فضای مجازی و سایبری با خدماتی که ارائه می دهد، فقط بستر سرگرمی، اطلاع رسانی و خدمات نیست بلکه بستر جنگ شهودی و جنگ روایت هاست. با بررسی مشخصات و داده کاوی می بینیم عمده پلتفرم ها برضد مردم ما و حاوی محتواهای یاس آور، ناامید کننده که مردم را به سمت خود تحقیری هدایت می کند.
از دو عامل در جنگ شناختی برای این جنگ شهودی برای یاس و ناامیدی مردم استفاده می کند 1. بمباران اطلاعاتی اخبار منفی ، جعلی 2. تصویر سازی غلط با تحریم های مغرضانه در پلتفرم های تصویر محور است.
در سال های اخیر محتواهای تصویری استقبال شده است، علت این رویه هم تاثیر تصویرسازی بر قسمت تصویری ذهن است که محل احساسات انسان است.
بر اساس نظرسنجی انجمن سلطنتی انگلیس در سال ۲۰۱۷ از تقریباً ۱۵۰۰ نوجوان و بزرگسال، اینستاگرام بدترین شبکه رسانه اجتماعی برای سلامت روان و رفاه تشخیص داده شد. مشخص شد این پلتفرم تصویرمحور منتج به افزایش اضطراب، افسردگی، قلدری و FOMO یا "ترس از دست دادن" میشود.جنگ شناختی به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی و آسیب به اعتماد عمومی به نظام سیاسی حاکم است.
جنگ شناختی به عنوان سلاح افکار عمومی با هدف دستکاری گفتمان عمومی توسط عناصر خارجی تعریف میشود که به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی، بی ثبات سازی و عادی سازی موضوعات متضاد با ارزشها و هنجارهای یک کشور هستند، در این جنگ پاشیدن بذر بی اعتمادی بر روی افکار عمومی از اهداف اصلی به حساب می آید.
جنگ شناختی تلاش می کند ادراکات و سپس رفتار مردم را تغییر دهد، ادراک محصول شناخت است که «مکانیسمی» است که تلاش می شود در این جنگ از آن بهره ببریم.
بستر این جنگ در حال حاضر در سطح کشور ما که دشمن می تواند بر روی ادراک و رفتار سرمایه اجتماعی کشور تاثیرگذاری حداکثری داشته باشد سرویسهای فضای مجازی عمدتا خارجی است که متاسفانه کاملا رها شده و بدون هیچ گونه ضابطهای مجری این جنگ شدهاند.
در شرایط کنونی اتفاق دیگری که در کشور ما رخ داده و بسیار آزاردهنده است تجربه عجیب استعمار پلتفرمی در سال ۲۰۲۲ است که تقریبا در هیچ کدام از کشور های پیشرفته آنرا در این سطح نمیبینیم.
تجربه اتحادیه اروپا مخصوصا از سال ۲۰۱۲ و پس از افشاگریهای اسنودن که بخشی از مقابله این اتحادیه ضد جنگ شناختی-ترکیبی آمریکاییهاست اکنون در برابر ماست. راه اندازی شبکه اروپایی با هدف جلوگیری از سرقت دادههای اروپاییها توسط پلتفرمهای آمریکایی(جلوگیری از شنود NSA و جاسوسی GCHQ(مصاحبه مرکل))، تصویب قوانین GDPR، آنتی تراست و اخیرا DMA برای جلوگیری از این استعمار پلتفرمی و...
پلتفرمهای پرمخاطب خارجی حاضر در کشور ما یعنی همان بستر جنگ شناختی در حال اجرای طرح صیانت خودشان در کشور بدون هیچ مانعی هستند و حال این سوال از مخالفان قانونمند شدن فضای مجازی در داخل مطرح است که در برابر این میزان خسارت به سرمایه اجتماعی کشور بخصوص کودکان و نوجوانان، ولنگاری، بی قانونی، سانسور ارزشهای مردم ایران در این پلتفرمها پیشنهادشان غیر از تخریب دلسوزان و برچسب زنی و حملات کور به آنان چیست؟
امنیت روانی بسیار خطرناک تر از ناامنی در جامعه حقیقی است اگر در جامعه امنیت ظاهری و حقیقی باشد اما در درون احساس ناامنی باشد فرد دچار اختلال شناختی و رفتاری در زندگی و احساسات می شود. امروزه کشورها مقابله با اخبار جعلی را به عنوان وظیفه حاکمیتی دنبال می کنند و برای این پلتفرم ها قوانین سختی وضع می کنند.
اتحادیه اروپا بمنظور صیانت از کاربران اروپایی سند خدمات دیجیتال برای کنترل شرکتهای فناوری آنلاین را تصویب کرد. افشاگری فرانسیس هاوگن مدیر ارشد سابق فیس بوک(متا): اینستاگرام "خطرناک تر از سایر اشکال رسانه های اجتماعی است. نمایندگان مجلس آمریکا از رئیس اینستاگرام میخواهند که از کودکان بهتر محافظت کند. پس از افشای تحقیقات داخلی مبنی بر اینکه این اپلیکیشن روی برخی از نوجوانان اثر سمی دارد، از آدام موسری، رهبر این شرکت خواسته شد تا در پنل سنا حاضر شود. شرکت متا، فیسبوک سابق، هشدار داده است که ممکن است دو شبکه اجتماعی زیرمجموعه خود یعنی فیسبوک و اینستاگرام را در سراسر اروپا تعطیل کند. امری که با استقبال شماری از مقامهای اروپایی مواجه شده است.
از مهمترین دلایل اقدامات غربیهای بخصوص اروپاییها در برابر فضای سایبر, استعمار پلتفرمی آمریکاییها و توجه به موضوع مهم حکمرانی سایبری رسانهای شبکهای در جهان امروز است. صاحبان این پلتفرمها با دستکاری ذهنی مخاطب و بهره گیری از علوم داده، علوم شناختی و تکنیکهای جنگ رسانهای برای تولید و توزیع محتوا توسط ترولها (اوباش مجازی) و هم حضور بازیگران جدید مانند باتها و رباتها تلاش میکنند با تولید دیس اینفورمیشن تسخیر ذهنها و قلبها و تغییر رفتار و ترجیحات اعضای این سکوها آنها به استعمار و استثمار بکشانند.
اما متاسفانه در کشور ما با ضریب نفوذ بسیار شبکه های اجتماعی غربی مانند اینستاگرام که نه تنها با الگوریتمهایش در حال تغییر ذائقه، سبک زندگی، حمله به بنیان خانواده، نسل سازی در قشر نوجوان و جوان خلاف ارزشهای ایرانی-اسلامی است که شاهد هستیم دروازه بانان خبری معاند در کنار دنبالههای آنان در داخل با کمک گرفتن از هوش مصنوعی این سکو به صورت کاملا نرم و نامحسوس در حال تولید و هدایت اینگونه محتواها هستند.
دولتها در این عصر، ۲ راهبرد را برای خود در نظر میگیرند، یکی بهرهبرداری از ظرفیتهای این عصر و دیگری رفع چالشهای مربوط به آن. در این میان شماری نیز بر مباحثی همچون اخلاق، فقه و هوش مصنوعی تاکید دارند.
بر این اساس دولتها راهبرد مهمی را که ذیل این دو محور پیش میگیرند، این است که از سیستمهای فناوری اطلاعات به طرف مدلهای چابکتر حرکت میکنند.
از سوی دیگر مباحث علومشناختی نیز در دنیا مطرح است که حوزه جنگ شناختی را نیز در برمیگیرد. بنابراین ما با یک فضای شفاف مواجه نیستم و شاید اگر یک کشور را با بمب اتم هدف قرار دهند این میزان تلفات انسانی بر جای نگذارد چراکه کشورها در جنگ شناختی، سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهند.
هوش مصنوعی سه مرحله دارد که نخستین حوزه، حوزه هوش کمکی است که به معنای کمک گرفتن از قدرت کلان دادهها و علوم داده است. حوزه دوم هوش افزایشی به شمار میرود که توانایی یادگیری ماشینی را دربرمیگیرد و حوزه سوم هوش خودمختار است که به انجام خودکار فرآیندها بازمیگردد.
ما فضای مجازی را رها کردهایم
ما فضای مجازی خودمان را رها کردیم و در ایران همه شهروندان از کودک تا یک پژوهشگر، از سطح برابر دسترسی به اینترنت برخوردارند اما آیا در اتحادیه اروپا اینگونه است؟ آنها در قوانین تدوین شده، محدوده سنی را تعیین می کنند. اتحادیه اروپا در قانون GDPR در ۲۰۱۵، گوگل را به اتهام اینکه باعث شده مردم اروپا گرایش بیشتری برای خرید کالاهای آمریکایی داشته باشند، جریمه میکند.
زمانی که جنگ بر سر اطلاعات باشد، عقل انسان حکم میکند که شما باید از اطلاعات حفاظت کنید. ما باید این پرسش را شفاف پاسخ دهیم که آیا در همه جای دنیا پلتفرمها این میزان رها هستند؟ و اگر نیستند آنها چگونه توانستهاند، افکار عمومی خود را قانع کنند. البته باید پذیرفت که افکار عمومی ایران یک مرحله بمباران شده و ذائقه آن تغییر کرده و ما یک مرحله بیشتر نیاز به کار داریم.
ما نیازمند راهبرد حاکمیتی سایبری خودمان هستیم، تا این راهبرد وجود نداشته باشد. مثل رزمندهای هستیم که در جبهه جنگ چون به جای نقطهزنی، تیر هوایی شلیک میکند. موضوع دارای اهمیت دیگر بحث سیاستهای مربوط به حفاظت کودکان در فضای مجازی است که الزامات اجرایی نیز ایجاد کند.
صرفنظر از سرانجام این طرح، باید برای حفظ نسل کودک خود کار جدی انجام دهیم. فضای مجازی یا سایبری به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد اگر ما در این نظام تمدنی و در نسبت سنجی با بیانیه گام دوم به دنبال تمدن و ظهور هستیم و اگر برای انقلاب یک گام به پیش میرویم برای این فضا هم یک قدم جلو برویم. حرکت ما باید پیشرونده باشد.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی سالهاست بر حکمرانی کشور در فضای مجازی هشدارها، پندها و توصیه هایی را به مسئولان، مدیران و مردم داشتهاند.
فضای مجازی در منظومه فکری معظم له جایگاه ویژهای در حال و آینده انقلاب اسلامی دارد تا جاییکه در نقشه راه ۴۰ سالهای دوم انقلاب ۲ بار به موضوع این فضا با ارائه آسیب شناسی دقیق و راهکارهای راهبردی-عملیاتی پرداخته اند. این یادداشت مروری بر توصیهها و تذکرات رهبر معظم انقلاب دربارهی مدیریت فضای مجازی است.
در طول این چهل سال و اکنون مانند همیشه سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّت ها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده اند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند.
شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است.
ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. دستگاههای مسئول حکومتی دراینباره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دورهی پیشِرو باید دراینبارهها برنامههای کوتاهمدّت و میانمدّت جامعی تنظیم و اجرا شود.
در مسئلهی فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات است. متأسّفانه در این زمینه کوتاهی شده. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست... کشورهایی که شبکهی ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند.
قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است... ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است... امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همهی دنیا؛ و قوّت در این [زمینه] حیاتی است.
توجّه کنید که یکی از کارهایی که امروز بشدّت در برنامهریزیهای دشمنان انقلاب و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مطرح است، عبارت است از حسّاسیّتزدایی نسبت به اصول و بیّنات و مبانی انقلاب. مردم حسّاسند دیگر؛ مردم نسبت به مسائل اساسی انقلاب حسّاسند؛ کسی به این مبانی تعرض بکند، مردم موضع میگیرند. میخواهند این حسّاسیّت را بتدریج کم کنند؛ این هم باز از راه همین تبلیغات وسیعی است که این روزها در فضای مجازی، در رسانههای جمعی بیگانه به انواع مختلف انجام میگیرد. گاهی حرف بعضی افراد گوناگون را، آدمهایی را که خیلی ارزشی هم ندارند نه حرفشان، نه فکرشان برجسته میکنند و بزرگ میکنند افراد کممایه و پُرمدّعایی هستند که همین مبانی انقلاب را، اصول انقلاب را زیر سؤال میبرند.
نگذارید بعضی با وسوسههای خود در فضای مجازی و غیر فضای مجازی در جهت مخالفِ امیدوار کردن جوانها حرکت بکنند.
امروز هم مستکبران از نام او (شهید سلیمانی) وحشت دارند، از یاد او وحشت دارند؛ ببینید در فضای مجازی با اسم او چه برخوردی دارند میکنند؛ این هم یک تنبیه دیگری است، تنبّه بیشتری است برای ما و مسئولین فضای مجازی کشور که بفهمند چه کار باید بکنند، تا دشمن نتواند هر جور دلش میخواهد، با هر جایی که دلش میخواهد رفتار کند. و خب فضای مجازیِ موجود دنیا زیر کلید مستکبران است دیگر؛ از اسمش هم میترسند و از تکثیر او وحشت دارند؛ الگو یعنی این؛ میترسند که تکثیر بشود.
در عصر حاضر جنگ ابزار به جنگ افکار تبدیل شده و دشمن با گسترش ناامنی روانی بهدنبال اجرای برنامههای خود است. در بحث غفلت از جنگ نرم که رهبر معظم انقلاب در جلسه اخیر خودشان با نخبگان به آن اشاره کردند چند نکته حائز اهمیت است. یکی از مهمترین اهداف دشمن در حوزه جنگ نرم مأیوس کردن و ناامیدسازی مردم و مسئولان است. این مأیوس کردن منجر به نوعی اختلال روانشناختی به نام «درماندگی آموخته شده» که با بمباران اطلاعاتی اخبار جعلی و پیامهای منفی بزرگنمایی مشکلات و سانسور کردن موفقیتها و پروپاگاندای سیاه رسانهای همراه است.
این اختلال روانشناختی در نهایت منجر به تقویت روحیه «ما نمیتوانیم» در ملتها میشود. باتوجه به اینکه فضای مجازی در ایران فضایی رها شده، بیضابطه و بیقانون است، دشمن از این فضا سوء استفاده میکنند و عوامل دشمن در داخل کشور نیز از این رها شدگی برای رسیدن به اهداف خود بهره میبرند. در واقع دشمن میخواهد نخبگان را از ساختن وطن خود مأیوس سازد. برای مقابله با گسترش این تفکر باید بدانیم اکنون در چهار حوزه آماده شویم که عبارتند از قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمند و قدرت هنرمندانه. رهبر فرزانه انقلاب نیز در این زمینه فرمودند: «از ابزار هنر برای تأثیرگذاری استفاده شود.» در عصر حاضر بازو پیادهسازی این قدرت رسانهها و اپلیکیشنهای مجهز به هوش مصنوعی هستند.منبع: بصیرت
عدم امنیت روانی خطرناك تر از امنیت حقیقی است
دشمن به دنبال دستكاری ذهنی در جامعه است
باتوجه به اینكه فضای مجازی در ایران فضایی رها شده، بیضابطه و بیقانون است، دشمن از این فضا سوء استفاده میكنند
۱۴۰۱/۴/۱۱