک آپارتمان معمولی 60 مترمربعی در هر یک از این استان‌ها اعدادی است که در بالا به آنها اشاره شد. در این میان، استان ایلام با عدد حدود یک میلیون و 400 هزار تومان، کمترین خط فقر مسکن در بین 31 استان کشور را در اختیار دارد. به این معنی که هم‌اکنون کمترین میزان توان مالی برای اجاره آپارتمان حداقلی در این استان حدود یک میلیون و 400 هزار تومان در سال است.

علت نوسان در خط فقر مسکن

محمدرضا فرهادی پور، عضو تیم بازنگری طرح جامع مسکن در مطالعات تکمیلی این طرح که اخیرا در فصلنامه علمی «اقتصاد مسکن» منتشر شده، با اشاره به روند افزایشی تعداد افراد و خانوارهای فقیر متناسب با شاخص‌های فقر بین سال‌های 84 تا 88، آورده است: روند تشدید خط فقر از سال 89 تا 90 در مناطق روستایی همچنان تشدید شده اما روند فقر در شهرها بعد از سال 89 و همین طور در سال 90، کاهش پیدا کرده است. وی علت چنین وضعیتی را پرداخت یارانه به خانوارها بین سال‌های اشاره شده عنوان می‌کند؛ این در حالی است که تشدید روند افزایشی فقرا در سال 91، نشان‌دهنده این نکته است که یارانه پرداختی به خانوارها در گذر زمان و به دلیل افزایش تورم ارزش واقعی خود را از دست داده است.

براساس برآوردهای صورت گرفته در مطالعات تکمیلی طرح جامع مسکن، شدت فقر خانوارهای شهری در فاصله سال‌های 84 تا 89 از 9/ 2 درصد به 5/ 4 درصد افزایش یافت و در طول 2 سال بعد به 3/ 2 درصد در سال 90 رسید اما در سال 91 به 5/ 2 درصد افزایش یافت. شدت فقر شاخصی است که میزان تغییر جمعیت فقرا و همچنین میزان فاصله کیفیت جامعه فقیرنشین با شاخص‌های استاندارد را نشان می‌دهد.

فقر 73 درصدی مسکن در یک استان

73 درصد از مردم استان سیستان و بلوچستان در وضعیت فقر مسکن به سر می‌برد. این در حالی است که 53 درصد از کل خانوارهای استان هرمزگان نیز زیر خط فقر مسکن قرار دارند. یعنی بیش از نیمی از مردم در این دو استان توان مالی برای تامین مسکن حداقلی 60 متری با ویژگی‌های گفته شده را ندارند و از این لحاظ در وضعیت بسیار نامطلوبی به سر می‌برند.

درصد خانوارهای زیر خط فقر مسکن در استان تهران معادل 2 درصد جمعیت این استان است که نسبت به سایر استان‌ها در وضعیت مطلوب‌تری قرار دارد. هر چند جمعیت حداقل 12 میلیونی استان تهران به مراتب بیشتر از جمعیت حداکثری 5 میلیونی سایر استان‌ها است. البته استان‌های گیلان، فارس و چهارمحال و بختیاری هم از نظر درصد خانوارهای فقیر مسکن، وضعیتی مشابه شهر یا استان تهران دارند.

679428_515.jpg

۱۳۹۴/۸/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...